شرکت در انتخابات حتی با یک نامزد • مصاحبه با محمد علی ابطحی
۱۳۸۶ بهمن ۴, پنجشنبهرد صلاحیت های گسترده ابعادی داشته که حتی برخی مسئولان حکومتی را نیز به واکنش وادار کرده. مصطفی پورمحمدی وزیر کشور اعلام کرده که در بررسی صلاحیت ها دقت کافی صورت نگرفته، چون مهلت این بررسی کم بوده. جالب است که این بار هیات های اجرایی زیرنظر دولت در رد صلاحیت داوطلبان گوی سبقت را از شورای نگهبان نیز ربودهاند. آیا در این شرایط بازهم امیدی به انتخابات و شرکت در آن هست؟ گفتگویی با محمدعلی ابطحی
دویچه وله: آقای ابطحی، شما گفتید که رد صلاحیتهایی که هیات اجرایی زیر نظر دولت انجام داده، آنقدر شور بوده که باید به شورای نگهبان "پناه" برد. فکر میکنید آیا میشود انتظار بازگشت تعدادی از کسانی که رد صلاحیت شدهاند را به صحنهی انتخابات داشت؟
محمد علی ابطحی: ببینید، من نگفتم که ما به شورای نگهبان باید پناه ببریم. من اصل حرفم این بوده و نوشتهام که اینبار یک اتفاق جدیدی افتاده است و آن اتفاق جدید این است که رد صلاحیتهای گسترده در هیئتهای اجرایی در حال عمل است. یعنی استانداریها، فرمانداریها، بخشداریها، اینها که باید معتمدین مردم را انتخاب کنند و به معتمدین مردم آنها را نظر بدهند، در این مرحله صلاحیتها رد شده است. این یک نگاه گذرایی بود به دورانهای قبل که هیچوقت چنین اتفاقی در وزارت کشور و زیرساخت وزارت کشور و هیئتهای اجرایی اتفاق نمیافتاد. هیئتهای اجرایی عمدتا در دوران قبل به آن موارد غیرسیاسی میپرداختند. مواردی از قبیل مثلا اینکه مدارک کامل نباشد، سن قانونی نباشد، مواد مخدر مصرف کرده باشد، سابقهی جنایی داشته باشد. اما این نگاههای سیاسی که معمولا سالهای انتخابات گذشته هم در شورای نگهبان اتفاق میافتد و در این دور هم اتفاق افتاده است، توسط هیات اجرایی صورت گرفته است. طبیعتا اینها در شورای نگهبان اعتراضهای آنها میرود، ولی برداشت و تحلیل من این نیست که کسان موثری در این مرحله توسط شورای نگهبان بازگردند. اگر کسانی برگردند، شاید بیشتر از جناح محافظهکار باشد و یا افراد غیرموثر جریان اصلاحطلب.
برخی از ناظران سیاسی بر شرایط ایران معتقدند که حتا اگر تعدادی هم برگردند، این بیشتر به منظور ایجاد انشقاق در صفوف اصلاحطلبان است. بعنوان مثال اشاره میکنند به اینکه ممکن است عدهای از نامزدهای «حزب اعتماد ملی» را فقط برگردانند؟
ببینید، من گمانم این نیست که اینها عامل انشقاق میشود. ما هر برگرداندن غیر... یعنی از هرکسی که صلاحیتهایش توی حوزههای (بیدلیل) همین جناحی و سیاسی حذف شده است، خوشحالیم، راضی هستیم و موافق هستیم. طبیعتا آنقدر میزان رد صلاحیتها بالاست که اگر همین میزان را هم برگردانند، به سختی لیست مشترک بین اصلاحطلبان که در آن حزب اعتماد ملی هم باشد، میتوانند ببندند. من فکر میکنم اتفاقی که الان افتاده این است که مجموعهی جریانات اصلاحطلب که اعتماد ملی هم جزو آنهاست، با همدیگر هم اگر بخواهند لیست بدهند، در خیلی از موارد نتوانند یک لیست خوبی لااقل از افراد درجه یکی که مورد نظرشان بوده تهیه کنند.
شما از جمله کسانی هستید که معتقدید در انتخابات باید شرکت کرد، حتا اگر محدودیتها به همین شکل ادامه پیدا بکند. چرا؟
بله. دیروز هم یادداشتی در این مورد نوشتم. علتش این است که من معتقدم که این بار یک اتفاق جدید است کاری که دارد توسط دستگاه اجرایی و دولت انجام میشود.
