در سه ماه گذشته حملات گستردهای به صفحات فعالان حقوق زن ایرانی در اینستاگرام انجام شده است. دامنه حملات و همزمانی آن با فشار بر فعالین این حوزه در ایران، انگشت اتهام را به سوی جمهوری اسلامی نشانه رفته است.
تبلیغات
«در پایان روز کاری با پیامی اورژانسی از دوستان فمینیست مواجه شدم که میگفتند صفحات آنان با هجوم فالوورهای فیک روبرو شده است. اول صفحه میتو را چک کردم، چون این صفحه مهمترین صفحه فعالیتهای جنبشی این روزهای ماست، به گمانم حدود سی تا چهل هزار فالوور به صفحه اضافه شده بود.»
این روایت شقایق نوروزی، فعال فمینیست و موسس صفحه "میتو ایرانی" از اولین روزی است که فالوورهای جعلی به صفحات بسیاری از زنان فمینیست حمله کردند. از سه ماه پیش بسیاری از صفحات اینستاگرام شخصی این فعالان و سازمانهای مرتبط با حوزه کاری آنان با افزایش ناگهانی و چندصدهزارتایی فالوورهای خود روبرو شدند. صفحات "میتو ایرانی"، "دیدهبان آزار" و "آکادمی چراغ" از اولین صفحاتی بودند که این حملات را تجربه کردند.
"این یک کمپین آزارگری است"
"سازمان اتحاد برای ایران" در زمینه گسترش آزادیهای مدنی فعالیت دارد. صفحات مربوط به این سازمان نیز پس از همکاری با فعالان زن هدف حمله قرار گرفته است. این سازمان در پاسخ به دویچهوله با تاکید بر اینکه بهتر است به این حملات عنوان "کمپین آزارگری" (campaign of harrasment) اطلاق شود، اعلام کرده که این هجوم "اقدامی از پیش هماهنگشده با بودجهای از پیش تعیین شده" است که مجموعهای از صفحات مرتبط و همراستا با یکدیگر را هدف قرار داده است.
این سازمان اشاره میکند که این هجوم ابتدا به صفحات برابریخواه زن و مرد یا به اصطلاح فمینیستی خارج و داخل ایران انجام شده و سپس به صفحات دیگری رسیده که در مباحث حقوق بشری مانند برابری زن و مرد فعال هستند، مانند صفحه اینستاگرام اتحاد برای ایران. اتحاد برای ایران تاکید کرده که از سه ماه پیش تاکنون به علت گستردگی و تداوم این حملات، این صفحات نتوانستهاند به روال سابق فعالیتهای خود بازگردند.
تا لحظه نگارش این گزارش فعالینی که به صفحات اینستاگرامی آنها حمله شده تنها یک راه برای مقابله با این حملات یافتهاند؛ تبدیل صفحات از حالت عمومی به حالت خصوصی (Private).
شقایق نوروزی با اشاره به تاثیر منفی این حملات بر ارتباط آنها با مخاطبان میگوید: «به ویژه زنانی که داخل ایران به دلیل مسایل امنیتی ما را فالوو نداشتند، اما دنبال می کردند از دسترسی به مطالب ما محروم شدند. همینطور در این میان امکان پذیرش درخواست افراد واقعی نیز عملا غیرممکن شده است و اشتراکگذاری مطالب ما به دلیل پرایوت بودن برای مخاطبانمان امکانپذیر نیست.»
اتحاد برای ایران در مورد تاثیر این حملات بر میزان مخاطبان ایرانی به دویچهوله میگوید که پس از این حملات صفحه اینستاگرام این سازمان ۷۶ درصد از مخاطبان داخل ایران خود را از دست داده است.
این مساله عواقب منفی دیگری هم درپی داشته است؛ تحلیل رفتن انرژی فعالان برای مقابله با این حملات و در نتیجه کاهش تولید محتوا. اتحاد برای ایران با تاکید بر اینکه این حملات زمان زیادی از فعالین عضو این سازمان گرفته است، میگوید: «ما بهجای اینکه تمام وقت مشغول خدمترسانی به جامعه ایران باشیم، بهجای اینکه الگوهای سرکوبی که پژوهشهای ما مانند ”اطلس زندانهای ایران“ یا ”اپیلیکیشن گرشاد“ نشان میدهند را به رسانههایی مانند دویچهوله بازگو کنیم، باید در مورد این موضوع صحبت کنیم.»
