صدراعظم آلمان سفر به چین را سفری درست در زمانی مناسب میداند. او از رهبری چین خواست تا از نفوذ خود برای پایان دادن به جنگ روسیه علیه اوکراین استفاده کند. موضع نخست وزیر چین در مورد روسیه هم به طرز غیرمنتظرهای واضح بود.
تبلیغات
در دو سوی میز طویلی در تالار بزرگ خلق چین دو مقام بلندپایه با مفترقات زیاد روبروی هم نشستند. در یک سو صدراعظم آلمان، نماینده یک قدرت متوسط اروپایی که از نظر اقتصادی ضربه خورده است و مجبور است در یک دولت ائتلافی دشوار، دائما مراقب باشد و ملاحظات را در نظر بگیرد. و در آن سوی میز شی جین پینگ: رهبری که برای بار سوم در جایگاه خویش ابقا شده، با قدرتی تثبیت شده که میرود فاقد مرز و محدودیت شود.
دنیایی فاصله میان این دو مقام بلندپایه است. آنها اما مجبور به همکاری با یکدیگرند.
بحرانهای کنونی در جهان گستردهتر و پیچیدهتر از آن هستند که بتوان آنها را بدون همکاری چین حل کرد. این مسئله شامل جنگ اوکراین هم میشود؛ بحرانی که برای حل آن، صدراعظم آلمان بر نفوذ چین بر مسکو حساب باز کرده است.
اولاف شولتس پس از دیدار با شی جین پینگ گفت: «من و رئیس جمهور چین بر سر این مسئله که تهدیدهای اتمی غیرمسئولانه و بسیار خطرناک هستند، توافق داریم.»
در جریان این دیدار، لی که چیانگ، نخست وزیر چین به شیوهای که تاکنون کمتر از این کشور در موضعگیریها در قبال روسیه، دیده شده، با نشان دادن فاصله و مرزبندی این کشور با اقدامات روسیه در اوکراین، گفت که دیگر نمیتوان تنش بیشتری را در این زمینه تحمل کرد.
خبرگزاری فرانسه سخنان مقامات چین و آلمان در دیدار امروز را هشداری مشترک به روسیه تفسیر میکند که جمهوری خلق چین را از مهمترین متحدان خود میداند.
صدراعظم آلمان برآورد خود از اینسفر کوتاه ۱۱ ساعتهبه چین را در پایان اینگونه خلاصه کرد: «سفری مناسب در زمانی مناسب.»
اولاف شولتس پس از گفتوگوهای خود در تالار بزرگ خلق در پکن، به طیف گستردهای از مشترکات بین دو کشور اشاره کرد. به گفته او خواست تعمیق تبادلات تجاری از سوی دو کشور با وجود انتقادها و تردیدها و تأکید هر دو طرف بر نظم جهانی چندقطبی باثبات، از جمله این مشترکات بودهاند.
صدراعظم آلمان همچنین در حوزه مقابله با همهگیری کرونا از یک پیشرفت کوچک خبر داد. به گفته او چین قصد دارد برای نخستین بار به واکسن mRNA بایونتک، هر چند در ابتدا تنها برای خارجیها، مجوز دهد.
در مورد موضوع مناقشهبرانگیز حقوق بشر اما شولتس ولی هر دو تنها به تشریح مواضع متفاوت خود بسنده کردند.
دیدار شولتس با رهبری که قدرتش نامحدود به نظر میرسد
در سالهای اخیر به ندرت سفری از صدراعظم وقت آلمان را به چین میتوان یافت که این چنین سایه انتظارات و نگرانیها بر آن سنگینی کرده باشد. خبرگزاری فرانسه مینویسد، زیرا شولتس با دیدارش به مردی اعتبار بیشتر میبخشید که چین را از اساس و به تبع آن جهان را تا حدی تغییر داده است.
به نوشته این خبرگزاری، تحت رهبری شی، چین اقتدارگراتر و ملیگراتر و آمادهتر برای رویاروییهای مختلف در صحنه بینالمللی شده است.
سه هفته پیش شی جین پینگ برای سومین بار بر جایگاه دبیر کل حزب و رئیسجمهور چین تکیه زد. با تغییر قانون اساسی به سود نامحدودشدن دوره زمامداری شی، او به قدرتمندترین رهبر چین، پس از مائو، بنیانگذار جمهوری خلق چین تبدیل شده است. پس از مرگ مائو هر رهبر حزب کمونیست اجازه داشت تنها دو دوره ۵ ساله در این مقام بماند.