از ابتدای حضور این دولت یک جهتگیری عمدهی این دولت به همین سمت بوده است که جریانات مختلف مخالف خودش را حذف بکند به دلیل و اشکال مختلف، چه در سطوح مدیریتی، چه در سطوح مختلف اجرایی. و این یک سیاست عمومی بوده و بارها به زبانهای مختلف هم دستاندرکاران جریان فعلی انتخابات اعلام کرده بودند که در این انتخابات اصلاحطلبان شرکت نباید بکنند و ما اجازهی شرکت آنها را نمیدهیم. حالا اینها به صورت رسمی نبود، اما از مفهوم حرفهای آنها بخوبی معلوم میشد. آنها در حقیقت به عبارتی این بار به هیچ وجه کارت دعوتی نفرستاده بودند و اصراری نداشتند. بلکه اصرار داشتند جریانات اصلاحطلب از اول ثبت نام نکند، شرکت نکند.
بارها حتا آقای حداد عادل یک جملهای در این حوزه گفته است با این عنوان که آنهایی که میدانند رد صلاحیت میشوند در انتخابات شرکت نکنند. پیامهای مختلفی رد و بدل شده بود در مورد اینکه جریانات اصلاحطلب هم در این انتخابات شرکت نکند، و بگذارند ما با خیال راحت این جریان را ادامه بدهیم.
من با این تحلیل معتقدم که ما باید بعنوان یک جریان سیاسی راه را بر آنها سد کنیم و ا گر حتا کاندیداهای سرشناس هم نداریم از آدمهای ناشناس انتخاب کنیم و در انتخابات شرکت کنیم، تا به نوعی این حرف عمومی آنها را که معتقدند باید اصلاحطلبان در انتخابات شرکت نکنند کنار بگذاریم و هدیهی مناسبی برای جریان محافظه کار هست عدم شرکت اصلاحطلبان که با خیال راحت میتوانند آن روندی را که دوست دارند پیش ببرند. ما این هدیه را نباید در اختیار آنها قرار بدهیم، ضمن اینکه ما خودمان را آماده برای انتخابات ریاست جمهوری میکنیم یا در انتخابات مجلس که این رد صلاحیتها راحتتر است تا انتخابات ریاست جمهوری. ما در صحنهی سیاسی نباشیم، در انتخابات ریاست جمهوری هم به سختی میتوانیم وارد صحنهی سیاسی بشویم.
برخی از اصلاحطلبان معتقدند، تا زمانی که اصلاحطلبان برنامهی مشخصی برای اصلاح ساختار سیاسی ایران نداشته باشند ، حضورشان در مجلس هم راه بهجایی نخواهد برد. شما چه میگویید؟
بهرحال اینکه باید برنامهی مشخصی داشته باشند، شاید هیچکس تردید نداشته باشد. من هم معتقدم همهی جریانات سیاسی باید برنامهی سیاسی مشخصی داشته باشند. اما ما تا وقتی که خودم را یک جریان درون نظام تعریف میکنیم، که اینجوری هم تعریف کردهایم خودمان را، جریان اصلاحطلب که میخواهد از درون نظام اصلاح بکند و مسایلی که هست و بعنوان یک جریان اپوزیسیون ضد نظام و خارج از نظام که قصد درگیری و رویارویی مثلا انقلابگونه و مسلحانهای با نظام داشته باشد، نداریم بهرحال اینکه باید برنامهی مشخصی داشته باشند، شاید هیچکس تردید نداشته باشد. من هم معتقدم همهی جریانات سیاسی باید برنامهی سیاسی مشخصی داشته باشند. تا وقتی که این چنین هستیم، خب من تصورم این است که خب راهی هم جز این نداریم که در همین ساختار سیاسی با همهی این مشکلاتی که هست، البته اعتراضهای شدیدی به رد صلاحیتها داریم، حرفهایمان را میزنیم، دیدگاههایمان را مطرح میکنیم، ولی در عینحال تلاشمان هست که یکجوری در درون حاکمیت بتوانیم دیدگاهها و اندیشهی خودمان را، دیدگاههای سیاسی خودمان را مطرح کنیم.