منبع این حملات کجاست؟
بر اساس تحقیقات صورت گرفته صدها هزار اکانت جعلی که به این صفحات هجوم آوردهاند از طریق چند شرکت پاکستانی و هندی فروخته میشوند. این شرکتها بستههای ده هزارتایی فالوورها را به هرشخصی در صورت پرداخت هزینه میفروشند و پرداخت به راحتی از طریق ارز دیجیتال انجام میشود. این مساله به این معنی است که افرادی که این حملات را طراحی کردهاند قابل ردیابی نیستند اما برآورد هزینه صورت گرفته از گستردگی حملات و مبالغی که این شرکتها برای هر بسته فالوور خود پیشنهاد میکنند، نشان میدهد که برای حدود یک میلیون فالوور جعلی باید مبلغی بالغ بر "دهها هزار دلار" هزینه کرد.
با توجه به اینکه این حملات به بیش از ۲۰ صفحه اینستاگرامی انجام شده و هر صفحه به شکل میانگین با ۵۰۰ هزار دنبالکننده جعلی روبرو شده است، میتوان به هزینه بالای سازماندهی این حملات پی برد. اتحاد برای ایران معتقد است که این مساله احتمال این را که این فعالیتها از سوی افراد غیروابسته به جمهوری اسلامی ایران باشد "کم" میکند.
باید توجه داشت که این کمپین آزار با موج بازداشت فعالان حقوق زنان در ایران، اعتراضات گسترده به گشت ارشاد و حجاب اجباری همزمان بوده است. از سوی دیگر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، نیز حدود یک ماه پیش در یک سخنرانی "استعمار غرب" را متهم کرد که پشت جنبشی قرار دارد که فعالان زن ایرانی علیه حجاب اجباری به راه انداختهاند.
مسائل یاد شده این گمان را تقویت میکند که این حملات از سوی جمهوری اسلامی ایران طراحی شده باشند تا دسترسی مخاطبان داخل ایران به این صفحات را محدود و در نتیجه موج اعتراضات به وضعیت زنان در ایران را کاهش دهند.
"شرکت متا این کمپین آزارگری را به رسمیت نشناخته است"
اما شرکت متا، شرکت مادر اینستاگرام، در این زمینه چه اقداماتی انجام داده است؟
اتحاد برای ایران توضیح میدهد که با وجود پیگیری فعالانی که پیجهای شخصی و مرتبط با آنها مورد حمله قرار گرفته این شرکت هنوز این کمپین آزارگری را "به رسمیت نشناخته است".
دویچه وله فارسی در پیگیریهایی که انجام داده این مساله را تایید میکند. شرکت متا در پاسخ به سوال دویچهوله در این زمینه تصریح کرده است که با وجود ارتباط گیری فعالان ایرانی با آنها و ارائه شواهد و مدارک از سوی آنان، این شرکت فعالیت سازماندهیشده یا سیستماتیکی را در این زمینه تشخیص نداده و به نوبه خود افزایش تعداد دنبالکننده را مسالهای منفی در نظر نمیگیرد.
زمانی که دویچهوله از این شرکت پرسید "چطور شرکت متا افزایش ۵۰۰ هزار دنبالکننده در مدتی کوتاه برای یک اکانت ساده را حرکتی سازماندهی شده در نظر نمیگیرد؟"، مسئولان متا دیگر به سوالات دویچهوله پاسخ ندادند.
اتحاد برای ایران در این زمینه تاکید میکند که شرکت مادر اینستاگرام این موارد را برابر "آزارگری از روی نفرت" (hate speech) ندانسته و به دیگر درخواستهای فعالان برابریخواه زن و مرد هم پاسخ نداده است.
بهعنوان مثال این سازمان در یک نامه از متا درخواست کرده تا مسیری ساده در اختیار فعالان کشورهایی بگذارد که کارمندان متا در آن کشورها نمیتوانند کار کنند.
این در حالی است که پیش از این موجی از انتقادات فعالان مدنی و سیاسی ایرانی نسبت به شرکت متا و شبکه اجتماعی اینستاگرام به وجود آمده بود. این انتقادات به نوع حذف مطالب در این شبکه اجتماعی مربوط بود و گزارشاتی در زمینه همکاری کارمندان شرکت "تلاس اینترنشنال"، شرکت مسئول این مساله، با جمهوری اسلامی ایران منتشر شده بود.
این مساله باعث افزایش حساسیت در این رابطه شده است که چرا شرکت متا تمایلی به رسیدگی به شکایات متعدد فعالین زن فمینیست در این زمینه ندارد و حتی شکایت آنها را با وجود ارائه شواهد متعدد به رسمیت نمیشناسد.
