دو دهه از نامگذاری روز مقابله با بیابانزایی میگذرد. در این فاصله بیابانی شدن کشورهایی مانند ایران شتاب بیشتری گرفته است. مطابق برآوردها هر سال بیابانهای ایران حدود یک درصد گسترش مییابند.
تبلیغات
سازمان ملل متحد هفدهم ژوئیه (۲۷ خرداد) را روز جهانی مقابله با بیابانزایی نامگذاری کرده است و حدود ۱۸۰ کشور جهان با امضای کنوانسیونی متعهد شدهاند در این مسیر تلاش کنند.
منظور از "بیابانزایی" الزاما گسترش بیابانهای موجود نیست، این اصطلاح بیشتر برای بیابانی شدن زمینهای قابلکشت و مراتع بهکار میرود که در اغلب موارد علت آن کمآبی، مدیریت نادرست منابع آبی و بهرهبرداری بیش از ظرفیت از زمین است.
یکسوم زمینهای قابلکشت جهان با خطر بیابانی شدن روبرو هستند. این خطر به طور مستقیم زندگی بیش از ۲۵۰ میلیون نفر در کشورهای مختلف را تهدید میکند.
مطابق برآوردهای سازمان ملل شمار کسانی که غیرمستقیم درگیر این معضل میشوند به یک میلیارد نفر در ۱۰۰ کشور جهان میرسد که اغلب کشورهای در حال توسعه و فقیر محسوب میشوند.
گرسنگی و آوارگی
پیامد بیابانیشدن زمینهای کشاورزی فقط از دست رفتن امنیت غذایی، و گسترش گرسنگی و بیماری نیست؛ مردمی که امکان کشت و کار در زمینهای خود را از دست میدهند، به اجبار به حاشیه شهرها و کشورهای دیگر مهاجرت کنند.
برآورد میشود که تنها از کشورهای صحرای آفریقا ۶۰ میلیون نفر در آینده نزدیک آواره و مجبور به مهاجرت به شمال این قاره و کشورهای اروپایی شوند.
تغییرات اقلیمی و عامل انسانی دو علت اصلی شدت گرفتن بیابانزایی در چند دهه گذشته به شمار میرود. طولانی شدن دورههای خشکسالی امکان تجدید حیات را از زمینهای مناطق خشک و نیمهخشک گرفته و آنها را به بیابان مبدل میکند.
هدر رفتن آب در روشهای سنتی آبیاری، استفاده بیش از حد از منابع آبی و بیتوجهی به ظرفیت چراگاهها روند بیابانزایی را شتاب میدهد و سیاستها نادرست دولتهای محلی بحران را عمیقتر میکند.
سدسازی بیرویه و حفر چاههای عمیق در کوتاه مدت و در مناطق محدودی به رونق کشاورزی میانجامد اما در بلند مدت و در اغلب موارد خشک شدن دریاچهها و تالابها، و افزایش بیابانها را در پی دارد.
افزایش بیابانها، سالی یک درصد
ایران در کمربند خشک و نوار بیابانی نیم کرهشمالی قرار دارد. ۳۶ درصد ایران فراخشک و کویری، ۲۹ درصد خشک بیابانی، ۲۰ درصد نیمه خشک، ۵ درصد مدیترانهای و ۱۰ درصد نیمهمرطوب و مرطوب است.
برنامههای مقابله با پیشروی شنزارها و جلوگیری از گسترش بیابانها و کویرهای موجود از حدود نیم قرن پیش در ایران آغاز شده و در برخی مناطق با موفقیتهایی همراه بوده است.
در حالی که پیشروی بسیاری از بیابانها و شنزارها در ایران به نسبت کند بوده، روند بیابانی شدن زمینهای کشاورزی، دشتها و مراتع شتاب داشته و بیش از یک دهه خشکسالی وضعیت را بحرانیتر کرده است.