دستگاه سرکوب و کنترل دولتی در دوران شی پیوسته تقویت و تکمیل شده است. موضعگیری سیاست خارجی چین در رویارویی با غرب در حال حاضر خطوط و رگههای رقابتی را آشکار میکند که احتمالا نظم جهانی آینده متأثر از آن خواهد بود.
"درست این بود که این مذاکرات انجام شود"
اولاف شولتس تردیدی در این زمینه که او نگران سیاست سرسختانه چین است، باقی نمیگذارد. صدراعظم آلمان پیش از ترک چین گفت، "در رابطه با چین بدون تردید عناصر هماوردی و رقابت در سالهای گذشته افزایش یافته است."
اولاف شولتس برای نخستین بار به عنوان صدراعظم آلمان و همراه با یک هیئت ارشد اقتصادی بامداد جمعه چهارم آبان به چین سفر کرد.
اعلام خبر این سفر ۱۱ ساعته به چین انتقادهای فراوانی را برای صدراعظم آلمان به همراه داشت. بسیاری از ناظران زمان سفر شولتس به چین را به دلایل مختلف، از جمله تهدیدهای پکن علیه تایوان و ادامه سرکوب اقلیت قومی و مذهبی اویغورها نامناسب ارزیابی کردند. شولتس اما با وجود تمامی انتقادها به امید اینکه بتواند با رئیس جمهور چین به نحوی وارد دیالوگ و تبادلات سیاسی شود راهی این سفر شد.
آن گونه که محافل نزدیک به صدراعظم اذعان میکردند، چشمانداز موفقیت شولتس در این سفر مبهم و نامشخص بود. اما صدراعظم آلمان در پایان این سفر بر این باور است که سفر او بی دستاورد نبوده است. شولتس میگوید: «درست این بود که این مذاکرات انجام شوند.»
رد پای اژدهای سرخ در اقتصاد جهان به روایت تصویر
امضای توافقنامه راهبردی ایران و چین واکنشهای بسیاری برانگیخت. ایران در عین حال بخش بسیار کوچکی از سرمایهگذاری هنگفت چین در دو دهه اخیر را جذب کرده است. حجم سرمایهگذاری چین چقدر و در کدام کشورها بوده است؟
چین بر اساس دادههای "موسسه امریکن اینترپرایز"، فقط ظرف ۱۵ سال گذشته، ۲ تریلیون و ۱۰۰ میلیارد دلار در همه کشورها سرمایه گذاری کرده است؛ از کشورهای ثروتمند مثل سوئیس و آمریکا گرفته تا کشورهای آفریقایی مانند کنگو.
عکس: picture-alliance/dpa/K.-J. Hildenbrand
سهم ایران از این حجم سرمایهگذاری چین فقط ۵۶/ ۲۶ میلیارد دلار بوده که میزان آن در هر دوره پنج ساله تغییر نکرده است؛ یعنی تحریم بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۰ تاثیر چندانی بر کاهش یا افزایش سرمایهگذاری چین در ایران نداشته است. (عکس: کارگران چینی در پروژه آزادراه تهران-شمال)
عکس: farsnews.com
بحران اقتصادی جهانی که سال ۲۰۰۸ شروع شد، فرصت مناسبی برای چین بود تا با عرضه وامهای کلان، جای پایی در کشورهای جهان، حتی در کشورهای اروپایی باز کند.
عکس: picture-alliance/dpa
چین در سال ۲۰۱۳ طرح بلندپروازانه خود یعنی "راه ابریشم جدید" را کلید زد. این پروژه دو هدف اساسی دارد: ۱) افزایش تولید با مواد خام ارزان و انرژی ارزان ۲) انتقال مواد خام و فروش کالای چینی از طریق گسترش راهها، بندرها، فرودگاهها و خطوط راه آهن.
بنا بر دادههای "مرکز مطالعات استراتژیک بینالمللی" (CSIS) چین تنها طی شش سال (۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹) حدود ۶۲ میلیارد دلار در بخش راه آهن ۳۴ کشور سرمایهگذاری کرده است. حضور فعال اقتصادی چین در واقع به معنای گسترش نفوذ سیاسی این کشور هم هست. (عکس: شی جین پینگ، رئیس جمهور چین در سال ۲۰۱۴ در کنار همتای ونزوئلایی خود، نیکلاس مادورو در کاراکاس)
عکس: AFP/Getty Images/L. Ramirez
تصویری از خط آهن باری-مسافری بنگوئلا در آنگولا. این خط از شهر لبیتو در آنگولا شروع و در شهر تنکه در جمهوری دموکراتیک کنگو به پایان میرسد. این خط آهن در آنگولا با سرمایهگذاری چین احیا شد.