در نتیجه فعالان فمینیست ایرانی با محدودیتهای جدیدی در ارائه مطالب خود روبرو شدهاند، مبالغ زیادی برای آزار سازماندهی شده آنها در شبکههای اجتماعی خرج شده و شرکت متا نیز این تحرکات را به رسمیت نمیشناسد. این مساله برای شقایق نوروزی معنای روشنی دارد. او میگوید: «[این بدین معناست که] در خانه و پشت درهای بسته هر چه میخواهید بگویید ولی نمیگذاریم که در فضای عمومی و با صدای بلند باشد. همینطور نمیگذاریم هیچ کس با شما کار کند و نمیگذاریم شبکه خود را گسترش دهید.»
اعضای اتحاد برای ایران اما جنبه مثبتی هم در این حملات میبینند. آنها معتقدند که با وجود تلاش "مدیران این کمپین آزارگری" برای محدود کردن آزادی بیان صفحات برابریخواه زن و مرد، در واقعیت این هجوم کمک کرده تا آنها و دیگر فعالان بهتر همدیگر را درک کنند و بتوانند در مورد دفاع از حقوق بشر روندی موثرتر درپیش بگیرند.
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
جنبش زنان ایران عمری دستکم صدساله دارد و به عنوان جنبشی درونزا دستاوردهایی داشته است که به نظر بازگشتناپذیر میرسد. زمانی زنان در انزوا میزیستند، اما سختکوشیها و مبارزاتشان آنان را به بالاترین مقامهای کشور رساند.
عکس: Sanati/Najmabadi
"آغاز جنبش مستقل زنان در ایران"
برخی از تاریخدانان انتشار نخستین مجله زنان در سال ۱۲۸۹ در تهران را تاریخ آغاز جنبش مستقل زنان در ایران دانستهاند. "دانش" هفتهنامهای بود که توسط "خانم دکتر کحال" منتشر میشد. او همسر دکتر حسین کحالزاده چشمپزشک و دختر محمد حکیمباشی از اقلیتهای مذهبی همدان بود. پس از تحصیل در مدرسههای میسیونری طبابت را نزد پدر و همسرش آموخته بود. "دانش" هدف اصلیاش را تشویق زنان به علمآموزی قرار داده بود.
عکس: donya-e-eqtesad
محرومیت زنان از آموزش
در دوره قاجار تحصیل علم برای دختران بیهوده و حتی خطرناک دانسته میشد و شرکت در زندگی سیاسی و اجتماعی از امتیازهای مردان بود. همچون بسیاری از جوامع دیگر خانه و آشپزخانه مکان "طبیعی" برای زن شمرده میشد.
عکس: Farhangnews
جدایی فضای زن و مرد
درحالیکه حجاب کامل مانع کار زنان کارگر و فروشنده بود، روبنده و چادر سیاه یا سرمهای زنان طبقه مرفه را از دیگران متمایز میساخت. اندرونی و بیرونی در خانههای شهری دنیای زن و مرد را از هم جدا میکرد. حتی در تهران زنان از یک سو و مردان از سوی دیگر پیادهرو حرکت میکردند.
عکس: asrpress
دو کودک با سرنوشتهای متفاوت
رهبران مذهبی با غیراسلامی دانستن آموزش دختران محرومیت زنان از آموزش را تقویت میکردند. با این همه برخی خانوادهها در خانه یا مکتب اقدام به آموزش دخترانشان میکردند. با این حال چه بسا نوشتن را به دختران نمیآموختند. مردان حق چندهمسری و طلاق داشتند و با این حال بسیاری از آنان به دلیل معذورات اجتماعی تکهمسر میماندند. دختران در ۹ سالگی و پسران در ۱۵ سالگی میتوانستند ازدواج کنند.
عکس: psri.ir
قرة العین؛ "پیشاهنگ مبارزه با حجاب"
آغاز جنبش زنان ایران متأثر از جنبشهای نوین اجتماعی، سیاسی و مذهبی عصر خود بود. فاطمه زرینتاج برغانی قزوینی مشهور به طاهره قرةالعین شاعر و عالم مذهبی و از نخستین پیروان آیین باب بود که در سال ۱۲۳۱ در تهران اعدام شد. او حجاب را باعث نادانی و نماد سرکوب زنان میدانست. روایت شده که او با کنار زدن روبندهاش باعث غوغا در میان پیروان باب شد. او را نخستین زنی میدانند که به حجاب اعتراض کرد.
عکس: parvizeftekhari.ir
میرزا آقا خان کرمانی
میرزا آقا خان کرمانی از روشنفکران عصر مشروطیت و متاثر از جنبش باب بود که در نوشتههای خود به موضوع زنان هم میپرداخت. او در "صد خطابه" از چندهمسری، صیغه و بدرفتاری با زنان و حجاب و انزوای آنان به عنوان دلایل رواج فساد در جامعه نام برده است. او مینویسد که زنان وقت و نیرویشان را به جای آموختن علوم و ترقی اجتماعی صرف حسادت و رقابت با زنان دیگر میکنند و از تربیت فرزندانشان هم باز میمانند.
عکس: shahrvand
میرزا فتحعلی آخوندزاده
میرزا فتحعلی آخوندزاده آشنا با افکار روشنفکران اروپا و روسیه بود. او اعتقاد داشت که ترقی شرق تنها در صورت تربیت ملت امکانپذیر است. اندیشههای او درباره زنان در نمایشنامههایش و نیز در "مکتوبات کمالالدوله" بیان شده است. او بیش از هر چیز بر لزوم آموزش اجباری برای همه تاکید میکرد. درباره حجاب مینویسد: «با نزول آیه حجاب نصف بنی نوع بشر را، که طایفه اناث است، الی مرور دهور به حبس ابدی انداخت.»
عکس: donya-e-eqtesad
بی بی خانم استرآبادی
"معایب الرجال" کتابی طنزآمیز در پاسخ به اندرزنامههایی به اسم "تادیب النسوان" بود که مردان برای "آموزش زنان" مینوشتند. در این نوشتهها که منعکسکننده دید جامعه مردسالار نسبت به زنان بود زنان ضعیف و توطئهگر توصیف میشدند. به آنان گفته میشد چگونه رفتار کنند. به عقیده بی بی خانم هدف مردان از تالیف اندرزنامه تقویت جایگاه خودشان است وگرنه به نظر او اگر آموزش لازم است، برای همه لازم است.
عکس: nosakh.sellfile.ir
نقش روزنامهها
روزنامهها نقش مهمی در تنویر افکار عمومی داشتند چون بیشتر پخش میشدند، دست به دست میگشتند و آگاهی میدادند. روزنامههایی چون اختر، قانون، حبل المتین، حکمت، ثریا، عدالت، صور اسرافیل و ایران نو درباره وضعیت زنان کشورهای دیگر و تاثیر تعلیم و تربیت بر آنان و بر جامعه مینوشتند. در این روزنامهها بیش از هر چیز بر حق آموزش زنان تاکید میشد. تصویر میرزا ملکم خان، ناشر "قانون" در لندن را نشان میدهد.
عکس: tarikhirani.ir
تاج السلطنه
عدهای از دختران و همسران فعالان انقلاب مشروطیت با این جنبش همراهی کردند. اما قانون زنان را در کنار دیوانگان و کودکان از حق رای محروم کرد. تاج السلطنه، دختر ناصرالدین شاه، در خاطراتش پس از انقلاب نوشت: «افسوس که زنان ایرانی از نوع انسان مجزا شده و جزو بهایم و وحوش هستند… زندگی زنهای ایرانی از دو چیز ترکیب شده: در موقع بیرون آمدن و گردش کردن: هیاکل موحش سیاه عزا، و در موقع مرگ: کفنهای سفید.»
عکس: jamejamonline
علی اکبر دهخدا
پس از اعلام فرمان مشروطه و محدود شدن قدرت شاه با آن هم بیشتر روشنفکران بیسوادی زنان را از دلایل مهم مشکلات ایران میدانستند. علی اکبر دهخدا، مؤلف شهیر لغتنامه دهخدا، از جمله نویسندگان آن دوره بود که بر لزوم آموزش زنان تاکید میکرد و میگفت که زنان نادان کودکان نادان به بار میآورند. بیشترین تلاش انجمنهای زنان که پس از مشروطیت به پا شدند هم مصروف به درخواست حق تحصیل برای دختران بود.
عکس: jamejam
مریم عمید مزین السلطنه
در بررسی سیر آگاهی و فعالیتهای زنان ایران تاسیس مدارس دخترانه و نشریات زنان دو نقطه عطف مهم هستند. مریم عمید سمنانی مزین السلطنه از پیشگامان هر دو عرصه محسوب میشود. او "شکوفه" را در سال ۱۲۹۲ منتشر کرد و مؤسس دو مدرسه بود. او همچنین عضو "انجمن همت خواتین" بود. بیشتر منابع از طوبی آزموده به عنوان مؤسس ناموس، نخستین مدرسه برای دختران مسلمان، نام میبرند.
