سهمیهبندی بنزین به نفع چه کسی است؟ · گفتوگویی با رجبعلی مزروعی
۱۳۸۶ خرداد ۲۵, جمعهرجبعلی مزروعی، روزنامهنگار اقتصادی اما این طرح را از پیش، شکستخورده میداند. او در گفتوگویی با دویچه وله از جمله به مشکلات و کاستیهای این طرح پرداخته است.
دویچهوله: آقای مزروعی برای خیلی از مردم این سوال مطرح است که اصلا چرا در کشوری که بخش اعظم درآمد آن از طریق فروش نفت تامین میشود، بنزین باید سهمیهبندی بشود؟
مزورعی: کلا دو نگاه نسبت به حاملهای انرژی در ایران وجود دارد. یکی نگاهی که اصلاحطلبان داشتند و در قانون برنامهی چهارم مصوب مجلس ششم بود و آن اینکه باید نظام قیمتها در مورد حاملهای انرژی بطور کلی اصلاح بشود و قیمتها در سطح قیمتهای جهانی تعیین بشود و برای جبران تورم حاصله، درآمدی که از این طریق به دولت میرسد بطور مساوی میان همهی شهروندان تقسیم بشود تا آنها بتوانند این هزینههای ناشی از تورم را جبران کنند و اقتصاد بتواند خودش را با قیمتهای جدید تعدیل کند و مسیر توسعهی اقتصادی شکل بگیرد. نگاه دوم متعلق به نگاه محافظهکاران است که مجلس هفتم را در اختیار گرفتند و با اولین اقدام خودشان آن موادی را که در قانون برنامهی چهارم، با این اصلاح قیمتها مرتبط بود، حذف کردند و یک طرحی را تصویب کردند بنام «طرح تثبیت قیمتها» و به نگاه خودشان از این طریق میتوانستند به اقشار محروم و متوسط کمک کنند و جلوی تورم را بگیرند. این مسیر که از سال ۸۳ شروع شده الان منجر به این شده است که با توجه به افزایش مصرفی که بوجود آمده و تعداد ماشینها و موتورسیکلتهایی که اضافه شده، روند مصرف به دلیل ارزانبودن قیمت انرژی بالا رفته است و چارهای که الان به نظرشان میرسد این است که از طریق سهمیهبندی بتوانند این مصرف را کنترل کنند. طبیعیست که از نظر اصلاحطلبها این نوع سهمیهبندی و این نگاهها نمیتواند جلوی کثرت و کنترل مصرف انرژی را در کشور بگیرد. ولی بهرحال کسانی که الان دولت و مجلس را دراختیار دارند تصور میکنند که از این طریق میتوانند مصرف را در جامعه کنترل کنند، ضمن اینکه فکر میکنند با این سهمیهبندی میتوانند از طریق کنترل مصرف، جلوی قاچاق بنزین و گازوییل از کشور را هم بگیرند.
آیا این آزادسازی قیمت یا اصلاح قیمت فقط بخاطر تنظیم الگوی مصرف است یا علل دیگری هم دارد؟
ببینید به لحاظ اقتصادی، مهمترین علامت در اقتصاد قیمت است، هم در نحوهی تولید، هم در توزیع و هم در مصرف. طبیعیست که اگر ما بخواهیم منابع جامعه بصورت بهینه تخصیص داده بشود، مهمترین علامتی که میتواند این کار را انجام بدهد قیمت است. بنابراین اگر قیمت بتواند در سطح قیمتهای جهانی در ایران تعیین بشود، آنموقع، هم به لحاظ تولید این کالا و هم به لحاظ توزیع و هم مصرف خودبهخود این بحث اصلاح میشود. الان یکی از مشکلترین بحثهایی که در این سالها با آن روبهرو بودهاند اینکه از ایران بنزین و گازوییل به کشورهای همسایه به دلیل تفاوت قیمت بالایی که وجود دارد، قاچاق میشود. اگر این اصلاح قیمت انجام بگیرد، خودبهخود، دیگر به لحاظ اقتصادی، این قاچاق هیچ توجیهی نخواهد داشت و از بین میرود و این یکی از منافع حاصلهای هست که بدون هرگونه هزینهی اجتماعی و حتا هزینههای امنیتی، میتواند نصیب اقتصاد ایران بشود.
