1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

ستیز حاکمیت و همدلی جامعه با جنبش سبز

۱۳۸۸ آذر ۲۶, پنجشنبه

تهدیدها علیه رهبران جنبش اعتراضی در ایران رو به افزایش است. این روند نشانه‌ی چیست؟ آیا حضور کمتر مردم در تجمعات اعتراضی دلیل افت آن است؟ اجرای احتمالی تهدیدها علیه رهبران جنبش چه پیامدی دارد؟ مصاحبه با حبیب‌الله پیمان.

صحنه‌ای از رویارویی نیروهای انتظامی با جنبش اعتراضی در ایران - عکس از آرشیو
صحنه‌ای از رویارویی نیروهای انتظامی با جنبش اعتراضی در ایران - عکس از آرشیوعکس: AP

در روزهای اخیر در ایران تهدیدها و حملات به رهبران جنبش اعتراضی شدت گرفته است. اظهارات بی‌سابقه‌ی رئیس قوه‌ی قضائیه در روز چهارشنبه (۲۵ آذر) که "رهبران فتنه" را به بازداشت تهدید کرد و نیز سخنان مشابه وزیر اطلاعات از جمله نشانه‌های احتمال برخوردهای سخت‌تر با رهبران جنبش سبز تلقی می‌شوند.

دکتر حبیب‌الله پیمان، از فعالان سیاسی و از چهره‌های شاخص ملی-مذهبی در گفت‌وگویی با دویچه وله، شدت‌گرفتن حملات را نشانه‌ای از قوت‌گرفتن جنبش سبز و ناتوانی و سردرگمی جناح‌حاکم با این جنبش می‌داند. به گفته‌ی وی در شش ماه اخیر جنبش سبز با مسالمت، با شاخصه‌ای ملی و با رویکردی مبتنی بر دستیابی به عام‌ترین حقوق جامعه ادامه یافته است و زندان، سرکوب و تهدیدها و تهمت‌ها هم نتوانسته سیما و پویایی آن را خدشه دار‌کند.

برخی از تحلیل‌گران کم‌شدن تدریجی حضور معترضان در اقدامات اعتراضی خیابانی را نشانه‌ای از افول آن ارزیابی می‌کنند. به نظر آنها، هم سرکوب‌های گسترده و هم تسری‌نیافتن جنبش به همه‌ی طبقات و اقشار و گروه‌های اجتماعی و قومی سبب شده که بیشتر به صورت یک خرده‌جنبش باقی بماند. پیمان اما با این ارزیابی موافق نیست.

«جامعه ایران با جنبش سبز همدلی دارد»

این شخصیت ملیمذهبی می‌گوید که استناد به کمیت حضور نیروها در خیابان می‌تواند راه به تحلیل‌های اشتباه ببرد، زیرا در شرایطی که خشونت نیروهای حاکم ابعادی گسترده ‌می‌یابد، طبیعی است که بروز خیابانی و علنی تظاهرات، آن هم در شکل وسیع، امری متداوم نباشد.

به گمان وی آنچه که اینک بر حضور و پویایی جنبش سبز و عدم افول آن دلالت دارد، همانا همدردی و همبستگی قلبی و وجدانی وسیع بخش‌های مختلف جامعه با این جنبش و بروز آن در اشکال مختلف است. به گفته‌ی وی نوع مقابله جناح حاکم با جنبش سبز بر شدت نارضایتی‌های اجتماعی افزوده، به رشد کیفی آن کمک کرده و حاکمیت را در انزوای بی‌سابقه‌ای قرار داده است.

پیمان سپس با اشاره به شعار "رأی من کو؟"، آن را خواست رهایی در مقیاس ملی و ادامه‌ی همان جنبشی می‌داند که با انقلاب مشروطیت شروع شد، از نهضت ملی شدن نفت عبور کرد و به انقلاب سال ۱۳۵۷ رسید. وی می‌گوید که اگر شعار یادشده در همان معنی ظاهریش نگریسته شود، دستکم باید پس از استقرار دولت احمدی‌نژاد و به بایگانی‌سپردن موضوع انتخابات از سوی جناح حاکم، ارزش و اهمیت خود را از دست می‌داد و جنبشی که حول آن شکل گرفت نیز طبعاَ به خاموشی می‌گرایید. ولی از نظر پیمان، این جنبش زیر شعار "رأی من کو؟" خواست فراتری به نام رهایی را دنبال می‌کند که معطوف به احیای حرمت و حقوق اساسی مردم، ممانعت از تجاوز به این حقوق و رفع تبعیض و فقر است.

پیمان با اشاره به واگرایی در میان جناح اصول‌گرا، جنبش سبز را عاملی می‌داند که وحدت طبقه حاکم و مرزبندی میان آن و جامعه را از بین برد و بخش‌هایی از این طبقه را در معرض همگامی با مردم یا تردید در مقابله با خواست آنها قرار داد.

حبیب‌الله پیمان قانونیت خواست‌های مطرح در جنبش، خصلت ملی و همگانی شعارها و نیز مسالمت‌آمیزبودن آن را از عواملی می‌داند که گروه‌های حاکم را در مقابله با این جنبش دچار تشتت و چند دستگی کرده است. از این رهگذر فضایی فراهم آمده است که جنبش سبز توان و امکان بالیدن و تداوم بیابد و مهار و سرکوبش دشوار شود.

«دستگیری رهبران جنبش بر اعتبار آنها خواهد افزود»

در پی سخنرانی‌های مختلف مقام‌های حکومت در روزهای گذشته، برخی این ارزیابی را مطرح می‌کنند که بازداشت رهبران جنبش اعتراضی در داخل کشور محتمل‌تر شده است. پیمان اما چنین اقدامی را خواست نیروهای تندرو جناح حاکم می‌داند که همه‌ی طیف‌های جناح حاکم با آن موافق نیستند.

به نظر پیمان، بازداشت‌رهبران جنبش سبز، بزرگترین اشتباهی است که جناح حاکم می‌تواند مرتکب شود، زیرا بیش از پیش آن را به انزوا و بن‌بست خواهد کشاند و بر مشروعیت و مقبولیت رهبران مخالف خواهد افزود. به عقیده پیمان، نگرانی طیف‌های غیرتندرو جناح حاکم از بروز چنین وضعیتی مانع از آن بوده و هست که فشار تندروها برای عملی‌شدن بازداشت‌‌های یادشده متحقق شود.

[برای شنیدن مصاحبه با حبیب‌الله پیمان به لینک زیر صفحه رجوع کنید.]

FW/DK

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر