سراجالدین میردامادی: جریان اعتراضی همچنان زنده است
۱۳۸۸ بهمن ۲۳, جمعهدویچهوله: آقای میردامادی، راهپیمایی دیروز معترضان به دولت ایران را در روز ۲۲ بهمن، چگونه ارزیابی میکنید؟
سراجالدین میردامادی: من به طور کلی راهپیمایی معترضان را موفقیتآمیز ارزیابی میکنم. به دلیل این که بر اساس ادعای حاکمیت که در دوربینها و پروپاگاند خود نشان میدهد که از پشتیبانی اکثریت مردم برخوردار است، باید این سؤال اصلی را از او مطرح کرد که پس چرا در روزهای منتهی به راهپیمایی، اینقدر دستگیریهای گسترده صورت گرفت و بهویژه روزنامهنگاران مستقل دستگیر شدند و چرا در روز راهپیمایی در منطقهی غرب و شمال غرب تهران که راهپیمایی معترضان آغاز شد، اینقدر با خشونت آنها را سرکوب کردند.
همهی اینها دلالت بر آن دارد که اولا جریان اعتراضی همچنان زنده است و همچنان در میدان حاضر است. ممکن است با سرکوبهای خشن و بهویژه اعدام، سانسور، بمباران تبلیغاتی، دستگیری، شکنجه، اعترافگیری و… که در طول این هشت ماه انجام شده، از تعداد معترضان خیابانی – تاکید میکنم معترضان خیابانی− کم شده باشد، اما جریان اعتراضی پیگیر مطالبات خود هست و فکر میکنم مانوری که دیروز کرد، بسیار موفقیتآمیز بود.
اما خیلیها نظری خلاف شما دارند و معتقدند که اصلا باید از این به بعد حرکتها را از خیابان دور کرد و از حرکت خیابانی به سمت راهکارهای دیگری رفت. آیا به نظر شما این درست است؟
به نظر من، منافاتی ندارد؛ هم کسانی که معتقد هستند دیروز حرکت جنبش اعتراضی موفقیتآمیز بود و هم آنهایی که معتقدند موفقیتآمیز نبود، همچنان بر این باورند که باید گشت و راهکارها و اشکالی از مبارزهی مدنی را پیگیری کرد که تاثیرگذارتر باشد، در عین حال هزینههای انسانی و جانی آن کمتر باشد. چون برای ما امنیت جانی و حتی باتوم خوردن یک نفر هم در جنبش سبز اهمیت دارد؛ چه برسد به کشته شدن یا دستگیری و یا شکنجه شدن و چه برسد به اعدام افراد که دستگاه جمهوری اسلامی به راحتی آن را دنبال میکند.
در نتیجه فکر میکنم با این پیشفرض، میتوان به این سمت رفت که باید اشکال مبارزهی مدنی دیگری را دنبال کرد. در عین حالی که شکل مبارزهی اعتراض خیابانی هم جایگاه و تاثیر خود را دارد. با یک سری تدابیر و هماهنگیهایی، با استفاده از تجارب گذشته و خطاها و آزمونهایی که داشتیم، میتوانیم حرکت را در این شکل هم ادامه بدهیم.
آقای میردامادی، عدهای معتقدند تفاوتی که حرکت دیروز با حرکتهای قبلی معترضان داشت، این بود که در حرکتهای قبلی و حتی در روز عاشورا یا روز قدس، ۱۶ آذر و ۱۳ آبان معترضان با هویت مستقل خودشان که همان نمادهای سبز بود، وارد تظاهرات میشدند. ولی دیروز یا به تبعیت از ایدهی "اسب تروا" یا به هر دلیل دیگری، این کار را نکردند و یکی از دلایل کمتر موفق شدنشان را این مساله میدانند. در این مورد نظرتان چیست؟
من هم موافقام؛ خود آقای مهندس موسوی هم در بیانیهها و مصاحبههای اخیر خودشان تاکید داشتند که مردم و هواداران جنبش سبز با نمادهای خودشان حاضر شوند و تلاش نکنند نمادها و سمبلهایی را که از روزها و ماههای اول به دست داشتند و نمایش میدادند، تغییر بدهند.
"اسب تروا" طرحی بود که در بخشی از جنبش مطرح شد و لزوما طرحی نبود که رهبران اصلی جنبش که دارند آن را هدایت میکنند، تاییدش کنند و به نظر میآید که طرح موفقیتآمیزی از آب درنیامد.
اما در عین حال این جنبش همانطور که بارها و بارها گفته شده، یک راه طولانی است که باید با خطاها و آزمونهای خود، عاقلتر و باتجربهتر و محکمتر و با عزم و ارادهی بیشتری راه خود را پیش ببرد.
من تعبیر شکست برای دیروز را نمیپذیرم. جمعیت زیادی آنچنان نبود، ولی در عین حال جمعیتی که آمده بود، جمعیت قابل توجهی بود. این که با تمام فشارها و تهدیدهایی که از تریبونهای رسمی صورت گرفته بود این جمعیت آمده بود، به نظر من، هرکدام را در بعد معنوی و اجتماعی خودش باید صدها نفر حساب کرد. ولی در عین حال باید از خطاها و اشتباهاتی که صورت گرفته درس گرفت.
و ضمنا باید به رهبران جنبش در داخل که آنها فضا را بهتر متوجه هستند و راهکارهای بهتری را پیشنهاد میکنند و توصیههای دقیقتری را دارند، بیشتر توجه کرد و سخنگویان، نویسندگان، روزنامهنگاران و فعالان سیاسی جنبش در خارج از کشور سعی کنند هرچه بیشتر خود را با رهبران جنبش در داخل همسو و همراه کنند.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: بهمن مهرداد