1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

روز قدس و نمایش حضور «جنبش سبز»

۱۳۸۸ شهریور ۲۷, جمعه

جنبش سبز برغم هشدارها و تهدید سپاه، روز قدس را به نمایشی از اعتراض و همبستگی تبدیل کرد. شعارهای سبز حتی روی اتوبوس‌های حامیان دولت نیز نقش بستند. پس از مراسم، درگیری‌های پراکنده‌ای در محله‌های مرکزی تهران در گرفت.

مسیر میدان هفت تیر تا دانشگاه تهران، از جمله مسیرهای مملو از جمعیت بود. مهدی کروبی درساعت ۱۱ صبح در میدان هفت تیر حاضر شد و تا خیابان فلسطین همراه مردم ماند. حمعیت با در میان گرفتن کروبی شعار می‌داد: «کروبی دستگیر بشه، ایران قیامت میشه»، «کروبی بت‌شکن، بت بزرگو بشکن»

گارد ویژه در مسیرهای منتهی به دانشگاه تهران، زنجیره‌ای تشکیل داده بود تا مانع حرکت جمعیت شود. این تلاش ناکام ماند و صفوف مردم توانست تا نزدیک‌ترین نقاط به ‌اطراف دانشگاه تهران برسد.

شلیک گاز اشک‌‌آور

به نقل از شاهدان عینی، هنگام شروع سخنرانی محمود احمدی‌نژاد، شعار "مرگ بر دیکتاتور" خیابان‌های ۱۶ آذر، کارگر، وصال و بلوار کشاورز را می‌‌‌لرزاند. یک شاهد عینی به دویچه‌وله گفت: « فشار مردم در ۱۶ آذر برای عبور از بین نمازگزاران باعث درگیری جزیی شد. اینجا بود که با وجود روزه‌دار بودن مردم، گاز اشک‌آور زدند. در همین هنگام، مردم آقای الهام سخنگوی دولت نهم را دیدند و او را هو کردند. آقای الهام هم سریع به همراه بادی‌گاردهای خود، از لای شمشادها فرار کرد.»

بر اساس گزارش‌ها، مردم با اسپری سبز روی اتوبوس‌های حامل بسیجی‌ها و طرفداران دولت، شعار نویسی می‌کردند و از تصویربرداران و عکاسان صدا و سیما نیز می‌خواستند تا به آنها بپیوندند. یک شاهد عینی به دویچه‌وله گفت: « روی اتوبوس‌ها نوشتند "جنبش سبز بیدار است"، "منتظری صانعی، روحانی واقعی"... جالب اینجا بود که بسیجی‌ها باید با همین اتوبوس‌ها به خانه‌هایشان برمی‌گشتند ولی گویا دستور داشتند که سکوت کنند. تعداد معترضان اینقدر زیاد بود که آنها هیچ کاری نمی‌توانستند بکنند. تعدادی ماشین با بلند گو آماده کرده بودند و هرچه تکبیر می‌گفتند، کسی همراهی نمی‌کرد. حتی مجبور شدند سرود ای ایران را بگذارند، اما کسی تحویل‌شان نگرفت.«

درگیری هنگام بازگشت

بنابر گزارش‌ها، گارد ویژه با ایجاد دیواره‌ای انسانی، مانع ورود مردم به خیابان ولیعصر در مسیر بازگشت آنها شد. جمعیت معترض به صورت خودجوش از خیابان‌های فرعی خود را تا حوالی تخت طاووس رساند. یک شاهد عینی گفت: « اولین درگیری در تقاطع مطهری و تخت طاووس و حوالی ساعت ۲ پیش آمد. اول لباس شخصی‌های موتور سوار آمدند و مانور دادند و بعد نیروی انتظامی به مردم حمله کرد و بخصوص مردها را خیلی کتک زد. به چشم خودم دیدم که شیشه‌های یک بانک را یک مامور پلیس با باتوم خرد کرد. انگار در همان لحظه دستور حمله را گرفتند. اما مردم خیلی از دیدن همدیگر قوت قلب پیدا کرده بودند و مثل روزهای اول، دوباره در خانه‌ها را برای کسانی که فرار می‌کردند، باز می‌گذاشتند.»

بنا بر گزارش‌ها، مردم تا حدود ساعت سه بعد از ظهر کماکان در خیابان‌ها بوده‌اند. صدای بوق اعتراضی خودروها نیز تا عصرجمعه شنیده شده‌اند.

جمعیت غیر منتظره

برخی حاضران در تظاهرات روز قدس می‌گفتند، میزان حضور مردم در راهپیمایی‌ها بسیاری را به یاد ۲۵ خرداد انداخت و کسانی را که ادامه جنبش دلسرد شده بودند، دوباره امیدوار کرد. شاهد عینی دیگری به دویچه‌وله گفت: «همه فریاد می‌زدند "ما همه هم صداییم، سهرابیم، نداییم." مردم خودشان با حیرت به همدیگر نگاه می‌کردند و انگار انتظار نداشتند این‌همه آمده باشند. گروهی پوسترهای زمان انتخابات را با خود آورده بودند. چقدر جانباز با ویلچر آمده بود، چقدر خانواده‌های مذهبی بودند. هواداران دولت تو روی مردم نگاه می‌کردند و می‌گفتند مرگ بر اسراییل. ما هم می‌گفتیم مرگ بر دیکتاتور.»

مهیندخت مصباح
تحریریه: مصطفی ملکان

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر