نمازی به معاون حسن روحانی: وجدان داشته باش و حقیقت را بگو
۱۳۹۹ آذر ۲, یکشنبهیکی از شهروندان دوتابعیتی که جمهوری اسلامی در سالهای اخیر او را زندان کرده، سیامک نمازی است.
پرونده او از آغاز دستگیریاش در مهر ۱۳۹۴ خبرساز بود، زیرا او به گفته خودش از افرادی بهشمار میرود که در خدمت «برنامههای» معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری بودهاند.
علاوه بر این، پدر او، محمدباقر نمازی نیز که برای کمک به فرزندش به ایران رفته بود دستگیر و به ده سال زندان محکوم شد.
سیامک نمازی اکنون نامهای به سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری حسن روحانی نوشته و به او به دلیل سکوتش در قبال محکومیت این شهروند ایرانی– آمریکایی انتقاد کرده است.
او در ابتدای نامه یادآور شده است که «به خاطر برنامههای معاونت علمی و فناوری دچار مصائب غیر قابل تصوری» شده ودر پنج سال گذشته از ستاری خواسته است «حقیقت» را اعلام کند، اما همواره با سکوت معاون رئیس جمهور مواجه شده است.
نمازی در ادامه مینویسد: «اگر به وجدان خود رجوع کنید، تصدیق می فرمایید که برای سفر نخبگان جوان جهانی به ایران که از برنامههای معاونت علمی و فناوری بود، صادقانه تلاش کردم و به واسطه درخواست مکرر مجری برنامه شما، از ارتباطاتم به عنوان یکی از نخبگان منتخب مجمع اقتصاد جهانی (WEF) تمام و کمال و بی مزد و منت برای موفقیت برنامهتان استفاده کردم.»
به گفته نمازی، این برنامه با «مخالفت نهاد امنیتی موازی» مواجه و برای او دردسرساز شده است.
او تصریح میکند، در نهایت «مزد خدمتم را ناباورانه با ممنوع الخروجی، بازجویی، سلول انفرادی، حکم حبس سنگین و گرفتار شدن خانواده و پدرم گرفتم.»
ستاری تاکید کرده است که «نهاد امنیتی موازی» در ارزیابی اهداف برنامه ستاری و همایش «ای – بریج ۲۰۱۵ آلمان» و نقش سیامک نمازی در آن «دچار اشتباه فاحش شد و ادعا کرده که آن ها در راستای شبکهسازی جنبش اجتماعی و براندازی نظام با هماهنگی دولت آمریکا برنامه ریزی شده بودند».
نمازی چند ماه پیش در نامهای به ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه هم تاکید کرده بود که فعالیتش «برای مبارزه با تحریم دارو، بازگشت نخبگان و ارتقای وجهه ایران» بوده است.
مخالفت با درمان زندانی
سیامک نمازی در ادامه نامهاش به برخوردهای سخت امنیتی، از جمله «بیش از یک سال بازجویی بدون رعایت حقوق قانونی» پرداخته و از ستاری میپرسد: «آیا میتوانید تصور کنید که بیش از دو سال حبس در شرایط قرنطینه شده در بازداشتگاه امنیتی با جسم و روان انسان چه میکند؟»
او همچنین نوشته است که در طول پنج سال حبس حتی یک بار مرخصی نرفته است و حتی برای درمان او، حتی در «مواردی که به تائید پزشکی قانونی هم رسیده است» اقدام نمیشود.
نمازی در پایان نامهاش مینویسد، از ستاری «انتظار شجاعت بسیار بیشتری» داشته و توقعاش این بوده که «به حکم انسانیت و وجدان، خود را مسئول برنامههای خود» بداند.
به اعتقاد او، ستاری «لااقل میبایستی در شهادتی علنی» اعلام میکرد که ارزیابی «نهاد امنیتی موازی» نسبت به نقش نمازی در برنامههای معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری نادرست بوده است.
او میپرسد: «آقای ستاری! به راستی هنوز هم بار بیان واقعیت را بر دوشتان احساس نمیکنید؟ نه تنها از بابت ضرورت احقاق حقوق پایمال شده اینجانب و خانواده مظلومم، بلکه برای راحتی وجدان خودتان و رعایت حرمت نام و جایگاهتان، باید حقیقت را اعلام کنید، مگر نه این که نجات همه ما در صداقت است؟»