عکس: hamshahrionline.ir
اعتراض به محرومیت زنان از حق رای
آموزش دختران تا سالها پس از مشروطه و جنگ جهانی اول مسئله اصلی جنبش زنان بود. صدیقه دولتآبادی در سال ۱۲۹۸ "زبان زنان" را در اصفهان منتشر کرد و در آن بخصوص به دفاع از آموزش و حق رای زنان پرداخت. در سال ۱۲۹۹ "نامه بانوان" در تهران توسط شهناز آزاد و "جهان زنان" توسط فخرآفاق پارسا در مشهد منتشر شدند. فخرآفاق پارسا بخاطر انتشار مطالب انتقادی درباره نابرابری زنان و مردان از مشهد تبعید شد.
عکس: Sanati/Najmabadi
محترم اسکندری
جنبش زنان ایران متاثر از ایدههای سوسیالیستی هم بود. از جمله "جمعیت پیک سعادت نسوان" (از ۱۳۰۰ در رشت) سازمانی با گرایش چپ بود که روز جهانی زن را در ۸ مارس جشن میگرفت. "جمعیت نسوان وطنخواه" (۱۳۰۱ تا ۱۳۱۲) نیز به اهتمام محترم اسکندری در تهران تشکیل شد. با سرکوب احزاب و نشریات در دوره رضا شاه این سازمان نیز نتوانست به کارش ادامه دهد. اتمام کار این سازمان را نقطه پایان جنبش مستقل زنان میدانند.
عکس: tavana
قمرالملوک وزیری
قمر خانم سید حسین خان نخستین خواننده زن ایران در دوران معاصر بود که در اولین کنسرت خود در تهران در سال ۱۳۰۳ بدون حجاب به روی صحنه رفت. حضور او فضای مردانه موسیقی آن دوران را دگرگون کرد و دیوار ترس را از پیش پای زنان هنرمند دیگر برداشت. شاعران تصنیفهای قمر شعرای منتقد و سیاسیای چون شیدا، عشقی، عارف، ایرج میرزا و بهار بودند.
عکس: learn-music.ir
پروین اعتصامی
در دوره پهلوی جنبش مستقل زنان به چند علت افول کرد. نخست اینکه بسیاری از نوگرایان ناسیونالیست از سیاستگذاران دوره پهلوی بودند. دوم اینکه پهلوی فعالیت مستقل گروهها را تحمل نمیکرد. "کانون بانوان ایران" در سال ۱۳۱۴ به دستور و با کمک مالی دولت تشکیل شد و صدیقه دولتآبادی از ۱۳۱۶ مدیر آن و پروین اعتصامی، شاعر معروف، عضو کمیته اجرایی آن بود. بیشتر جلسات در حضور شمس و اشرف دختران رضا شاه برگزار میشد.
عکس: public domain
کشف حجاب
رضا شاه متاثر از تغییراتی که در کشورهای همسایه ایران چون افغانستان و ترکیه صورت گرفته بود در ۱۷ دی ۱۳۱۴ زنان ایران را از داشتن حجاب منع کرد. در این روز همسر رضا شاه و دخترانشان شمس و اشرف با کلاه به دانشسرای مقدماتی رفتند. پس از آن این دستور با اجبار و خشونت پلیس اجرا شد و باعث گشت که زنان خانوادههای سنتی تا سالها از خانه خارج نشوند.
عکس: irooni
گسترش امکانات اجتماعی
در دوره رضا شاه با وجود محدود شدن قدرت علما اصلاحات قانونی زیادی در رابطه با زنان انجام نگرفت. تنها سن قانونی ازدواج برای زنان ۱۵ و برای مردان ۱۸ سال شد و در ضمن هر ازدواجی باید رسما ثبت میشد. با این همه امکانات آموزشی، اشتغال و حضور در جامعه برای زنان گسترش یافت.
عکس: ISNA
نخستین فارغالتحصیلان زن دانشگاه تهران
در سال ۱۲۸۹ شمار دانشآموزان دختر ۲۱۶۷ نفر بود. این تعداد در فاصله ۱۳۰۵ تا ۱۳۱۵ به ۴۹ هزار نفر رسید. در سال ۱۹۳۶ دانشگاه تهران هم تاسیس شد و زنان نیز توانستند به تحصیلات عالی بپردازند.
