1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

سرانه مطالعه و "آمارسازی ناشیانه" مسئولان جمهوری اسلامی

BK۱۳۹۱ بهمن ۱۰, سه‌شنبه

مسئولان ادعا می‌کنند سرانه مطالعه در ایران طی چند سال از چند دقیقه در روز به ۷۶ دقیقه رسیده است. چنین "جهشی" با هیچ قاعده و منطقی باورپذیر نیست و اخبار رسمی حوزه نشر این ادعا را "آمارسازی ناشیانه" جلوه می‌دهد.

عکس: ISNA

حدود چهار سال پیش خبری در رسانه‌های داخلی و خارجی منتشر شد که حکایت از آن داشت، سرانه مطالعه در ایران روزی دو دقیقه است و با احتساب مطالعه کتاب‌های درسی و کمک درسی به ۶ دقیقه می‌سد.

مسئولان این آمار را سیاه‌نمایی و تبلیغات بیگانگان علیه جمهوری اسلامی خوانده‌اند؛ اما این ارقام را نخستین بار علی اکبر اشعری، معاون رئیس جمهور و رئیس وقت سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران اعلام کرد که به دلیل موقعیتش باید به گزارش‌های معتبری در این زمینه دسترسی داشته باشد.

سرانه مطالعه؛ آمار متفاوت مسئولان

محسن پرویز، که زمانی معاون فرهنگی وزیر ارشاد و در فاصله سال‌های ۸۵ تا ۸۹ رئیس نمایشگاه کتاب تهران بود، می‌گوید آمار دو دقیقه‌ای مربوط به یک پژوهش پیش از سال ۵۷ بوده است. او اردیبهشت سال ۹۰ در گفتگویی با روزنامه جام جم گفت که بر اساس بررسی‌هایی که در دهه هفتاد خورشیدی انجام شده سرانه مطالعه ۱۰ دقیقه بوده که مطابق پژوهش‌های جدید به ۱۸ دقیقه رسیده است.

اندکی پس از سخنان محسن پرویز، وزیر ارشاد محمد حسینی میزان سرانه مطالعه‌ی کتاب‌های غیردرسی را بین ۱۲ تا ۱۸ دقیقه اعلام کرد و گفت، اگر زمان خواندن دعا و روزنامه و مجله را هم به این رقم اضافه کنیم سرانه مطالعه در ایران به ۷۶ دقیقه می‌رسد. در این فاصله برخی مدیران فرهنگی دولت میزان مطالعه سرانه در ایران را بیش از دو ساعت نیز اعلام کرده‌اند.

منصور واعظی، دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در تازه‌ترین اظهارات خود، ۴ بهمن ۹۱ مدعی شد از سال ۸۷ بررسی میزان مطالعه با روش‌های کاملا جدیدی انجام می‌شود که مطابق آن سرانه مطالعه در ایران در حال حاضر به ۷۵ دقیقه و ۳۶ ثانیه رسیده است.

"سامان یافتن مطالعه" در دوران احمدی‌نژاد

به گزارش خبرگزاری مهر واعظی، چهارم بهمن ماه ۱۳۹۱ در یک نشست خبری در سالن کنفرانس کتابخانه‌ مرکزی پارک شهر گفت: یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی و دولت‌های نهم و دهم در کشورمان، ارتقا، هدفمند شدن و سامان‌یافتن سطح مطالعه در میان اقشار مختلف بوده است.

به این ترتیب مسئولان جمهوری اسلامی ادعا می‌کنند میزان مطالعه در این کشور طی کمتر از یک دهه جهش یافته و از بسیاری از کشورهای پیشرفته اروپایی بالاتر رفته است. شواهد بسیاری نادرستی این ادعا را نشان می‌دهد.

اگر اظهارات مسئولان جمهوری اسلامی در مورد چند برابر شدن میزان مطالعه را درست فرض کنیم، باید در همین فاصله زمانی تعداد کتاب‌ها و نشریه‌های منتشر شده در ایران نیز به نسبت مشخصی افزایش یافته باشد.

از سوی دیگر اگر سرانه مطالعه در ایران از کشوری مانند آلمان بیشتر شده باشد، ضروری است که مثلا تیراژ کتاب‌ها و نشریه‌ها در دو کشور دست‌کم برابر باشد. با در نظر گرفتن آمار و ارقام رسمی، در هیچ یک از دو مورد چنین نیست.