برابر گزارشی که مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی سال گذشته منتشر کرد، در سه دهه گذشته حدود ۳۰ درصد به مساحت بیابانهای ایران افزوده شده است.
دو سال پیش آژانس ملی هوانوردی و فضایی آمریکا (ناسا) نتیجه بررسیهای خود درباره شرایط جوی زمین در ۳۰ سال آینده را انتشار داد که مطابق آن ۴۵ کشور جهان با خشکسالیهای شدید روبهرو هستند.
بر اساس این گزارش ایران در ردیف کشورهای بحرانی قرار دارد و چنانچه برای استفاده بهینه از منابع آبی چارهای اساسی اندیشیده نشود ۸۰ درصد دشتهای این کشور رو به نابودی میروند.
دادههای سازمان هواشناسی جمهوری اسلامی نشان میدهد در طول نیمقرن گذشته دورههای خشکسالی طولانیتر و میزان متوسط بارندگی کمتر شده است.
مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی میانگین بلند مدت بارندگی در ایران را نزدیک به ۲۳۵ میلیمتر در سال اعلام میکند.
بر اساس گزارشهای این مرکز، میزان متوسط بارش در سال زراعی ۹۲ – ۹۳ (مهرماه تا مهرماه) نسبت به سال پیش از آن نزدیک ۱۱ درصد کاهش داشته است. این روند در سال آبی جاری ادامه دارد.
از ۳۲ استان ایران میانگین بارندگی در ۱۵ استان کمتر از ۳۰۰ میلی متر در سال است. این میزان در استانهای هرمزگان، خراسان جنوبی، کرمان، اصفهان، سمنان، سیستان و بلوچستان و یزد که پهناورترین استانهای ایران هستند به ۲۰۰ میلیمتر در سال هم نمیرسد.
سد گتوند "موزه عبرت محیط زیست"
سد گتوند در خوزستان که خشت اول آن کج گذارده شد، یک فاجعه زیست محیطی برای جنوب ایران رقم زده است. سدی را که تنها دستاوردش امروز شور کردن کارون است، باید به "موزه عبرت محیط زیست" تبدیل کرد.
عکس: Tasnim
از همان ابتدای ساخت سد گتوند بسیاری از اساتید حوزه آب و زمینشناسی بهویژه اساتید دانشگاه اهواز خواستار توقف روند اجرا و ساخت این سد شدند. آنها علت مخالفت خود را وجود تپه نمکی به نام گچساران اعلام کردند که در امتداد مخزن این سد وجود داشت.
عکس: Tasnim
اصرار بر ساختن سد گتوند که به عنوان "پرهزینهترین" سد ایران شناخته شده، هنگامی قابل فهم میشود که بدانیم چه نهادهایی در آن دخیل هستند. کارفرما: شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران. مشاور: شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس (وابسته به آستان قدس رضوی) و پیمانکار: گروه سپاسد (وابسته به قرارگاه خاتم الانبیا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)
عکس: Fars
در ابتدا مسئوولان متولی ساخت سد گتوند، تمامی ادعاهای مطرح شده را رد کردند و اعلام شد که سازند نمکی گچساران در محدوده این سد وجود ندارد. آنها پس از رسانهای شدن مشکل نمک در محدوده سد، هنگامی به وجود نمک اعتراف کردند که عملا میلیاردها تومان بودجه صرف شده بود و تخریب یا عدم آبگیری سد با سئوالات بیشتر و "آبروریزی" همراه میشد.
عکس: Mehr
مسئولان سد گتوند در صدد برآمدند تا با ساخت دیواری حائل از خاک رس که اصلاحا "پتوی رسی" نامیده میشود از برخود آب با نمکهای سازند گچساران جلوگیری کنند و بار دیگر بدون توجه به صحبتهای کارشناسان که ساخت این "پتوی رسی" را بیفایده میدانستند، این پروژه نیز آغاز و با صرف هزینههای کلان انجام شد .
