شش زندانی عرب همچنان در اعتصاب غذا هستند
۱۳۹۱ اسفند ۲۵, جمعه شش فعال عرب زندانی از روز ۱۲ اسفند، دوم مارس دست به اعتصاب غذا زدهاند. پنج نفر از این زندانیان محکوم به اعدام شده و حکم اعدام آنها نیز در شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور تایید شده است. یک زندانی دیگر نیز محکوم به ۲۰ سال حبس شده است.
یاسر و مختار آلبوشوکه، هادی راشدی، هاشم شعبانی و محمدعلی عموری پنج زندانی محکوم به اعدامند. رحمان عساکره نیز به ۲۰ سال زندان محکوم شده است.
بشنوید: برنامه ویژه حقوق بشر
کریم دَحینی فعال عرب مقیم لندن ضمن تایید این خبر به دویچهوله گفت که خانوادههای این افراد روز چهارشنبه ۲۳ اسفند، ۱۳ مارس با این زندانیان دیدار کرده و اعلام کردهاند که آنها همچنان در اعتصاب غذا هستند و حالی یکی از آنها نیز وخیم است.
سه تن از این زندانیان معلم هستند و به دلیل عضویت در موسسه "الحوار" دستگیر شدهاند. "الحوار" یکی از ۲۳ موسسه فرهنگیای است که در دولت خاتمی در اهواز آغاز به فعالیت کردند.
فعالیتهای این موسسه به گفته کریم دحینی، حول تشکیل کلاسهای کنکور، تدریس زبان و ادبیات عرب و برگزاری سمینارها و کنفرانسهایی با موضوع فرهنگ و ادبیات فولکلور منطقه بوده است.
کریم دحینی میگوید در برخی از این برنامهها حتی مسئولان دولتی نیز دعوت میشدند و درباره مسائل قومیتی و زیست قومها در منطقه بحث و گفت و گو میشد.
بیشتر بخوانید: خانوادههای زندانیان: اعترافات زیر شکنجه گرفته شده
در حال حاضر پنج تن از اعضای این موسسه به اتهام محاربه، اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به اعدام محکوم شدهاند.
کریم دَحینی میگوید: «اخیراً عدهای از فرهنگیان و معتمدین منطقه تومارهایی را به تهران فرستادند و فعالیتهای فرهنگی و مسالمتآمیز این زندانیان را برای مسئولان حکومت در تهران توضیح دادند و در حقیقت تأیید کردند که اینها تنها فعالیت فرهنگی میکردهاند».
به گفته کریم دحینی در حال حاضر چهار زندانی دیگر نیز در شهر شادگان (فلاحیه) به اعدام محکوم شدهاند. همچنین چهار زندانی در شهر حمیدیه به محاربه متهم شدهاند ولی هنوز حکمشان تأیید نشده است.
احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در آخرین گزارش خود به این زندانیان اشاره کرده و گفته بود که این افراد تحت شکنجه مجبور به اعتراف شدهاند.
بازداشت چندساعته دانشآموزان بهایی در کلاس درس
چهار دانشآموز بهایی در روز ۱۵ اسفند، ۵ مارس، در کلاس درس دستگیر و برای بازجویی به ستاد خبری وزارت اطلاعات سمنان منتقل شدهاند.
به گزارش جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی اسامی این چهار نفر به این قرار است: سینا فنائیان که پدرش عادل فنائیان در حال گذراندن ۶ سال حبس در زندان سمنان است، یونس خانجانی، رامین امیری و آرمین اللهوردی.
بر اساس این گزارش در بازجوییها از این دانشآموزان خواسته شده تا اطلاعاتی درباره اردشیر فنائیان یکی از اعضای جامعه بهائیان که اواخر بهمن ماه بازداشت شده در اختیار ماموران بگذارند.
در این مدت خانواده فنائیان نیز تحت فشار و تهدید بودهاند و از آنها خواسته شده تا خود را به اداره اطلاعات سمنان معرفی کنند.
سیمین فَهندِژ سخنگوی جامعه جهانی بهائیان به دویچهوله میگوید: «در چند سال اخیر فشار روی بهاییان در تمام ایران بسیار زیاد شده به طوری که ما شاهد دو برابر شدن تعداد زندانیان بهایی هستیم که همهشان هم فقط به دلیل بهایی بودن در زندان هستند. بهخصوص در شهر سمنان حکومت دارد سعی میکند که فشار زیادی را که میخواهد روی تمام بهاییان وارد کند، اول روی سر بهاییان سمنان وارد کند.»
سیمین فهندژ میگوید علیرغم فشارهای بسیار زیاد چند سال اخیر بر بهاییان، بازداشت دانشآموزان در سر کلاس درس تا کنون سابقه نداشته است و این اقدام که به گفته وی قطعا با هماهنگی وزارت آموزش و پرورش و مسئولان این مدارس بوده، نقض کامل حقوق دانشآموزان است.
سخنگوی جامعه جهانی بهاییان میگوید: «ما در چند سال اخیر شاهد بدرفتاریهای زیادی از سوی مقامات مدارس علیه دانشآموزان بهایی بودهایم. مواردی که به طور مثال روحانیون مسلمان به کلاسهای درس در سمنان دعوت شدند تا سخنرانیهای توهینآمیزی در مورد آیین بهایی ایراد کنند. یا این که حتی مسئولان مدارس از ثبتنام کودکان بهایی خودداری کردهاند و حتی تشویق هم شدهاند که به دانشآموزان بهایی آسیب جسمانی وارد کنند. اینها همه نشان میدهد که فشار روی بهاییان هر روزه بیشتر و بیشتر میشود تا دانشآموزان بهایی را وادار کنند دینشان را تغییر دهند».
بیشتر بخوانید: مادران بهایی به همران فرزندان در زندان
قتل "ناموسی" در مریوان
سایت "فرات نیوز" گزارش داده که روز ۱۸ اسفند، ۸ مارس همزمان با روز جهانی زن، یک زن در شهر مریوان به دست خانوادهاش به قتل رسیده است.
بر اساس این گزارش که منابع محلی نیز آن را تایید کردهاند، "زعفران محمدی" از همسرش جدا شده بوده و قصد ازدواج با مرد دیگری را داشته است اما خانواده او با این موضوع مخالف بودهاند.
زعفران با مرد مورد علاقهاش فرار میکند و با هم به خانه او میروند. پدر مرد به پدر زعفران خبر میدهد که دخترش آنجاست. پدر به آن خانه میرود و دخترش را با دست خود خفه میکند؛ جنازه او را به روستای خودش میبرد و در میدان روستا به همه اعلام میکند که "این لکه ننگ را از دامنم پاک کردم".
منبع موثق محلی به دویچهوله گفت که خانواده محمدی نه آیینهای مرسوم خاکسپاری را اجرا کرده و نه مراسمی برای زعفران گرفتهاند.