«زندانیان سیاسی را آزاد و از مردم عذرخواهی کنید»
۱۳۹۰ بهمن ۸, شنبه حدود هفت ماه پیش، احمد صدر حاج سیدجوادی، وزیر دادگستری دولت موقت بازرگان، نامهی محرمانهای به آیتالله خامنهای نوشته و به او در رابطه با فعالیتهای رئیس جمهور "بحران زا"، محمود احمدی نژاد، هشدار داده است. این نامه روز جمعه، ۷ بهمن (۲۷ ژانویه) در سایتهای فارسی زبان منتشر شد.
حاج سید جوادی که در دوران حکومت محمد رضا پهلوی وکیل مدافع بسیاری از فعالان سیاسی و روحانیان، از جمله آیتالله خامنهای و آیتالله منتظری بود، در نامهی اعتراضی خود به رهبر جمهوری اسلامی، احمدی نژاد را به کشتن "فرزندان عزیز این مملکت" متهم میکند و میگوید: «جنابعالی بارها و بارها از رئیس دولت – آقای احمدینژاد – حمایت کردهاید و حال آن که به زعم اینجانب، ایشان محور بحران در جامعهی ایران و عرصهی بینالمللی بوده و ادعاهایی داشته و دارد که هیچ دستاوردی برای ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران و حتی مقام رهبری و جایگاه ولایت فقیه ندارد.»
به اعتقاد حاج سید جوادی، «ادبیات مادون شأنی که امروزه بر کرسی ریاست قوهی مجریه تکیه زده است، امر مکتومی نیست که نیاز به توضیح فراوان داشته باشد.» این فعال سیاسی ملی-مذهبی ۹۴ ساله مینویسد که رئیس جمهور ایران تلاش میکند، «یک جریان تروریستی بینالمللی مشابه القاعده و البته با گرایش شیعی» ایجاد کند.
او همچنین معتقد است که دولت دهم با «شیوع خرافهگرایی و معرفی چهرهای از اسلام که مغایر عقل و در تضاد با حقوق ملتها است»، علاوه بر شدتبخشیدن به نارضایتی عمومی، «به افزایش گرایشات اسلامگریزانه در جوانان منجر شده و زمینهی نفی اسلامیت نظام را فراهم کرده است.»
احمد صدر حاج سید جوادی که از تدوین کنندگان پیشنویس قانون اساسی جمهوری اسلامی است، در نامهی ششصفحهای خود از رهبر جمهوری اسلامی میخواهد که احمدی نژاد را به محاکمه بکشاند، تمامی زندانیان سیاسی را آزاد کند، به حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی پایان دهد و با «اعلام آشتی ملی، زمینهی بازگشت به نظم و آرامش را فراهم نماید».
نامهی بیستم نوری زاد
احمد نوری زاد که با نوشتن نامههای سرگشاده به رهبر جمهوری اسلامی نسبت به وخیمتر شدن وضعیت سیاسی و اجتماعی در ایران هشدار میدهد، در بیستمین نامهی خود، از خامنهای میخواهد که از مردم تقاضای پوزش کند.
او در این نامه به سرنوشت قذافی، رهبر لیبی، و بشار اسد، رئیس جمهور سوریه اشاره میکند: «مقدمتاً از بشار اسد سوری بپرسید این شبها را چگونه صبح میکند؟ از او بپرسید آیا از شبها و روزهای زندگیاش لذت میبرد؟ ازاو بپرسید اگرزندگیاش بهمین منوال بدرازا بیانجامد و مثلاً سی سال دیگر نیز با کشتار و رعب و زندانیکردن معترضان به حکومت خود ادامه دهد، آیا طعمی ازلذت و آرامش نصیبش میشود؟»
نوری زاد در نامهی سرگشادهی خود به سیاستمداران، نمایندگان مجلس، و نیروهای امنیتی و اطلاعاتی به دلیل سرکوب مردم و تاراج سرمایههای ملی اعتراض میکند. او معتقد است که اکثر روحانیان نیز به ملت ایران پشت کردهاند و «هم خودشان را هدر دادند وهم دینی را که بنا برتبلیغش داشتند.»
نوری زاد مینویسد: «شما یک منبر آزاد در این سرزمین فلکزده نشان من بدهید تا من بدان سو شتاب کنم. منبری که پایههای آن از حق باشد و پلههای آن از ادب و انصاف و بلندای آن از علم.» او در ادامه هشدار میدهد: «اگر زمان گذر کند و این نیمفرصت نیز بگذرد، روحانیان ما باید برای همیشه بجای آب افسوس بنوشند و بجای نان حسرت بخورند.»
نوریزاد در پایان نامهی خود به آیتالله خامنهای از او میخواهد که مردم پوزش بخواهد. نوریزاد نوشته است: «این تنها راه بازگشت ما به عرصهی برقراری است... ما و شما روزهای سختی پیش رو داریم. تنها راهی که ما را دراین بحران ویرانگر مدد میرساند، دلجویی از مردمان است.»
خاتمی: حاکمیت از آن مردم است
علاوه بر نامههای سرگشادهی احمد صدر حاج سید جوادی و احمد نوری زاد، مصاحبهی محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران، با بنیاد نشر آثار و اندیشههای آیتالله بهشتی نیز در روز جمعه، ۷ بهمن منتشر شد. خاتمی در این مصاحبه، به حکومت اسلامی و نقش مردم در آن پرداخته است.
او ضمن اشاره به اینکه «جمهوریخواهی و خواست مردم سالاری یک تقدیر تاریخی است»، تقدسگرایی کسانی که «در زمان و مکان محدودند» را رد میکند و تاکید میورزد که تحمیل چنین تقدسی با «هزینههای گزاف» همراه است و برای جامعه مشکل ایجاد میکند.
خاتمی میگوید: «اینکه کسانی که مقدس نیستند، مطلق نیستند و در زمان و مکان محدودند، مقدس شوند یا اندیشه آنها مقدس شمرده شود (...) و تا آنجا پیش برود که حتی اعتراض کردن به این بشر هم خطا و جرم به حساب آید، این مناسبتی با امر قدسی ندارد.»
خاتمی در این مصاحبه تاکید میکند که «حاکمیت از آن مردم است و هیچ حکومت و قدرتی نیست که جز با اتکاء به رأی مردم دارای ارزش و اعتبار باشد و مردم میتوانند از حاکمان بازخواست بکنند و بدون توسل به زور صاحب منصبان را جابه جا کنند و این تقدیر روزگار است.»
FP/MM