عکس: Mehr
کار ساخت سد گتوند و "پتوی رسی" در میان تمامی اعتراضات به اتمام رسید و با حضور محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری وقت این پروژه آبگیری شد. با آبگیری سد، فاجعه زیستمحیطی وارد فاز جدیدی شد که میتواند سرنوشت خوزستان را تغییر دهد.
عکس: Isna
تنها ۱۰ روز از زمان آبگیری سد نگذشته بود که خبر رسید شکافهایی در "پتوی رسی" ایجاد شده و نمکهای سازند گچساران وارد دریاچه سد گتوند شده است و این آغازی بر مصائب استان خوزستان و رودخانه کارون بود.
عکس: Peikshushtar.ir
با نشست بیش از ۵ متری "پتوی رسی" ، در صورت وارد شدن تنها بخشی از صدها میلیون تن نمک موجود در معدن به رودخانه کارون، شوری این رودخانه میتواند به چند برابر شوری خلیج فارس برسد.
عکس: Mehr
میزان نمک حل شده در عمق پایین دریاچه پشت سد گتوند اکنون بیش از ۱۰برابر شوری آب اقیانوس برآورد میشود.(نمک اقیانوس ۲۸ تا ۳۰ گرم در لیتر است، ولی در لایه های تحتانی سد گتوند به ۳۰۰ گرم در هر لیتر میرسد).
عکس: Mehr
رودخانه کارون که در طول سالیان گذشته آب شیرین با شوری (EC) حداکثر ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلی موس در آن جریان داشت، اکنون از زمان آبگیری سد گتوند تقریبا ۱۷میلیون تن نمک از این سد خارج شده و وارد کارون میشود.
عکس: Mehr
زمینهایی که تحت آبیاری سد گتوند هستند بیش از ۴۲۰ هزار هکتار است که محصولات متنوع از قبیل گندم، ذرت و نیشکر در این زمینها کشت میشوند. تداوم شور شدن آب سد گتوند و آبیاری با آب شور تولید و عملکرد کشاورزی منطقه را نابود میکند و در کمتر از چند سال زمینهای زراعی پایین دست سد گتوند شور و غیرقابل کشت میشوند.
عکس: Mehr
یکی از اهداف تعریف شده برای سد گتوند "تولید انرژی برق آبی به میزان ۴ هزار و ۵۰۰ گیگا وات در سال (ظرفیت نیروگاه دو هزار مگاوات) است. افزایش میزان خوردگی در توربینها مهمترین آسیبی است که ورود آبشور به آن ایجاد میکند و دیری نخواهد گذشت که کار توربینها تعطیل میشود.
عکس: Tasnim
اخبار "غیررسمی" منتشر شده در رسانههای ایران حکایت از آن دارد که شرکت خارجی گارانتی کننده تأسیسات نیروگاه سد گتوند، با استناد به اینکه قرار بود میزان شوری آب ورودی به نیروگاه ۴۰۰ باشد و اکنون میزان شوری در بهترین حالت ۱۶۰۰ است، از گارانتی کردن تأسیسات سر باز زد. با این حال با پافشاری طرف ایرانی مقرر شد تا نهایتاً تأسیسات به مدت دو سال (تا پایان دولت دهم) گارانتی شوند.
عکس: Tasnim
حالا طرح دیگری برای مقابله با شوری آب پشت سد ارائه شده و قرار است این آب از طریق احداث خط لوله حدود ۲۰۰ کیلومتر به درون خلیج فارس انتقال داده شود. تاکنون ۱۰ کیلومتر لوله خریداری شده و عملیات حفاری و لولهگذاری به طول سه کیلومتر اجرایی شده است. اگر سرعت اجرای پروژه به همین شکل باقی بماند، کشیدن این لوله سالها به طول میانجامد.
عکس: Irna
انتقال آب شور سد گتوند به خلیج فارس، اکوسیستم محدوده ورودی لوله و نهایتا مناطق کمعمق اطراف را بشدت تحت تاثیر قرار داده و حیات آبزیان را با خطر روبرو خواهد کرد.
