سرنوشت بازار بورس ایران: تحقق رویای رونق یا سونامی تورم؟
۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۵, دوشنبهاین نوشتار را با چند پرسش شروع کنیم. پرسشهایی که پاسخهایشان میتوانند در پرتوافکنی به تحول عجیب حاکم بر بازار سرمایه در ایران کمکی باشند.
آیا افزایش ۴۰۰ درصدی شاخص بورس تهران ظرف فقط یک سال پدیدهای عادی است؟ منطقیترین پاسخ به این پرسش این است که چنین پدیدهای صرفنظر از مثبت یا منفی بودن آن، نمیتواند پدیدهای عادی باشد.
آیا رونق بازار سهام ایران نشانه آن است که اقتصاد این کشور بر مبانی محکمی استوار است؟ پاسخ به این پرسش این است که تحلیلهای اقتصادی خلاف آن را نشان میدهند. آخرین گزارش صندوق بینالمللی پول از اوضاع اقتصادی ایران گواه درستی این پاسخ است.
آیا آن چنان که حسن روحانی مدعی شده رونق حاکم بر بازار سرمایه در ایران نشانه اعتماد مردم ایران به تحولات اقتصادی این کشور است؟ پاسخ به این پرسش این است که تنها اوضاع عادی میتواند اعتماد برانگیز باشد و وقتی شرایط غیرعادی میشود، رفتار و رویکرد مردم نیز حالتی غیر عادی به خود میگیرد.
آیا رونق بازار بورس ایران حکایت از درستی سیاستهای پولی و مالی بانک مرکزی داشته و برخاسته از دخالتهای موثر دولت روحانی در بازارهای مالی است؟ پاسخ این پرسش را نیز بسیاری از مسئولان و کارشناسان امور اقتصادی ایران دادهاند و دخالتهای حمایتگرایانه دولت از بانکها و همچنین بازار بورس تهران را زیانبار ارزیابی کردهاند. به نمونههایی از آن در این مقاله اشاره خواهیم کرد.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
بنابراین باید پرسید علت استقبال سرمایههای سرگردان در بازار مالی ایران از بازار بورس تهران چیست و رونق این بازار را چگونه باید توضیح داد؟
رشد شتابان بهای شاخص بورس
بهای شاخص کلی بورس تهران ظرف مدت شش هفته تقریبا دو برابر شده است. و این همان شش هفتهای است که اقتصاد ایران در اثر پیامدهای شیوع بیماری کرونا از نفس افتاده و فعالیتهای اقتصادی در کشور فلج شده است.
افزایش بهای شاخص کلی بورس تهران اما به این شش هفته محدود نمیشود. بیش از یک سال است که بازار سرمایه در ایران با رونق کمنظیر بازارهای سهام روبهرو است. موضوع از ماه اردیبهشت سال گذشته شروع شده است. یعنی همزمان با تشدید تحریمهای ایران از سوی آمریکا و عدم تمدید معافیت ناظر بر خرید نفت از ایران از سوی هشت مشتری اصلی نفت این کشور.
واکنش عادی بازار بورس به این تحولات میبایست ره به کاهش ارزش سهام ببرد. به عنوان نمونه، شش هفته گذشته را در نظر بگیریم. واکنش بازار بورس تهران متفاوت از واکنش بازارهای سهام کشورهای دیگر بوده است.
بیماری کرونا تاثیرات مخربی بر اقتصاد جهان داشته است. شاخص بهای سهام در قویترین اقتصادهای جهان در اثر پیامدهای بیماری کرونا دستخوش نوسانهای شدید شده و به شدت کاهش داشته است. حتی کشوری همچون آلمان با در اختیار داشتن منابع مالی هنگفتی که روانه بازارهای مالی کرده، نتوانسته است مانع از کاهش شاخص سهام بازار داکس گردد.
شاخص بازارهای بورس در کشورهای صنعتی حدود ۳۰ درصد کاهش داشته است. در چنین شرایطی و در یک بازه زمانی مشابه شاخص بازار بورس تهران دو برابر میشود.
باید پرسید که چرا مردم در شرایطی که اقتصاد ایران بهشدت بحرانزده است و دولت با فشار مالی سنگینی روبهرو است، روی به خرید سهام میآورند و در بازارهای مالی و سرمایه در ایران مشارکت میکنند؟
اگر این حباب بترکد!
