1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

سیاست‌های فرهنگی دولت:<br> پیش به سوی «جامعه امام زمانی»

۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه

سیاست‌های فرهنگی دولت محمود احمدی‌نژاد آشفته و پرتناقض به نظر می‌رسد. با تغییراتی که در سال ۸۸ در سطح مدیران فرهنگی و هنری ایجاد شد هدف‌گذاری دولت برای رسیدن به «جامعه امام زمانی» آشکارتر شده است.

وزارت ارشاد

در میان صدها جشنواره و همایشی که هر سال در جمهوری اسلامی برگزار می‌شود جشنواره‌های موسوم به "فجر" جایگاهی ویژه دارند؛ از میان این‌ها نیز سه جشنواره فیلم، موسیقی و تئاتر بزرگترین رویدادهای هنری کشور به شمار می‌روند. دولت محمود احمدی‌نژاد در سال‌های گذشته مشکلات فراوانی در برگزاری آبرومندانه‌ی این سه جشنواره داشته، که در سال ۱۳۸۸ تشدید نیز شده است.

وزیر سابق ارشاد، محمد حسین صفار هرندی: ما مامور هستیم تا به سمت جامعه امام زمانی حركت كنیم

این جشنواره‌ها اغلب در دو نکته مشترک‌اند؛ بیهوده صفت بین‌المللی را یدک می‌کشند، و هر سال دوباره از نقطه صفر شروع می‌کنند. سال ۸۸ از این بابت سرآمد ۳۱ سال گذشته بود. ناآرامی‌های پس از اعلام نتایج دهمین انتخابات ریاست جمهوری همه‌ی حنبه‌های زندگی اجتماعی منجمله فعالیت‌های هنری را تحت تاثیر قرار داده و دولت را در پیشبرد برنامه‌هایش ناکارامدتر از پیش کرده است.

رویارویی دولت با هنرمندان حامی "جنبش سبز"

سیاست‌های فرهنگی در سه دهه‌ی گذشته همواره دستخوش تناقض‌ها و اختلاف‌نظرهای مسئولان و مدیران دولتی بوده است. در سال ۱۳۸۸شرایط سیاسی و اجتماعی پس از انتخابات این سیاست‌ها را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. بخش بزرگی از سرشناس‌ترین هنرمندان رشته‌های گوناگون در جریان انتخابات ریاست جمهوری در صف رقیبان محمود احمدی‌نژاد قرار داشتند.

پس از اعلام نتایج انتخابات و اوج گیری حرکت اعتراضی موسوم به "جنبش سبز" نیز شمار زیادی از هنرمندان همبستگی خود را با این جنبش اعلام کردند.

لوگوی جشنواره فیلم فجر

دولت محمود احمدی‌نژاد نه می‌خواهد و نه می‌تواند موضع‌گیری هنرمندان در حوادث پس از انتخابات را نادیده بگیرد. همچنین به نظر می‌رسد سیاست‌های فرهنگی دولت که پیشتر بر محدود کردن فعالیت‌های هنری تمرکز داشت، اکنون به سمت حمایت از هنری معطوف شده که با معیارها و شعارهای حکومت همسو باشد.

دولت گرچه برای تزیین ویترین هنری خود گاهی به هنرمندان صاحب نام میدان می‌دهد، امکانات و توان خود را صرف حمایت از افراد و فعالیت‌هایی می کند که هنر مطلوبش را تولید می‌کنند. مشکل اینجاست که چنین هنری نه در داخل خریدار دارد نه در بیرون مرزهای ایران.

«بین‌المللی» برچسب ناچسب جشنواره‌های فجر

جشنواره‌های مهم هنری همه صفت "بین‌المللی" را یدک می‌کشند، اما تقریبا هیچ یک در عمل بین‌المللی نیستند. موانعی چون سانسور، و محدودیت‌هایی که هنرمندان طراز اول جهان دلیلی برای تن دادن به آن نمی‌بینند، جمهوری اسلامی را مجبور کرده، اغلب دست به دامن کسانی شود که حضورشان بر اعتبار جشنواره‌ها نمی‌افزاید.

علی معلم، یکی از سینماگران با سابقه ایران معتقد است، جشنواره فیلم فجر هیچگاه بین‌المللی نبوده است. به گفته‌ی معلم عدم امکان نمایش بدون سانسور فیلم‌های خارجی در ایران، بی‌اعتنایی رسانه‌های خارجی، و نازل بودن این جشنواره از دلایلی بی‌علاقگی سینماگران صاحب نام برای سفر به تهران است. او در گفتگو با خبرگزاری ایلنا می‌افزاید «اغلب تهیه‌کنندگان خارجی تقاضایی برای حضور در جشنواره ارایه نمی‌دهند بلکه مدیران جشنواره اقدام به خریداری فیلم آنها می‌کنند.»