عکس: Farzad
دکتر اسماعیل کهرم، کارشناس محیط زیست با اشاره به اعتراض کارشناسان میگوید:« اما این سد ساخته شد و زمینهای کشاورزی، دامداری و چاهها و باغهای تمام مردم منطقه نابود شد، گورستان هزار ساله بختیاری از بین رفت و امروز تنها دستاوردش حل شدن تپههای نمکی در این سد و شور شدن کارون است.»
عکس: MEHR
به قول دکتر اسماعیل کهرم، ایران درس عبرت کشورهای همسایه شده است. وی میگوید:«اینجاست که دل هر ایرانی میشکند و اشکش جاری میشود». دکتر کهرم میگوید:«در آیندهای نزدیک آیندگان ما بسیاری از این سدها را تخریب خواهند کرد». شاید هم آن نسل، این سد را همچون نسل کنونی که زندان قصر را به "باغ موزه عبرت" تبدیل کرد به "موزه عبرت محیط زیست" تبدیل کند.
عکس: ISNA
عکس 161 | 16
میانگین بارندگی سالانه در کرمان، با بیش از ۱۱ درصد مساحت ایران، کمتر از ۱۵۳ میلیمتر و در استان یزد حدود ۶۱ میلیمتر بیشتر نیست.
میانگین بارندگی در ایران حدود یک سوم متوسط جهانی است. تنها سه استان گیلان، مازندران و کهکیلویه و بویراحمد بیش از متوسط جهانی بارندگی سالانه دارند.
کاهش سرانه آب پیامد رشد جمعیت
افزایش جمعیت نیز باعث شده سرانه آب (میزان منابع آب تجدیدپذیر به ازای هر نفر) مدام رو به کاهش برود. به عبارت دیگر، اگر بارندگی به اندازه میانگین بلند مدت هم باشد، با افزایش جمعیت سهم هر شهروند از آن کمتر میشود.
بر مبنای شاخصهای سازمان ملل و مؤسسه بینالمللی مدیریت آب برای سنجش حد بحران آبی در کشورها، ایران به لحاظ منابع آب تجدیدپذیر و میزان استفاده از آن در حالت "بحران شدید" قرار دارد.
مطابق معیارهای جهانی کشورهایی با کمتر از ۱۷۰۰ مترمکعب سرانه آب در ردیف کشورهای دچار تنش کمآبی قرار میگیرند. با میزان رشد جمعیت، حداکثر تا یک دهه دیگر سرانه آب در ایران به ۱۴۰۰ مترمکعب فروکاسته میشود.
در حالی که ایران تا چند سال دیگر در زمره کشورهای دچار تنش آبی قرار میگیرد، رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای خواستار افزایش زاد و ولد و دو برابر شدن جمعیت است.
سوءمدیریت و سیاستگذاریهای نادرست نقش مهمی در بیابانی شدن بخشی از دشتها و از میان رفتن پوشش گیاهی در بسیاری از مناطق شده است.
تشویق کشاورزان به کشت گندم برای تحقق شعار خودکفایی، در برخی از استانها به بهرهبرداری بیش از ظرفیت از زمین منجر شده که میتواند در فرسایش خاک و بیابانزایی موثر باشد.
احمدعلی کیخا، معاون سازمان محیطزیست در انتقاد از این سیاستها میگوید اگر اصرار داشته باشیم همه محصولات کشاورزی را در داخل تولید کنیم، در آینده به وضعیت سومالی دچار خواهیم شد.
سومالی پس از سالهای طولانی خشکسالی، درگیرجنگهای خونین داخلی و قحطی شدید شده است. در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ در سومالی ۲۵۸ هزار نفر قربانی بحرانهای ناشی از خشکسالی و خشونت شدهاند.