دو برابر شدن عنوان‌ها ، کاهش ۴۹ درصدی تیراژ کتاب

برخلاف ادعای واعظی، در دهه‌ی هشتاد خورشیدی که بخش بزرگ عمر دولت‌های نهم و دهم در آن گذشته "سطح مطالعه در میان اقشار مختلف" نه تنها سامان نیافته، که به شدت افت کرده است.

تعداد عنوان کتاب‌های منتشر شده از ابتدا تا پایان دهه‌ی هشتاد دوبرابر شده و در سال ۸۹ به ۶۴ هزار و ۶۰۰ رسیده است. مسئولان این افزایش را بدون در نظر گرفتن دیگر مولفه‌ها سند افزایش کتاب‌خوانی وانمود می‌کنند و ایران را از این منظر در جایگاه کشورهای برتر جهان، و فراتر از بسیاری کشورهای اروپایی قرار می‌دهند.

نگاهی به دیگر بخش‌های آماری که موسسه خانه کتاب منتشر می‌کند نشان می‌دهد که ادعای مسئولان دقیقا برخلاف واقعیت‌های موجود است؛ افزایش عنوان زمانی به معنای افزایش مطالعه می‌بود که تعداد کتاب‌های منتشر شده نیز دو برابر می‌شد.

تعداد کل کتاب‌های چاپ شده، به ویژه در نیمه دوم دهه‌ی هشتاد روندی نزولی داشته و درفاصله سال‌های ۸۵ تا ۸۹ حدود ۳۲ میلیون نسخه کمتر شده است. علت این امر کاهش شدید تیراژ کتاب در سال‌های گذشته است.

در سال ۸۰ تیراژ متوسط کتاب در ایران ۵۲۳۴ نسخه بود که در ۹ ماه نخست سال ۹۱ با حدود ۴۹ درصد کاهش به ۲۷۶۸ نسخه نزول کرده است.

افزایش جمعیت، کاهش تعداد کل کتاب‌ها

تعداد کل کتاب‌های چاپ شده در ایران از ۲۲۸ میلیون و ۵۵۰ هزار در سال ۸۵ به ۱۹۸ میلیون و ۶۰۰ هزار در سال ۸۹ رسیده است.

در سال‌های گذشته تعداد متوسط صفحه‌های کتاب نیز هر سال کمتر شده است. مطابق آمار خانه کتاب در سال ۸۵ مجموعا اندکی بیش از ۴۷ میلیارد برگ چاپ شده به صورت کتاب به بازار عرضه شده. این میزان در سال ۸۹ با ۱۲ درصد کاهش حدود ۴۰ میلیارد صفحه بوده است.

به عبارت دیگر به رغم دو برابر شدن عنوان کتاب‌های منتشر شده، کل متون چاپی که در اختیار خوانندگان احتمالی در ایران قرار گرفته چند میلیارد صفحه کاهش یافته است.

کاهش تعداد کل کتاب‌ها و صفحه‌های چاپ شده در حالی صورت گرفته که مطابق بررسی‌های مرکز آمار ایران در دهه‌ی هشتاد خورشیدی هر سال حدود یک میلیون نفر به جمعیت اضافه شده است. به این ترتیب اصولا زیرساخت و مصالح لازم برای افزایش میزان مطالعه فراهم نبوده و آماری که خلاف این روند را ادعا کند باورپذیر نیست.

آلمان؛ ۱۸ میلیون روزنامه، ۲۳ دقیقه مطالعه

از منظری دیگر می‌توان با بررسی وضعیت نشر و میزان مطالعه در کشوری مانند آلمان، حدودا دریافت که چه حجمی مطالب چاپ شده مورد نیاز است تا شهروندان بتوانند به سرانه مطالعه مورد ادعای مسئولان جمهوری اسلامی رسیده باشند.

بر اساس بررسی‌های دو شبکه تلویزیونی معتبر آلمان (ZDF و ARD)، در سال ۲۰۱۲ هر شهروند آلمان به طور متوسط روزانه ۲۳ دقیقه روزنامه، ۲۲ دقیقه کتاب و ۶ دقیقه مجله خوانده است.