محمود احمدی‌نژاد در جشنواره فیلم فجرعکس: ISNA

معلم می‌گوید دعوت از هنرمندان خارجی، از جمله حضور اعضای آکادمی اسکار در تهران، معمولا از سوی خود سینماگران یا نهادهای صنفی آن‌ها، مانند «خانه سینما» انجام شده که با همکاران خود در سطح جهان روابط نزدیکی دارند. در مراسم اهدای جایزه‌های بخش "بین‌الملل" بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر، کارگردان استرالیایی، آرون ویلسون، که با یک فیلم کوتاه داستانی به تهران سفر کرده بود، تنها فیلم‌سازی بود که شخصا برای دریافت جایزه‌اش حضور داشت.

تلاش ناکام برای رونق جشنواره موسیقی

بیست و پنجمین جشنواره موسیقی فجر نیز شاهد تکرار مشکلاتی بود که در جشنواره‌ی فیلم و تئاتر نیز پیش آمد. بسیاری از هنرمندان صاحب نام نه حاضر به شرکت در جشنواره شدند و نه کار داوری را پذیرفتند. به این ترتیب در مواردی داوران در همان بخشی که باید درباره‌شان قضاوت می‌کردند خود صاحب اثری بودند. جلال ذوالفنون از معدود موسیقیدان‌های سرشناسی که نامش در میان شرکت‌کنندگان این دوره بود، برنامه‌ی خود را به دلیل آنچه «خستگی ناشی از سفر» ذکر شده، لغو کرد.

برگزارکنندگان این دوره قصد داشتند با شرکت گروه‌های مشهور پاپ به برنامه‌ها رونق دهند. گروه آریان، رضا صادقی، بنیامین و احسان خواجه امیری از دعوت شدگان به جشنواره بیست و پنجم بودند که هیچ یک از اجراهایشان بدون حاشیه برگزار نشد. کنسرت بنیامین و رضا صادقی به دلایل نامشخص تقریبا نیمه‌کاره خاتمه داده شد و اعتراض تماشاگران را به دنبال داشت.

سیاست‌های ملوک‌الطوایفی

مشکلاتی که دولت برای شاخص‌ترین چهره‌های سینما، تئاتر و موسیقی به وجود آورده، یکی دو تا نیست. از تازه‌ترین نمونه‌ها می‌توان به احضار محمد رضا شجریان و شهرام ناظری از سوی دستگاه‌امنیتی و بازداشت جعفر پناهی و محمد رسول‌اوف اشاره کرد. بدون همکاری این چهره‌ها نیز هر تلاشی برای ارتقای سطح برنامه‌ها در عمل ناکام می‌ماند. سیاست‌های ضد و نقیض در مورد برخی از هنرمندان و آثار هنری نیز نشان می‌دهد دولت هم از این ضعف باخبر است، هم توانایی رفع اساسی ان را ندارد. به همین دلیل انعطافی که در ظاهر برای جلب همکاری هنرمندی نشان داده می‌شود هم موردی است هم مورد تایید همه‌ی مسئولان نمی‌تواند باشد. افزون بر این، قوانین ممکن است به سلیقه مدیران استانی نیز تغییر کند.

لغو کنسرت همایون شجریان در آذربایجان یکی از این نمونه‌هاست. شجریان قرار بود همراه با گروه «همنوازان حصار» ششم و هفتم اسفند در تبریز بر صحنه برود. این برنامه در آخرین دقایق و به رغم داشتن مجوز رسمی، به بهانه حضور دو نوازنده زن در گروه، توسط اداره ارشاد لغو شد. مدیرکل ارشاد آذربایجان که دستور لغو این کنسرت‌ها را داده بود به خبرگزاری ایسنا گفت «این استان از ویژگی خاصی برخوردار است و چون اینجا دارالمؤمنین است ما نمی‌توانیم مثل بعضی از استان‌های دیگر عمل کنیم.»

.

فرهنگ در خدمت «جامعه امام زمانی»

وزیر سابق ارشاد محمد حسین صفار هرندی، اردیبهشت ۸۷ در تشریح سیاست‌های فرهنگی دولت احمدی‌نژاد گفت «ما متعهد نیستیم سینما رشد كند، بلكه متعهدیم سینمای مطلوب رشد كند. در بقیه حوزه‌های فرهنگ و هنر هم همین‌طور است.» صفارهرندی می‌گوید «ما مامور هستیم تا به سمت جامعه امام زمانی حركت كنیم» و معتقد است فعالیت "مطلوب" فرهنگی و سینمایی باید زمینه ساز انجام این ماموریت باشد.