هرگاه بین بها و ارزش یک فرآورده فاصلهای بزرگ و غیرمنتظره شکل بگیرد، در بسیاری از موارد، اقتصاددانان از پدیده حباب و رشد حبابی سخن میگویند. ویژگی رشد حبابی در موقت بودن آن است. فاصله بین بها و ارزش به دلایلی میتواند به یکباره افزایش یابد. افزایشی که در همه موارد حبابی نیست. به عنوان نمونه، ارزش سهام شرکت آمازون ظرف ماههای گذشته افزایش چشمگیری داشته است. همین موضوع باعث افزایش بهای سهام این شرکت شده است. در این بین باید بین ارزش سهام یک شرکت و ارزش شاخص کل سهام بازار بورس یک کشور تفاوت قائل شد.
اگر بهای سهام یک شرکت، مثل شرکت داروسازی آمریکایی گیلیاد به علت ساخت داروی درمان کرونا یکباره در بازارهای بورس افزایش فوقالعاده یابد، پدیده عجیبی روی نداده است. اما هرگاه شاخص کل سهام در یک بازار بورس شاهد چنین افزایشی باشد، آنگاه میتوان گفت که موضوع عادی نیست.
علی ابراهیمنژاد، عضو هیات علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف در گفتوگو با هفتهنامه "تجارت فردا" میگوید که برخی از کارشناسان مسائل اقتصادی از حبابی بودن همه بازارها در ایران سخن میگویند. از بازار بورس تا بازار ارز، طلا، خودرو و مسکن.
او در این گفتوگو نسبت به حبابی بودن همه بازارها در ایران ابراز تردید میکند. در ارتباط با بازار مسکن، میتوان گفت که حق با این کارشناس اقتصادی است. اما در تکمیل باید افزود که بازار مسکن در ایران رشد حبابی خود را پشت سر گذاشته است.
به عنوان نمونه، بهای مسکن در بازه زمانی اسفند ۹۸ تا فروردین ۹۹ کاهشی ۹۰ درصدی داشته است. شاخص سهام در بازار بورس تهران در همین مدت زمان، رشد مشابهی کرده است.
در توضیح اینکه رشد شاخص کل سهام در بازار بورس تهران حبابی است میتوان به عدم جذب سرمایههای سرگردان بینالمللی اشاره کرد.
منطق ناظر بر دادوستدهای مالی در سطح جهان حکم میکند که سرمایههای سرگردان جذب بازارهای سودآور شوند. در شرایطی که نرخ بهرهبانکی در کشورهای صنعتی به صفر نزدیک شده و حتی منفی شده است، طبیعی است که صاحبان سرمایه به دنبال انباشت سود خود از طریق مشارکت در بازارهای پررونق باشند.
بازاری که ظرف یک سال رشدی ۴۰۰ درصدی داشته، باید منطقا برای سرمایهگذاران جذاب باشد. فقدان حضور سرمایه خارجی در بازار بورس تهران حکایت از حبابی بودن آن دارد. بدیهی است که کسی حاضر به ترزیق پول در حبابی که دیر یا زود میترکد، نخواهد بود.
مبانی رشد شاخص سهام
از سوی دیگر، میتوان گفت که رشد شاخص کل سهام در بازار بورس تهران بر هیچ مبنای اقتصادی استوار نیست. به سخن دیگر هیچ تحول مثبتی در اقتصاد ایران روی نداده است که بازتاب آن در بازار بورس چنین تحولی را پوشش دهد. تحولاتی که اقتصاد ایران در حال حاضر با آنها روبهرو است، تاثیراتی منفی و بحرانزا دارند. از آن جملهاند:
۱: نرخ رشد اقتصادی ایران ظرف دو سال گذشته منفی بوده است. پیش بینی صندوق بینالمللی پول برای سال جاری نیز حکایت از تداوم این روند دارد. بر اساس پیش بینی این نهاد، نرخ رشد اقتصادی ایران در سال جاری منهای ۶ درصد خواهد بود. منطقا کاهش نرخ رشد اقتصادی میبایست باعث کاهش ارزش سهام شود.
۲: بودجه دولت بر مبنای صادرات نفت به بهای ۵۰ دلار برای هر بشکه تنظیم شده است. این در حالی است که میزان صادرات نفت ایران بیش از ۸۰ درصد کاهش یافته و بهای نفت ایران به زیر ۲۰ دلار برای هر بشکه سقوط کرده است. فشار مالی، دولت روحانی را وادار ساخته تا با به راه انداختن "بورس مستقل املاک" داراییهای دولتی را به پول تبدیل کند.