با پیادهکردن این طرح در حقیقت تعداد افرادی که میتوانند از خودروی شخصی برای حملونقلشان استفاده کنند خب خیلی پایین میآید. سیستم حملونقل عمومی هم لااقل در تهران بسیار ناکارآمد است. با توجه به این معضل فکر میکنید طرح سهمیهبندی با مشکل روبهرو نمیشود؟
اینکه چه مشکلاتی پیش میآید، هنوز کسی تصور روشن و تصویر دقیقی از آن موضوع ندارد و یکی از اشکالات این طرح هم همین است. ولی اگر شما به قوانین بودجهی سنواتی سال ۸۴ و ۸۵ و همینطور امسال مراجعه کنید، میبینید که یک تبصرهای را در قانون بودجه گذراندهاند بنام «تبصرهی ۱۳» که عمده هدف این تبصره این است که دولت با اختصاص بودجههای خاص بتواند سیستم حملونقل شهری را تجهیز کند از طریق تامین اتوبوس، ساخت مترو و اینجور چیزها. و همینطور یک طرح دیگر این است که اتومبیلها دوگانهسوز بشوند و تا جایی که ممکن هست به جای مصرف بنزین و گازوییل مصرف گاز داشته باشند. بهرحال اینها در حال انجام هست، اما به کندی صورت میگیرد. ولی میخواهم بگویم همزمان آنها بحثشان این است که ما میتوانیم از طریق کارآمدکردن سیستم حملونقل، تبعات این سهمیهبندی را هم کنترل کنیم. ولی اینکه آیا این اتفاق میافتد یا نه، طبیعیست که به میزان پیشبرد این طرحها و بحثها ارتباط دارد.
با پیادهکردن این سیستم، یعنی بنزین آزاد و در کنارش بنزین سهمیهبندی، این امکان وجود دارد که بازهم افرادی که درآمد بالایی دارند، بتوانند بدون توجه به سهمیهبندی و با استفاده از بنزین آزاد میزان مصرف را ببرند بالا. مثل اتفاقی که در طرح ترافیک افتاد. چه راهکاری میشود برای جلوگیری از این وضعیت پیدا کرد؟
ببینید هنوز که تصمیم به دو قیمتی نگرفتهاند و روشن نیست که میخواهند در این باره چه کنند. ولی طبیعیست اگر بنزین دوقیمتی بشود، خب این خودش، مفسدههای خاص خودش را بوجود میآورد. اما بهرحال اگر دوقیمتی بشود آنهایی که مصرف بیشتری دارند، خب هزینهی این مصرفشان را میپردازند و از این طریق رایانهی کمتری به هزینهی دولت اضافه میشود. و فکر میکنم این یک گام اصلاحیست، ولی خب گفتم اصلاحطلبان کلا معتقد به این شیوه نیستند و فکر میکنند که تنها راهش این است که ما قیمت را آزاد کنیم و از طریق هزینههای جبرانی بتوانیم بخصوص اقشار محروم و متوسط را در برابر این اقدام اصلاحی پشتیبانی کنیم. ولی الان اینگونه نیست. برای اینکه این اصلاح قیمتی به آن صورت انجام نشده. یعنی به نظر من قیمت بنزین را از ۸۰ تومان به ۱۰۰تومان تغییردادن، این خیلی تفاوت قیمت نیست و توجه هم دارید که از سال ۸۳ـ ۸۲ این قیمت ثابت مانده و حتا این ۲۰تومانی که اضافه شده، نرخهای تورم این سهسال را هم جبران نمیکند. بنابراین دولت از این جهت درآمدی نخواهد داشت. از بودجهی عمومی در واقع بایستی صرف بکند تا بتواند آن سیستم حملونقل و تمهیدات دیگر را برای این که اگر این سهمیهبندی موجب مشکلاتی شد حل بکند.
با توجه به تمام چیزهایی که شما اشاره کردید، فکر میکنید این طرح تا چنددرصد موفق خواهد بود؟
ببینید این طرح از نظر من، هم به لحاظ سختافزاری و هم به لحاظ نرمافزاری قابل اجرا نخواهد بود و به نظرم تنها کشوری هم که در دنیا میخواهد این کار را تجربه بکند ایران است. ولی بهرحال الان دولت و مجلس اصرار دارند که این طرح اجرا بشود و طبیعیست که آنها هم دارند با آزمون و خطا جلو میروند ، برای اینکه خود آنها هم تصویر دقیقی از آثار و پیامدها و نتایج طرح ندارند. بهرحال، من فکر میکنم که این طرح موفق نخواهد بود.
مصاحبهگر: میترا شجاعی