جشنواره شعر فجر

این سیاست‌ها در ماه‌های گذشته سخت‌گیرانه‌تر نیز شده است. تغییراتی که در سال جاری در وزارت ارشاد صورت گرفته نشان از حضور افرادی در راس تصمیم‌گیری‌های فرهنگی و هنری دارد که از حلقه‌ی نزدیکان احمدی‌نژاد به شمار می‌روند و بعضا از حوزه‌های کاملا بیگانه با این بخش می‌ایند. پس از انتخابات ۲۲خرداد، محمد علی رامین، طراح نفی هولوکاست، معاون مطبوعاتی، و جواد شمقدری، مشاور سابق احمدی‌نژاد معاون سینمایی وزیر ارشاد شد.

۲۳ اسفند ماه نیز حمیدرضا شاه‌آبادی به عنوان معاون هنری وزیر ارشاد معرفی شد. او پیشتر در حوزه علمیه قم مشغول به کار بوده و از شاگردان ایت‌الله مصباح یزدی محسوب می‌شود. به گزارش منابع نزدیک به دولت، برای ابتدای سال آینده نیز تغییرات وسیعی در مدیریت اداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد در برنامه است.

تهدید به تنبیه سینماگران

محمدمهدی عسگرپور مدیر عامل خانه سینما، در گفتگویی با نشریه پنجره، که اوایل دی‌ماه منتشر شد، می‌گوید: «مشکل این‎‎جاست که مدیریت سیاسی بر عرصه فرهنگی ما حاکم است و این سلیقهای سیاسی و جناحی است که بر مدیریت سینما حاکم است.»

تغییرات ماه‌های اخیر و به ویژه انتصاب جواد شمقدری به معاونت سینمایی وزارت ارشاد واکنش‌های منفی فراوانی به دنبال داشته است. بهمن فرمان‌آرا اعلام کرده تا زمانی که شمقدری در این سمت باشد فیلمنامه‌ای برای تصویب به ارشاد نخواهد فرستاد.

آذر ماه ۸۸فیلم «کشتزار سپید» محمد رسول‌اف که بدون پروانه ساخت وزارت ارشاد تهیه شده، در جشنواره فیلم دبی جایزه بهترین بازیگر مرد و جایزه ویژه هیات داوران را نصیب خود کرد. مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد در واکنش به این خبر به روزنامه‌ی تهران امروز گفت «به‌عنوان عضوی از تیم جدید مدیریتی سینمای ایران بار دیگر اعلام می‌کنم تمامی هنرمندانی که با یک فیلم بدون پروانه ساخت، همکاری کنند، تنبیه می‌شوند.»

پایه‌های لرزان سیاست‌های فرهنگی دولت

رفتار و سیاست‌های فرهنگی دولت گاهی بسیار متناقض به نظر می‌رسد. تهدید سینماگران در کنار تلاش برای رفع توقیف از برخی فیلم‌ها در جشنواره بیست و هشتم فیلم فجر می‌تواند نمونه‌ای از این رفتار باشد. ظاهرا جمهوری اسلامی، و به ویژه دولت محمود احمدی‌نژاد در حوزه فرهنگ و هنر برنامه و سیاستی روشن، و از آن مهم‌تر قابل اجرا، ندارد؛ در اداره‌های دولتی زنان باید ترجیحا چادر سرکنند، در فیلم‌ها و سریال‌هایی که با بودجه دولت ساخته می‌شود مانتوی کوتاه هم اشکالی ندارد؛ در تلویزیون نمایش نوازندگان موسیقی مرد هم جایز نیست، در کنسرت‌های عمومی زنان نیز نوازندگی می‌کنند.

واقعیتی که حوادث ماه‌های اخیر آن را آشکارتر کرد این است که بخش بزرگی از هنرمندان شاخص ایران در قالب تنگ سیاست‌های فرهنگی حکومت نمی‌گنجند. دولت‌های قبلی تا حدودی و در مواردی این نکته را متوجه شده بودند. در دولت محمود احمدی‌نژاد، در بر پاشنه‌ی دیگری می‌چرخد. این دولت به ویژه در سال ۸۸ عزم خود را جزم کرده تا راه دیگری برود؛ راهی که قرار است به کنار زدن هنرمندان مستقل یا ناهمسو بینجامد و زمینه‌ی تولید اثار هنری مطابق سلیقه دولت را فراهم کند.

تشتت و تناقض‌های موجود در سیاست‌های فرهنگی حکایت از آن دارد که بدون یاری و همراهی هنرمندان شاخص دست دولت برای اجرای سیاست‌هایش به شدت خالی است. جمهوری اسلامی با گذشت سه دهه از عمرش همچنان خود را در معرض «تهاجم فرهنگی غرب» می‌بیند. برخی تحلیلگران معتقدند این واقعیت گواه آن است که حکومت قادر نبوده فرهنگ مورد نظرش را چنان در جامعه گسترش دهد که پایه‌هایش لرزان و آسیب‌پذیر نباشد.

نویسنده: بهزاد کشمیری‌پور

تحریریه: رضا نیکجو

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

پرش از قسمت گزارش روز

گزارش روز

پرش از قسمت تازه‌ترین گزارش‌های دویچه وله