یکی از سیاستهایی که در سالهای گذشته توسط همه دولتها به اجرا گذاشته شده سدسازی است. وزیر نیروی دولت یازدهم در ماههای آغاز کار خود از سدسازی بیرویه در مسیر رودخانههای کمبازده" انتقاد کرده و گفته بود ظرفیت ذخیرهسازی سدهای احداث شده در ایران یک و نیم برابر میزان روانآبها است.
گفته میشود شماری از این سدها نقش مهمی در خشک شدن بسیاری از تالابها و دریاچهها و بیابانی شدن زمینهای کشاورزی در اطراف آنها دارند. برداشت بیش از حد از آبهای زیرزمینی نیز از عوامل اصلی خشک شدن ۲۹۷ دشت از ۶۰۰ دشت ایران محسوب میشود.
بنابر گزارشها از ابتدای امسال تا نیمه خرداد ماه میزان آب ورودی به مخزن سدهای ایران به نسبت دوره مشابه در سال گذشته ۱۴ درصد کاهش داشته و به رغم بارندگیهای بهاری تقریبا نیمی از ظرفیت سدها خالی است.
به باور معاون سازمان محیط زیست ساخت سد باید آخرین چاره برای تامین آب باشد. او با بیان این که هزینه برخی از سدها بیشتر از فایده آنهاست میگوید، مسئولان باید این شهامت را داشته باشند و آنها را بردارند.
یکی از سدهایی که بحث تخریب آن در سازمان محیط زیست مطرح است سد گتوند بر روی رودخاته کارون است که سال ۷۶ احداث شده و هزاران روستایی را آوراره کرده است.
حسین فاضلی، مدیر کمیته کنفرانس ملی رودخانه کارون چندی پیش در گفتوگو با خبرگزاری مهر، سد گتوند را عامل شوری آب این رودخانه و "نابودی کشاورزی استان خوزستان و لمیزرع کردن زمینهای آن در طولانیمدت" خواند.
جنون سدسازی و تشدید بحران آب در ایران
منابع آبی ایران از ۴۰۰ به ۲۰۰ میلیارد متر مکعب رسیده است. خشکسالی و کاهش بارش تنها یک سوی سکه بحران آب در ایران است. جنون سدسازی، عدم بهینه سازی زیرساختارها و فرهنگ سازی بحران آب را تشدید کردهاند.
عکس: ISNA
بحران آب
به گفته علیرضا دائمی، سرپرست معاونت آب و آبفای وزارت نيرو، "منابع آبی از ۴۰۰ به ۲۰۰ ميليارد مترمكعب رسيده كه تنها ۹۲ ميليارد مترمكعب به جريان سطحی تبدیل شده و ۳۸ ميليارد مترمكعب به سفرههای زيرزمينی نفوذ میکند".
عکس: Mehr
خشکسالی
سرپرست معاونت آب و آبفای وزارت نيرو با اشاره به خشکسالیهای چند سال گذشته میگوید: «سه چهارم كشور در ناحيه كاملا خشک قرار دارد و بارشهایی بين ۵۰ تا ۱۰۰ ميليمتر را تجربه میكند كه بخش مهمی از شهرنشينی و معادن در اين مناطق قرار دارند.»
عکس: Mehr
سادهترین راه، بهترین راه نیست
در سالهای گذشته برای مدیریت نیاز روزافزون آب، سادهترین راه یعنی سد سازی را انتخاب کردند. برابر اطلاعات منتشر شده توسط شرکت مدیریت منابع آب ایران (وابسته به وزارت نیرو)، تا کنون در ایران ۵۹۰ سد به بهرهبرداری رسیده، ۱۳۵ سد دیگر در دست ساخت و ۵۴۶ سد نیز در دست مطالعه هستند که در صورت اتمام ساخت تمام سدها، تعداد کل سدهای کشور به یک هزار و ۲۷۱ سد خواهد رسید.