عکس: DW/N. Sul D'Angola
آفریقا با گسترش سریع شهرنشینی روبرو است. حتی کارشناسان میگویند که انقلاب چهارم صنعتی در آفریقا رخ میدهد. این در حالی است که زیرساختهای کافی برای تحقق این تحول هنوز وجود ندارد. چین و هند از این خلا استفاده میکنند. (عکس: سرمایهگذاری چین در بخش شیلات موزامبیک)
عکس: DW/S. Lutxeque
به نوشته مجله فوربس، چین بزرگترین شریک تجاری آفریقا است و حجم سالانه تبادلات دو طرف به ۲۰۰ میلیارد دلار میرسد. بر این اساس، بیش از ۱۰۰ هزار شرکت چینی در آفریقا فعالند. بنا بر دادههای بخش تحقیقات تجارت چین – آفریقا در دانشگاه جان هاپکینز، بیشترین صادارات از آفریقا به چین در سال ۲۰۱۹ به ترتیب از کشورهای آنگولا، آفریقای جنوبی و جمهوری کنگو صورت گرفته است.
عکس: picture-alliance/Photoshot/Zhang Gaiping
مجله فوربس نوشته است که آفریقا ۲۰ درصد کتان مورد نیاز چین را تامین میکند. آفریقا نصف ذخایر منیزیم جهان را هم دارد که در صنعت فولاد به کار میرود و جمهوری دموکراتیک کنگو به تنهایی نصف ذخایر تلق جهان را در اختیار دارد. آفریقا همچنان ذخایر قابل توجه کولتان دارد که مورد نیاز صنعت الکترونیک است. چین به همه این منابع نیاز دارد. (عکس: معدن کبالت در جمهوری دموکراتیک کنگو)
عکس: Getty Images/AFP/F. Scoppa
دَن روخِفِن، پژوهشگر هلندی و بنیانگذار مؤسسه معماری "MORE" است. او تألیفات متعددی از جمله در زمینه گسترش شهرنشینی در آفریقا دارد. به گفته او، «در آفریقا هیچ پروژه ساختمانی بلندتر از ۳ طبقه و هیچ راهی طولانی تر از ۳ کیلومتر وجود ندارد که در دست چینیها نباشد.» (عکس: کارگر چینی و محلی در کارگاه ساخت یک اتوبان در اوگاندا)
عکس: Imago
اما در ایران چه اتفاقی خواهد افتاد؟
جزئیات توافق راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین منتشر نشده است. روزنامه "نیویورک تایمز" پیش از این نوشته بود که طرح این توافقنامه را رئیسجمهور چین پنج سال پیش (۲۰۱۶) پیشنهاد کرده بوده است. پیشنویس این توافقنامه ۴ تیرماه ۱۳۹۹ در پکن به امضا رسید. دو هفته بعد، روزنامه نیویورک تایمز به جزئیات این پیشنویس ۱۸ صفحهای دست یافت و آن را منتشر کرد.
عکس: ana.press
"نفت در برابر سرمایهگذاری"
به نوشته وبسایت اقتصادی "بلومبرگ"، چین در چارچوب این توافق «۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری میکند و در مقابل از ایران با تخفیف زیاد و بهطور مداوم نفت میخرد». چین دقیقا مشابه همین استراتژی را در قاره آفریقا در پیش گرفته است. چین در مقابل بازسازی زیرساختها، حدود یکسوم نفت مورد نیاز خود را از کشورهای آفریقایی وارد میکند.
عکس: Mana Neystani
اگر موضوع "سرمایهگذاری در برابر نفت ارزانقیمت" درست باشد، پکن بخشی از سرمایهگذاری خود را از طریق اختلاف قیمت نفت ارزان جبران میکند. سود حاصل از سرمایهگذاری نیز بخش دیگری از هزینهها را تأمین میکند. گسترش حوزه نفوذ چین در منطقه را هم میتوان به سود اقتصادی افزود. توافقنامه ۲۵ ساله با چین کدام منافع ایران را تأمین میکند و چقدر برای ایران از نظر اقتصادی به صرفه است؟