سرقت علمی وزیر علوم بعد از "کردانیسم" • مصاحبه
۱۳۸۸ مهر ۱, چهارشنبهدویچهوله: دکتر گرجی، کپیبرداری از مقالات دیگران از نظر علمی چه معنایی میتواند داشته باشد؟
دکتر گرجی: به طور کلی وقتی شما مقالهای را برای چاپ به یک ژورنال میفرستید، تعهدنامهای را امضا میکنید که نه تنها همهی این مقاله بلکه حتی قسمتی از آن هم در جایی دیگر به چاپ نرسیده است و این جزو ملزمات چاپ یک مقاله هست. اگر که نویسندهی یک مقاله فرمی را امضا بکند ولی مقالهای که میفرستد، قسمتی یا همهی اطلاعات آن کپی از مقالهی دیگری باشد این در حکم تقلب محسوب میشود که یکی از زشتترین کارهایی است که یک محقق یا دانشمند میتواند انجام دهد و به هر حال هدف از علم ارتقای سطح زندگی بشریت است و این کار با دروغ و تقلب ممکن نیست و این کپیبرداری به این معنا خواهد بود که فردی اطلاعات را از فرد دیگری دزدیده و بعد آن را به اسم خودش منتشر کرده که در دنیا جزو تخلفات علمی محسوب میشود.
پیامدهای این کار برای کسی که این کار را انجام داده چه خواهد بود؟
کسی که این کار را کرده معمولا پس از اینکه روشن میشود چنین اتفاقی افتاده رسم است که بلافاصله خودش استعفا میدهد. دانشگاه یا مؤسسهی علمی که ایشان در آن کار میکند او را اخراج میکند و تمام عناوین علمی که ایشان تا آن زمان گرفته از دست خواهد داد، به اضافهی اینکه ایشان به عنوان جریمه در آینده حق چاپ هیچ مقالهای را در ژورنالهای معتبر ندارد و اسمشان در لیست سیاهی میرود که هیچ وقت شانس چاپ مجدد مقالات را نخواهد داشت.
اثر این کار روی جامعهی علمی ایران چیست؟
متأسفانه این مسئله برای هر دانشگاه یا کشوری اتفاق بیافتد یک آبروریزی یا چیزی که اروپاییها به آن اسکاندال میگویند، محسوب میشود. بخصوص که این مسئله به این علت رنگ جدیتری به خود گرفته که ایشان وزیر علوم کشور هستند و این خود باعث میشود که جامعهی آکادمیک بینالمللی به علومی که در ایران منتشر میشود اعتماد نداشته باشد. من یادم هست که دو تا سه سال پیش چنین اتفاقی برای یکی از دانشمندان کرهای افتاد. هنوز که هنوز است دانشمندان کرهای دچار مشکل هستند. حتی من خودم وقتی مقالهای از آنجا دریافت میکنم این مسئله در ذهنم هست که ممکن است تقلبی باشد.
دانشمندان ایرانی در چند ماه یا چند سال آینده متوجه خواهند شد که چقدر چاپ مقالات در ژورنالهای دنیا برایشان مشکلتر خواهد شد. به هر حال باید قبول کنیم که این یک سیلی به صورت دانشمندان ایرانی هم خواهد بود، ولی تا جایی که میتوانیم باید با سرعت سعی کنیم این لکهی ننگی را که به اعتبار ما بخصوص به اعتبار ایران خورده را از بین ببریم.
توجه داشته باشید که وقتی نام ایران در محیطهای علمی میآید همیشه خدمات ارزندهی چندین قرنهی دانشمندان بزرگ به ذهن میرسد. من خودم ۱۰ سال است که دارم روی این قضیه کار میکنم که مکتب قدیم ایران را برای دنیا بازشناسی بکنیم و این موضوع خیلی تا حالا مؤثر بوده. ولی متأسفانه این اتفاقات یا اتفاقاتی که چند وقت پیش در مورد آقای کردان افتاد سیر این موضوع را تغییر میدهند. من بارها در مجامع علمی شنیدهام که تقلب در گرفتن مدرک را به نام "کردانیسم" بیان میکنند و متأسفانه این لغت در دنیا و به نام کشور ما جا افتاده است. این مسئله تبعاتی دارد که باید سر فرصت نشست و دید که چطور میشود تبعات را برای دانشمندان خودمان کمتر کنیم.
فکر میکنید، چرا این افراد میتوانند از فیلترها بیرون بیایند و حتی به مقام وزارت برسند؟
متأسفانه میبینید که نه تنها بررسی درستی در این زمینه صورت نمیگیرد و از طرف رئيسجمهور این آقا معرفی میشود و بعد چند صد نماینده در مجلس هیچکدام چک نمیکنند که ببینند این آقا صلاحیت علمیاش در چه حد هست؟ آیا این کارهایی که کرده کار خودش هست یا نیست؟ یکی از دلایل این است که متأسفانه نخبگان ما کنار رفتهاند. افرادی که موظف به رسیدگی به این مسایل هستند، در آن حد نیستند که بتوانند تشخیص دهند که به چه شکل میشود اینها را چک کرد. خود کسانی که باید اینها را چک و فیلتر بکنند شاید از کسانی که باید چک و فیلتر شوند پایینتر باشند.
عدم مشورت با دانشمندان و اساتید ایرانی از طرف دولت و مجلس عامل دیگر است. همهی اینها عواملی است که باعث آبروریزیهایی برای جامعهی علمی ما میشود که امیدوارم این مسایل باعث شود که ما در آینده دقت بیشتری بکنیم. حداقل مشورت بکنیم. مشورت یکی از چیزهایی است که هم در متون ادبی و هم دینی ما هست. من نمیدانم، چرا اینها اینجور خودسرانه با آبرو و حیثیت چندین قرنهی علمی کشور بازی میکنند؟
از نظر حقوقی چه عواقبی میتواند در انتظار وزیر علوم ایران باشد؟
من امیدوارم که ایشان با این کار نشان داده باشند که آدم متقلب و دروغگویی هستند و امیدوارم آنقدر شجاعت داشته باشند که خودشان استعفا بدهند. ایشان باید هر چه زودتر استعفا بدهند. من متأسفم برای دانشگاه علم و صنعت که یکی از دانشگاههای خوشنام ما بود. ایشان باید از این دانشگاه هم بیرون بیاید و این بهترین سناریویی است که ایشان میتواند داشته باشد.
امیدوارم که دانشمندان کرهای علیه ایشان اقامهی دعوا نکنند که بعد مشکلات دیگری هم ایجاد خواهد شد. اگر ایشان نخواهند این کارها را بکنند، قطعا اهرمهای دیگری هم وجود دارد. امیدوارم مجلس وارد قضیه شود. هر چه زودتر این لکهی رنگ یا ننگی که بر دامن دانشگاههای ما افتاده شسته شود، اثراتش کمتر خواهد بود. به هر حال اگر ایشان خودشان این کار را نکنند من امیدوارم که از طرف دانشگاهها یا مجلس همان طور که در مورد آقای کردان این اتفاق افتاد اقدامی صورت گیرد و ایشان از کار برکنار شوند.
مصاحبهکننده: فریبا والیات
تحریریه: جمشید فاروقی
این مصاحبه را میتوانید از طریق کلیک کردن بر روی فایل صوتی زیر بشنوید.