ماهنامه "ژورنالیست"، نشریه اتحادیه روزنامه‌نگاران آلمان در شماره ژانویه ۲۰۱۳ می‌نویسد، در سال گذشته روزانه ۱۸ میلیون نسخه روزنامه در این کشور به فروش رسیده است. در این بررسی شمارگان چند روزنامه پر تیراژ که یک‌شنبه‌ها منتشر می‌شوند منظور نشده است.

با توجه به نتایج سرشماری سال ۹۰ و آهنگ رشد جمعیت در ایران، تعداد شهروندان این کشور تا پایان سال ۹۱ به مرز ۷۷ میلیون نفر می‌رسد. جمعیت آلمان حدود پنج درصد بیشتر و نزدیک به ۸۲ میلیون نفر است.

ایران؛ ۲ میلیون روزنامه، ۳۹ دقیقه مطالعه؟

به گزارش خبرگزاری ایسنا، محمد حسینی، وزیر ارشاد ۲۹ تیر ۱۳۹۰ سرانه مطالعه کتاب در ایران را ۱۲ تا ۱۸ دقیقه برآورده کرده و می‌گوید هر فرد روزانه ۳۰ دقیقه را هم به مطالعه نشریه اختصاص می‌دهد.

رئیس نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، ۴ ماه بعد در گفتگو با واحد مرکزی خبر میزان سرانه مطالعه روزنامه در ایران را ۲۴ دقیقه عنوان کرد. او آبان ۸۹ این میزان را ۳۹ و نیم دقیقه اعلام کرده بود.

اگر مطابق این ادعاها سرانه روزنامه‌خوانی در ایران بالاتر از آلمان باشد، تیراژ روزنامه‌های دو کشور نیز باید در تناسبی با یکدیگر قرار داشته باشند. مدیركل مطبوعات و خبرگزاری‌‌های داخلی وزارت ارشاد، پدارم پاك‌آیین مرداد ماه ۹۱ می‌گوید: «در حوزه تیراژ روزنامه باید روزانه بیش از ۷ میلیون تیراژ داشته باشیم در حالی كه آمار واقعی تیراژ روزانه به زحمت به بیش از ۲ میلیون نسخه می‌رسد.»

آیا باورپذیر است که شهروندان کشوری ۹ برابر بیشتر روزنامه بخرند اما چند دقیقه کمتر مطالعه کنند؟ در بررسی‌های علمی و پذیرفته شده آماری در مورد سرانه مطالعه، مبنا نه اظهارات مسئولان که مولفه‌هایی است نظیر نسبت تعداد و تیراژ کتاب و روزنامه به جمعیت.

موقعیت متزلزل اقتصادی و امنیت شغلی

بخش بزرگی از تیراژ روزنامه‌ها در ایران به چهار تا پنج روزنامه از جمله همشهری (متعلق به شهرداری) ایران (ارگان رسمی دولت) و جام جم (وابسته به صدا و سیما) تعلق دارد. فعالیت بسیاری از مطبوعات مستقل همیشه به لحاظ سیاسی و اقتصادی در مخاطره است و نمی‌تواند در جهت جذب خواننده و ثبات فرهنگ مطالعه موثر باشد.

کارشناسان معتقدند فرهنگ مطالعه در جامعه‌ای شکل می‌گیرد و رونق می‌یابد که امنیت سیاسی، شغلی و اقتصادی ناشران و روزنامه‌نگاران مستقل تضمین شده باشد. ایران در سال‌های اخیر همواره در صدر کشورهایی جا گرفته که "بزرگترین زندان روزنامه‌نگاران" معرفی شده‌اند.

توقیف مکرر برخی از نشریه‌های مستقل و بازداشت و تعقیب روزنامه‌نگاران (تازه‌ترین نمونه یورش ماموران به دفتر روزنامه‌های شرق، اعتماد و آرمان و بازداشت روزنامه‌نگاران در هشتم بهمن ۹۱) نمی‌تواند زمینه‌ساز ارتقاء فرهنگ مطالعه باشد.

وضعیت متزلزل اقتصادی مطبوعات نیز نمی‌تواند به تثبیت موقعیت آنها و تشویق از جذب مخاطبان احتمالی کمک کند. حدود دو ماه پیش مدیران مسئول ۲۳ نشریه سراسری که از مهمترین مطبوعات ایران محسوب می‌شوند در نامه‌ی سرگشاده‌ای به محمود احمدی‌نژاد با اشاره به مشکلاتی نظیر افزایش هزینه‌ها و کاهش یارانه‌ها نوشتند: «بحران تاثیرگذاری گریبانگیر روزنامه‌های غیر دولتی شده است که مجموعه این روزنامه‌ها را در آستانه توقف انتشار و ورشکستگی کامل مالی قرار داده است.»