۳: تزریق پول در بازار بهویژه برای مهار پیامدهای ناشی از شیوع بیماری کرونا باعث افزایش تورم میشود. فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی "ایلنا" از افزایش یکباره نقدینگی در بازار سرمایه سخن گفته است. بنا بر اظهارات او، تنها ظرف ۲۴ روز رقمی معادل ۲۷ هزار میلیارد تومان وارد بازار سرمایه شده است. به این ترتیب، دولت روحانی تنها در یک بازه زمانی سههفتهای به اندازه کل سال گذشته، پول به اقتصاد تزریق کرده است.
سونامی تورم
صندوق بینالمللی پول پیش از شیوع کرونا و تاثیرات این بیماری بر اقتصاد ایران، از تورم ۳۴ درصدی در سال جاری سخن گفته بود. تاریخ اعتبار این پیش بینی منقضی شده است. برخی از کارشناسان اقتصادی میزان تورم را بسیار بیش از این ارزیابی میکنند.
فردین آقابزرگی در گفتوگوی خود با خبرگزاری "ایلنا" از محاسبه مالی معکوس سخن گفته است. به سخندیگر، برای توضیح رشد شاخص کل بازار بورس باید سایر ارزشهای اقتصادی در ایران نیز آن چنان افزایش یابند که چنین امری قابل محاسبه گردد.به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
آقابزرگی در این باره گفته است: «در محاسبات مالی معکوس به اعداد و ارقام ۲۰۰ درصد در نرخ تورم برای سال ۹۹ و دلار ۲۵ هزار تومانی رسیدیم.»
محمود جامساز، کارشناس مسائل اقتصادی نیز در گفتوگو با "فرارو" به پدیده دیگری اشاره میکند. او پیش بینی کرده است که دولت روحانی در سال جاری با کسری بودجهای معادل ۱۵۰ هزار میلیارد تومان روبهرو است. افزون بر آن، دولت برای تامین نیازهای مالی برخاسته از بحران کرونا به منابع مالی بیشتری نیاز دارد.
جامساز با اشاره به نیازهای کلان دولت در مصاحبه با خبرنگار فرارو میگوید: «چارهای برای دولت باقی نمیماند که با استقراض از بانک مرکزی و چاپ پول کسری بودجه خود را جبران کند، اما این امر تورم بسیار افسار گسیختهای را به همراه خود دارد و سطح عمومی قیمتها را بالا میبرد.»
افزایش بیرویه نقدینگی در ایران باعث افزایش پول سرگردان در سطح جامعه شده است. بر اساس آمار دولتی تا پایان آذرماه سال گذشته کل حجم نقدینگی ایران بیش از ۲۲۶۲۳ هزار میلیارد تومان بوده است. رقمی که پس از آن نیز، افزایش چشمگیری داشته است.
روی آوردن مردم به خرید سهام و مشارکت در بازار سرمایه برخلاف تبلیغات دولت روحانی ناشی از اعتماد مردم به اقتصاد ایران نیست، بلکه برخاسته از نگرانیشان نسبت به کاهش اعتبار پول کشور است. پولی که هر روز از ارزش آن کاسته میشود. تبدیل واحد پول کشور از ریال به تومان نیز، از حجم نقدینگی و تورم نمیکاهد و تنها نمایش اعداد بر روی کاغذ را تغییر میدهد.
سرمایهگذاری در بازار مسکن در ایران سودآور نیست. بازارهای طلا و ارز نیز مدتهاست که به قول کارشناسان امنیتی شده و در در اختیار "سلطانهای" تحت حمایت صاحبان قدرت نظامی همچون سپاه پاسداران قرار دارد.
سرمایهگذاری در بازار خودرو نیز پا به پای بازار سهام صورت میگیرد و بهای انواع خودرو ظرف هفتههای گذشته رشد چشمگیری داشته است. این در حالی است که از ظرفیت تولید خودرو به علت تعطیلی کارخانهها کاسته شده است.
بنابراین برای مردمی که همهروزه شاهد کاهش ارزش پول خود هستند راه دیگری مگر مشارکت در بازار سرمایه نمانده است.
حباب بازار بورس تهران هنوز بزرگ و بزرگتر میشود. اینکه این روند تا کی ادامه خواهد یافت، قابل پیشبینی نیست. آنچه قابل پیش بینی است، این است که هرگاه این حباب بترکد، ورشکستگی خانمانسوز بسیاری از مردم را به بار خواهد آورد.