سوادآموز بزرگسالان
۱۳۹۹ دی ۱۷, چهارشنبهپدر نورالهدی منگنه دبير دربار قاجار بود:
"منگنه برای نام خانوادگی از آن است كه مُهر و منگنه دفتر كل زير نظر پدربزرگم بوده و معروفيتی به اين كلمه داشته".
فارسی و عربی و فرانسوی و دانشهای ديگر را نزد پدر و مادر و سپس آموزگاران سرخانه آموخت و به سفارش مادرش پيانو نواخت.
۱۵ ساله بود كه او را به همسری وزير پُست وقت كه چهل ساله بود، دادند.
پنج سال بعد مهريهاش را بخشيد، جدا شد و برای تحصيل روانشناسی كودك به دانشگاه آمريكايی بيروت و سپس به اروپا رفت.
میگفت:
"بايد مادران آزموده تحويل جامعه داد و اين رستاخيز را بايد از طبقه پايين آغاز نمود".
۲۶ ساله بود كه به ايران بازگشت و سوادآموزی بزرگسالان را از طريق "جمعيت نسوان وطنخواه" بنياد نهاد:
"هر هفته دويست سيصد كارت دعوت مینوشتم و به خانه زنان میفرستادم. وقتی نمايش تئاتر و سينما برای زنان ممنوع است میتوانيم با ايجاد نمايش برای بانوان هزينه كلاس بزرگسالان را تأمين كنيم".
او خانهاش در خيابان شاپور تهران را محل نمايش كرد اما با اينكه از شهربانی اجازه گرفته بود، كارش را "ترويج بیناموسی و فساد" خواندند و دستور توقيف دادند و اوباش داراییاش را به غارت بردند.
۳۲ ساله بود كه عضو هيأت مديره "كانون بانوان" شد:
"به مناسبت آن كه در مسائل و جريان امور مشورت در كار نبود و اين رويه با ذوق من سازگاری نداشت، از شركت در كانون بانوان استعفا كردم، زيرا اين روش تناسب با هيچ يك از اجتماعات ممالك متمدن جهان ندارد".
او در زمينه سوادآموزی با مجلههای "زبان زنان"، "بانوان"، "زن امروز" و "ستاره ايران" همكاری داشت:
"مجلهای هم به نام "بیبی" انتشار دادم كه روش آن تربيتی، علمي، اخلاقی و اجتماعی بود. چندين شماره انتشار يافت و به واسطه تدوين و چاپ ديوان اشعارم و كتاب ديگری به نام "صحنههای زندگي" مجله را متوقف نمودم تا خدمات اجتماعی خود را ادامه دهم".
او كتابهای "رهآموز خانواده"، "دوست شما"، "آداب معاشرت" و "تدبير منزل و همچنين "شيرينیپزی، دستور تهيه بهترين شيرينی ايرانی و خارجی و انواع شربت و مربا" را برای زنان به چاپ رساند.
۵۴ ساله بود كه جُنگ سرودههايش "ناقوس" را در آورد که حال و هوای وطنپرستانه داشت:
"ايران به فدای تو دل و جان و تن من
دلشادی من از تو و رنج و حزن من"
نورالهدی منگنه در ۶۷ سالگی در تهران درگذشت.