عکس: FARS
نقش رودخانهها در اکوسیستم
رودخانهها نقش بسیار مهمی در اکوسیستم دارند. وقتی بر روی رودی پرآب سدی ساخته میشود، حوزه پایین دستی آن سد به طور حتم با مشکل کم آبی روبرو میشود و اکوسیستم آن منطقه به مرور زمان تغییر میکند. علاوه بر این، یکی از منابع مهم تغذیه سفرههای آب زیرزمینی نیز رودخانهها هستند که با بستن سد، جلوی روند تغذیه سفرههای آبی گرفته میشود.
عکس: Jamejam
تعادل برهم میخورد
در سالهای گذشته افزایش مصرف آب به دلیل رشد چشمگیر شهرها و استفاده زیاد از آب در صنایع و در کشاورزی بوده است. شیوههای ناصحیح آبیاری باعث شده که مصارف کشاورزی بخش عمده مصرف آب را در ایران تشکیل دهد. تامین این آب با "جنون سدسازی" بر روی رودخانهها باعث برهم خوردن رابطه متعادل حق آب طبیعت و حق آب انسان شد.
عکس: Mehr
حق آب طبیعت
به گفته معاون آب و آبفای وزارت نیرو، در حال حاضر۳۸ ميليارد مترمكعب آب به سفرههای زيرزمينی نفوذ میکند. این میزان آب برای حفظ رطوبت خاک دشتهای ایران کافی نیست و با ادامه این روند دشتهای وسیعی بر اثر خشکسالی غیر قابل استفاده خواهند شد.
عکس: Mehr
کاهش میزان آب خروجی سدها
میزان حجم آب خروجی از سدهای ایران از ابتدای سال آبی جاری (مهرماه ۹۱) تاكنون ۱۷ ميليارد و ۴۰۰ ميليون مترمکعب گزارش شده است که در مقایسه با سال آبی گذشته ۱۲ درصد کاهش نشان میدهد. طبق آمار رسمی "میزان آب خروجی از سدها در مدت مشابه سال آبی گذشته، ۱۹ ميليارد و ۸۰۰ ميليون مترمکعب بوده است".
عکس: IRNA
نبرد بر سر آب
درحالی که آب خروجی از سدها کاهش یافته است، کشاورزان ناچارند با حفر چاههای عمیق به صورت مجاز یا غیر مجاز آب مورد نیاز خود را از سفرههای زیر زمینی تامین کنند. این اقدام در دشتهای اطراف دریاچه ارومیه روند خشک شدن آن را تسریع کرد. نبرد بر سر آب بین استانهای اصفهان و یزد شکل دیگری به خود گرفت.
عکس: MEHR
حجم دینامیک، حجم استاتیک
حجم ديناميک به آب قابل برداشت و حجم استاتیک به آبی گفته میشود که نباید برداشت شود، زیرا برداشت آن فرونشستهای زمين و فروچالهها را ايجاد میكند. با کاهش حجم دینامیک آب، در سالهای گذشته بر حجم برداشت از آبهای سفرههای زیر زمینی افزوده شده و اين اقدام اكنون در جنوب تهران و در استانهای يزد، كرمان، اصفهان وهمدان باعث نشست زمین شدهاست.
عکس: MEHR
نتایج بهرهبرداری از سفرههای زیرزمینی
خشک شدن چشمهها و قنوات، شور شدن منابع آب زیر زمینی، نشست زمین، خسارت به تاسیسات زیر بنایی، تبدیل زمینهای کشاورزی به بیابان، خالی شدن مناطق روستایی و مهاجرت کشاورزان به شهرهای بزرگ از پیامدهای پایین آمدن سطح آبهای زیر زمینی یا تخریب سفرههای آب زیر زمینی است. اکنون برای نمونه از ۱۳ دشت استان همدان وضعیت دو دشت کبودرآهنگ و خماجین بحرانی اعلام شده و ۱۰ دشت دارای وضع ممنوعیت حفاری هستند.
