سفری به جهنم با اتوبوس زیر نظر اداره سانسور
۱۳۹۱ دی ۲۵, دوشنبه«پیرمرد گفت: "راه خیلی سرراست است. جاده را تا آخر برو. به دو راهی میرسی. جادهی سمت راست به بهشت میرود و جادهی سمت چپ به جهنم. تابلو هم دارد."»
با این راهنمایی سرراست، خوانندهی نوجوان کتاب "اتوبوس عوضی" درمییابد که سفری طولانی آغاز میشود؛ سفری که قرار است به جهنم یا به بهشت ختم شود. این که این سفر با یک اتوبوس، به مسئولیت رانندهای جوان و تازهکار صورت میگیرد، با نگاهی به تصاویر رنگین کتاب روشن میشود که به قلم شراره خسروانی نقاشی شده است.
از مقصد اتوبوس، تازه پس از آن که راننده با ترس و لرز روی صندلی خود مینشیند و اتوبوس را به راه میاندازد، حرف زده میشود، آن هم از زبان یکی از مسافرها که پشت سر راننده نشسته است: «نترس، ما جهنمیهای خوبی هستیم!»
واکنش راننده نمایانگر ویژگیهای شخصیتی اوست و از حرفشنوی و مبادی قانون و مقررات بودنش خبر میدهد: «راننده به نوشتهی کنار شیشه نگاه کرد؛ "حرف زدن با راننده ممنوع است."»
مسافر متوجهی نگاه راننده میشود: «این را برای مسافران عادی نوشتهاند. ما جهنمیها میتوانیم حرف هم بزنیم.»
کتاب "اتوبوس عوضی"، به ترجمهی ولفگانگ اشتاینکه، در انتشارات "اورینت" و به دو زبان فارسی و آلمانی منتشر شده است.
شیوه نگارش و مضمون
ساختار داستانهای کوتاه فریده خلعتبری که اغلب کنجکاوی برانگیز و پرکشش بازگو میشود در اغلب کتابهای منتشرشدهی او یکسان است: موضوع داستان بلافاصله مطرح میشود، ویژگی شخصیتها در گفتوگوهای عادی رقم میخورد. این ویژگیها که در طول داستان بر مبنای ارزشهای انساندوستانهی اخلاقی محک میخورند، گاه متکامل میشوند و گاه تغییر میکنند. در این روند همیشه جایی برای تخیل تصویرگر نیز در نظر گرفته میشود که با رنگها و اشکال گوناگون بخشهای ناگفتهی داستان را به تصویر میکشد.
موضوعهایی که خلعتبری در کتابهای خود به آن میپردازد، با الهام از مسائل روزمره و درگیریهای ذهنی کودکان در سنین مختلف شکل میگیرند؛ ارزش دوستی، معنای هویت، عشق، چالشهای دوران کودکی و رویارویی با مرگ به عنوان روند عادی پایان زندگی، از جمله دستمایههای کتابهای خلعتبری است.
کتاب" اتوبوس عوضی" در ایران در سال ۲۰۰۷ در انتشارات شباویز منتشر شده است. این کتاب تا کنون جوایز ملی و بینالمللی بسیاری، از جمله جایزهی "اروپای زرین" را از آن خود کرده است. این جایزه به دو کتاب دیگر این نویسنده به نامهای "توبه" و "گرگها وآدمها" نیز اهدا شده است. تصویرگران این کتابها به ترتیب بهار اخوان و صبا معصومیان هستند.
کتاب "توبه" با عنوان "شغال و سرزمین شیرها" به ترجمهی یاسمین طباطبایی، بازیگر آلمانی ایرانی تبار، نیز به زبان آلمانی در انتشارات اورینت منتشر شده است.
خلعتبری در ایران
این نویسندهی ۶۵ ساله، گذشته از نویسندگی به عنوان صاحب امتیاز و مدیر انتشارات شباویز نیز فعالیت دارد. او این مرکز نشر را در سال ۱۹۸۴ پس از دیدن دورهی کوتاهی در بریتانیا، در تهران به ثبت رساند. انتشارات شباویز ابتدا به نشر آثار ادبی برای عموم پرداخت. ولی پس از چندی فعالیتهای خود را به چاپ کتاب برای کودکان و نوجوانان محدود کرد. در طول سالهايی كه از تاسیس شباويز میگذرد، این مرکز نشر بارها به عنوان "ناشر سال" جمهوری اسلامی برگزیده شده است. خلعتبری در این حوزه جوايز جهانی بسیاری را نیز از آن خود کرده است. جايزهی "افقهای تازه" سال ۲۰۱۲ بولونيای ايتاليا، از جمله جوایزی است که او برای چهارمين بار به دست آورد.
"شاهزاده خانم"، با تصويرگری فرشته نجفی، "کفشهای آهنی"، با تصويرگری فرشيد شفيعی، "پری را چه کسی با خود برد؟"، از سپيده متوسلالحق و "دلت چه میخواهد، حلزون؟"، از محمدرضا اکرم، از جمله مهمترين آثاری هستند که نشر شباويز تا کنون به بازار عرضه کرده است. این کتابها جوايز نوما و نمايشگاه بينالمللی کودک و نوجوان آلمان را از آن خود ساختهاند.
اعمال سانسور حکومتی
انتشار آثار این نويسندهی کتابهای كودکان و نوجوانان که به گفتهی ناشر آلمانی خود، تا کنون ۵۰ کتاب به چاپ رسانده است، با وجود موفقیتهای گسترده در گسترههای درونو برونمرزی، همواره با دشواریهای بسیاری همراه بوده است. بنا بر گفتهی فریده خلعتبری، نشر شباویز تا کنون بیش از دو ميليارد تومان متحمل زیان شده است، به علت هزينهی کتابهای چاپشدهای که ادارهی کتاب از دادن اجازهی چاپ و پخش به آنها خودداری کرده است. او معتقد است که اغلب كتابهايش به دليلهايی واهی و غيرکارشناسانه مورد تاييد ارشاد قرار نمیگيرند.
خلعتبری در این رابطه میگوید: «ما يك مجموعهی ۴ جلدی داشتيم كه جلد اول و دوم آن منتشر شد. اما اجازهی چاپ به دو جلد دیگر ندادند كه "فرشتهی بازيگوش" و "جشن تولد فرشتهی من" نام دارند. مشكل اين است كه گفتهاند "چرا فرشتهها را اينشكلی كشيدهايد؟ فرشتهها، اين شكلی نيستند!" مگر كسی فرشتهها را ديده؟ يادمان نرود كه ما داريم برای بچهها داستان مینويسيم و در اين كار بايد ذائقهی آنها را درنظر داشته باشيم! جالب آن است كه همين فرشتهها كه اتفاقا جايزهی جهانی نوما را نيز به خود اختصاص دادهاند، در دو جلد اول هم بودند و مشكلی برای انتشار نداشتند.»
به گفتهی خلعتبری، این که در کتابی، عزرائيل زن است، در تصویری لباس دختری سه ساله روی بند رخت کشیده شده و چهرهی ماه در تصویری دیگر، زیباست (کتاب "يك شب مهتابی")، از جمله ایرادهای ادارهی کتاب و عدم دریافت اجازهی نشر برای این کتابها بوده است.
او در این مورد میگوید: «بعد از مذاكره دربارهی تصوير زيبای ماه، به من قول بررسی دادند. ولی مدتی نگذشت كه اعلام كردند بايد تمام تصاوير اين كتاب را جايگزين كنيد! چنين كاری برای من مقدور نيست. مگر میشود ايدهی هيات نظارت را به تصويرگرم تحميل كنم؟»