عکس: badr ol-Moluk Bamdad
مریم فیروز؛ فعالیت در چارچوب احزاب سیاسی
سازمانهای زنانی که پس از برکناری رضا شاه از قدرت شکل گرفتند بیشتر تشکیلاتی درون احزاب سیاسی بودند. برنامههای احزاب سمت و سوی فعالیتهای زنان را هم تعیین میکرد. تشکیلات زنان حزب توده تا کودتای مرداد ۱۳۳۲ از فعالترین آنان بود که پایهگذار آن مریم فیروز فرمانفرما بود. حزب توده در سال ۱۳۲۶ طرح اعطای حق رای زنان را در مجلس ارائه کرد، اما درخواستش بیپاسخ ماند.
عکس: rahetudeh
مبارزات گسترده برای حق رای
ایران در دهه ۱۳۳۰ شاهد فعالیتهای گسترده و پرشور زنان برای کسب حق رای و شرکت در انتخابات بود. روحانیت و در رأس آن روح الله خمینی از زنان خواسته بود که در انتخابات شرکت نکنند.
عکس: Kayhan
اعطای حق رای به زنان
با وجود مخالفت مراجع و روحانیون دینی چون آیتالله خمینی و آیتالله فلسفی حق رای زنان یکی از اصول "انقلاب سفید" محمدرضا شاه پهلوی برای مدرنیزه کردن کشور بود. محمدرضا پهلوی در هشتم اسفند ۱۳۴۱ در سخنرانی خود اعلام کرد که زنان باید حق رای داشته باشند و این ننگ که زنان نمیتوانند در انتخابات شرکت کنند از جامعه پاک شود. در روز ۱۲ اسفند ۱۳۴۱ طبق مصوبه دولت حق رای زنان به رسمیت شناخته شد.
حقوقدان تنظیمکننده قانون حمایت از خانواده
مهرانگیز منوچهریان یکی از نخستین فارغالتحصیلان زن در رشته حقوق دانشگاه تهران، نخستین زن وکیل و سناتور ایرانی بود. او در تنظیم قانون حمایت از خانواده که در سال ۱۳۴۶ تصویب شد نقش مهمی داشت. این قانون از جمله طلاق و چندهمسری را منوط به اجازه دادگاه کرد.
عکس: 30 sale
فروغ فرخزاد
فروغ شاعر و فیلمساز در طول ۳۲ سال عمر کوتاهش تاثیری بیمانند بر ادبیات ایران و نگاه به زن به عنوان موجودی دارای احساسات گذاشت. تا امروز هم برای جامعه سنتی ایران که زنان را خاموش میخواهد، پذیرش صداقت و جسارت او در بیان فردیت و احساسات عشقی دشوار است. از فروغ نقل شده که در نامهای گفته است: «به رنجهایی که زنان در این مملکت میبرند واقف هستم و نیمی از هنرم را برای تجسم دردهای آنان به کار میبرم.»
عکس: abanpress
نخستین وزیر زن در ایران
فرخ رو پارسا، دختر فخرآفاق پارسا فعال حقوق زنان، نخستین زنی بود که در دوران حکومت پهلوی به مقام وزارت رسید. او وزیر آموزش و پرورش در دو کابینه امیرعباس هویدا بود. او را پس از انقلاب ۵۷ به حکم دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست صادق خلخالی به عنوان "مفسد فی الارض" اعدام کردند.
عکس: 7tir.ir
دومین وزیر زن در تاریخ ایران
مهناز افخمی دومین زن در تاریخ معاصر ایران است که به مقام وزارت رسیده است. او در سال ۱۳۵۵ وزیر مشاور در امور زنان شد. او به مدت پنج سال دبیرکل "سازمان زنان ایران" در دوره محمدرضا شاه پهلوی بود. این سازمان در سال ۱۳۳۸ با هدف اصلی دستیابی به حق رای برای زنان تشکیل شده بود.
عکس: Arsehsevom
انقلاب ۱۳۵۷
بسیاری از زنان و مردانی که در انقلاب بهمن ۵۷ شرکت کردند خواستار عدالت اجتماعی و آزادیهای سیاسی بیشتر بودند. اینکه چه سرنوشتی در انتظار مملکت است برای کسی روشن نبود. ضعف حافظه تاریخی و زندگی در جامعهای بدون آزادیهای سیاسی و تمرینهای دمکراتیک زمینهساز ورود به دورهای شد که در آن دستاوردهای جنبش زنان ایران را به شدت به زیر سوال بردند.