عکس: Mehr
آب برگشتی
به گفته معاونت آب و آبفای وزارت نیرو، ۲۹ میلیارد متر مکعب آب برگشتی وجود دارد که "تلاش شده" در قالب توسعه پایدار استفاده شود. این در حالی است که سیستم شهرسازی ایران به گونهای است که آب مصرفی منازل در سیستم بازیافت فاضلاب یا اگو قرار نمیگیرد، بلکه به درون چاهها در منازل مسکونی روانه میشود.
عکس: MEHR
آبی که به هدر میرود
در حالی که به گفته معاونت آب و آبفای وزارت نیرو، "سه چهارم ایران در ناحیه کاملا خشک قرار دارد و بارشها به ۷۵ درصد بارشهای نرمال کاهش یافته است"، با این حال کوچکترین بارندگی اوضاع شهرهای ایران را آشفته میکند. از سوی دیگر نبود زیرساختارها باعث شده آب حاصل از همین بارش نیز به هدر برود.
عکس: MEHR
انگار نمیدانند
هرچند ۷۵ درصد کل زمین را آب پوشانده است، اما تنها ۳ درصد از کل آبهای موجود بر روی کره زمین آب شیرین است. هر میزان از آلودگی این آب به معنی تشدید "بحران آب" است.
عکس: MEHR
عدم فرهنگ سازی
بحث اسراف در مصرف آب و عدم فرهنگسازی برای شهروندان در مصرف آب زمانی بالا میگیرد که شیرهای آب خشک میشوند.
عکس: IRNA
بهای واقعی آب
طبق آمارهای رسمی،در ایران " ۹۹ درصد به آب شهری و ۸۶ درصد به آب روستايی دسترسی دارند". منابع رسمی قيمت تمام شده آب شرب را هم اكنون (به قيمت سال ۹۰) حدود ۵۹۰ تومان و قيمت تمام شده آب كشاورزی را مترمكعبی۸۰ تومان اعلام کردهاند. باید بدانیم که "بهای واقعی" آب بسیار با ارزشتر از ارزش هر پولی است.
عکس: FARS
عکس 151 | 15
بیابانی شدن دشتها، چراگاهها و زمینهای کشاورزی یکی از علتهای مهم ترک روستاها و افزایش حاشیهنشینی در اطراف کلانشهرهای ایران به شمار میرود.
هم اکنون مهاجرت به خاطر کمآبی از مناطق جنوب شرقی ایران در حال گسترش است و پیشبینی میشود در صورت خشک شدن کامل برخی تالابها و دریاچههای بحرانی شمار مهاجران افزایش یابد.
قربانعلی سعادت، استاندار آذربایجان غربی مرداد ماه سال گذشته پیشبینی کرده بود که در صورت بحرانیتر شدن وضعیت دریاچه ارومیه، و بیابانی شدن زمینهای اطراف آن پنج تا شش میلیون نفر از ساکنان حاشیه آن مجبور به مهاجرت خواهند شد.
کارشناسان از مدتها پیش نسبت به شکل گیری پدیده "آوارگان آب" و افزایش درگیریهای محلی بر سر آب به مسئولان هشدار دادهاند و برخی از آنها معتقدند غفلتهای گذشته فرصت چندانی برای حل معضلات در این بخش باقی نگذاشته است.
محسن رنانی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با انتقاد از "حکمرانی نادرست آب" به مسئولان هشدار میدهد که با ادامه این وضعیت "این خطر جدی است که تا پنج سال آینده جنگ آب شروع شود".
به گزارش خبرگزاری ایرنا، رنانی در نشست "آب، فرهنگ و جامعه" (۱۵ اردیبهشت ۹۴) با اشاره به این که نزاعهای استانی بر سر آب از مدتها پیش آغاز شده گفت: «در آینده، این نه آمریکا و عربستان و فرقههای مذهبی تندرو و...، بلکه آب خواهد بود که بیشترین ضربه را به این نظام وارد خواهد کرد.»