دولت و "بالا" بردن سرانه مطالعه

در شرایطی که مطبوعات مهم کشور در آستانه ورشکستگی قرار دارند ارائه آمار سرانه روزنامه‌خوانی در ایران، فراتر از میانگین کشورهای اروپایی، و همتراز عنوان کردن بخشی از فعالیت انتشاراتی در این کشور و آلمان توسط منصور واعظی (۱۸ آبان ۹۱) را نمی‌توان جدی گرفت.

به نوشته ماهنامه "ژورنالیست" درآمد روزنامه‌های آلمان از طریق آگهی‌های تجاری در سال ۲۰۱۱ بیش از ۳ میلیارد و ۵۶ میلیون یورو بوده و در سال ۲۰۱۲ از هر سه آلمانی بالای ۱۴ سال دو نفر به طور مرتب روزنامه می‌خوانده است.

با توجه به بحران صنعت نشر و وضعیت اقتصادی و امنیتی دست‌اندرکاران این بخش، با هیچ معیار و قاعده‌ای نمی‌توان ادعای مسئولان را پذیرفت که سرانه مطالعه در ایران فراتر از اغلب کشورهای جهان باشد.

به نظر می‌رسد که مسئولان جمهوری اسلامی، به ویژه از میانه کار دولت نهم تصمیم گرفته‌اند به هر ترتیبی شده سرانه مطالعه در ایران دست‌کم "بالاتر" از کشورهای منطقه باشد. به این منظور آمار و اطلاعاتی ارائه می‌شود که نه تنها غیرمعقول و ساختگی به نظر می‌رسد، که در مناسبت‌های مختلف و از زبان مسئولان گوناگون بسیار متناقض است.

«نوع کتاب‌خوانی ما متفاوت است»

دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، ۴ بهمن می‌گوید بیشترین سرانه مطالعه مربوط به تهرانی‌ها با متوسط ۹۵ دقیقه در روز و کمترین به حدود ۴۹ دقیقه متعلق به چهارمحال و بختیاری است. خبرگزاری مهر از قول او نوشت: سرانه مطالعه هر ایرانی، ۷۵ دقیقه و ۳۶ ثانیه است.

به گزارش خبرگزاری مهر حدود سه هفته پیش از اظهارات واعظی (۱۱ دی ۹۱)، مدیر کل کتابخانه‌های عمومی استان اردبیل سرانه مطالعه در این استان را ۱۴ دقیقه عنوان کرد و گفت "این سرانه در کشور به ۷۹ دقیقه رسیده است که نشان می‌دهد در این زمینه ۶۵ درصد با میانگین کشوری فاصله داریم."

روابط عمومی اداره کل کتابخانه‌های عمومی کشور نیز ۱۸ آبان ۹۱ از قول واعظی سرانه مطالعه در ایران را ۷۹ دقیقه اعلام کرده بود که "در منطقه اول است." کمترین میزان مطالعه در استان‌ها نیز در روایت تازه‌ی واعظی با آنچه مسئولان اردبیل می‌گویند ۳۵ دقیقه اختلاف دارد.

به رغم اختلاف‌های فاحش در آمار مسئولان، مدیر کل کتابخانه‌های عمومی استان اردبیل مدعی است: «این سرانه هم اکنون با خطای چهار دهم درصد محاسبه می‌شود.»

شاید همین تناقض‌ها و ناهمخوانی‌های آمار سرانه مطالعه و واقعیت‌های نشر در ایران بود که مصطفی پورمحمدی وزیر وقت کشور را واداشت ۲۲ اردیبهشت ۸۷ به این حکم عجیب برسد: «درست نیست که مقیاس مشابهی در اندازه‌گیری آمار سرانه مطالعه با کشورهای دیگر داشته باشیم. زیرا نوع کتابخوانی ما با کشورهای دیگر متفاوت است.» پورمحمدی در مورد "نوع کنابخوانی ما" و تفاوتش با دیگران توضیح بیشتری نداد.

کتاب‌فروشی‌های ایرانعکس: Mehr
پرش از قسمت گزارش روز

گزارش روز

پرش از قسمت تازه‌ترین گزارش‌های دویچه وله