زنان عراقی، درمانده میان تحریم، جنگ و اشغال
۱۳۸۸ تیر ۱۱, پنجشنبهاین روزها که گرما در شهر بغداد بیداد میکند و قطع برق و نبود دستگاههای خنککنندهی هوا دست به دست هم دادهاند تا تحمل گرمای ۵۰ درجه بالای صفر از عهدهی کمتر کسی بربیاید، شرایط برای زنان عراقی مشکلتر از پیش شده است. آنها یک تنه و بدون کمک همسر، برادر یا پدر، بایستی از پس مشکلات ریز و درشتی بر بیایند که برای زندگی در پایتخت عراق مجبور به دست و پنجه نرم کردن با آنها هستند.
کشته شدن شمار زیادی از مردان در جنگ و تحولات پس از آن، باعث شده تا عراق تبدیل به سرزمین زنان شود. تنها در بغداد و مناطق اطراف آن، در حدود ۳۰۰ هزار زن بیوه زندگی میکنند و در جنوب و مرکز عراق، دو سوم جمعیت را زنان را تشکیل میدهند. بسیاری از این زنان مجبورند خرج زندگی کودکانشان را به تنهایی بر عهده بگیرند و زمانی هم که برای تأمین مخارج از خانه بیرون میزنند، با خطر ربوده شدن یا به قتل رسیدن روبرو هستند.
زنان همچون ابزاری برای تخلیه خشم مردان
به باور ناجیه العلی، نویسنده و پژوهشگر عراقیتبار امور جنسیتی، که در مدرسهی مطالعات شرق و آفریقا در لندن مشغول فعالیت است، شرایط زندگی زنان عراقی به طرز شدیدی رو به وخامت رفته و در این بین بیشتر تقصیرها نیز بر گردن اشغالگران بوده است.
او در همین رابطه میگوید: «زنان هدف و ابزار گروههای اسلامی در جنگ بر سر بهدست آوردن کنترل برخی نقاط شدهاند. همیشه میشنویم که میگویند، عراق بسیار امنتر شده است. این حرف ممکن است تا حدودی درست باشد، اما تنها دلیلش این است که مردان با اسلحه خیابانهای شهر را قرق کردهاند و همزمان نیز شدیدا پوشش و فعالیتهای زنان را کنترل میکنند. در حقیقت آنها از زنان استفاده میکنند تا مرزهای میان "ما" و "آنها" را تعیین کنند. پیشتر زنان نقش پررنگی در جامعه داشتند، اما در این میان زنان شاغل، پزشکان و دانشگاهیان زن از سوی گروههای اسلامی تهدید به مرگ میشوند.»
ناجیه العلی در سخنان خود بر این نکته تأکید میکند که تا دههی ۱۹۸۰ زنان عراقی جزو مستقلترین و تحصیلکردهترین زنان عرب به شمار میآمدند. اما اینک این وضعیت به شدت تغییر کرده است. مردان سرخورده از سیاست و بحران اقتصادی که خواستههایشان در طی این سالها سرکوب شده است، خشم خود را بر سر زنان خالی میکنند.
قوانینی بدون لزوم اجرایی
این پژوهشگر عراقی تبار برای نوشتن کتاب جدید خود، با ۱۲۰ زن عراقی ساکن این کشور در زمینهی تجربیات آنها از زمان سقوط صدام در سال ۲۰۰۳ گفتوگو کرده است. دستاورد این گفتوگوها این بوده که نه تنها سیستم داخلی قدرت در عراق، بلکه حملهی نظامی سال ۲۰۰۳ نیز باعث افزایش گرایش ضد زن و مرد سالاری در عراق شده است.
با این حال زنان در همهی بخشهای عراق به یک اندازه تهدید نمیشوند و در خطر نیستند. برای نمونه، طی این سالها شمار زنان شاغل و همچنین فعالان سیاسی زن در شمال عراق رو به افزایش بوده است، اما باز هم این امر دلیل برای امنیت داشتن آنها به شمار نمیآید. گواه این مدعا نیز سنگسار دعا خلیل اسود، دختر نوجوان ۱۷ سالهی عراقی است.
دعا که از فرقهی یزیدی و اهل یکی از قبایل کرد شمال عراق بود، در سال ۲۰۰۷ از سوی برخی اعضای خانوادهاش در روستایی نزدیک موصل در روز روشن سنگسار شد.
بنا بر گزارشها، نیروهای امنیتی محلی از این امر اطلاع داشتند، اما با این حال، از ترس بروز خشونتهای قبیلهای هیچ واکنشی از خود نشان ندادند. قاتلان دعا هیچگاه محاکمه نشدند و همچنان آزادنه زندگی میکنند.
در دههی ۱۹۹۰ در کردستان عراق قوانین نه چندان محکمی برای جلوگیری از قتلهای به اصطلاح "ناموسی" تدوین شدند، اما مواردی همچون سنگسار دعا نشان از نادیده گرفتن این قوانین در بیشتر موارد است.
نویسنده: مارتینا سابرا / سمیرا نیک آیین
تحریریه: بهنام باوندپور