بازنشستگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی بار دیگر در دهها شهر در برابر ادارت این سازمان جمع شدند و مطالبات مزدی و تنگناهای معیشتی را فریاد زدند؛ با قابلمهها و سفرههای خالی و شعارهایی چون "حق ما رو پس بدین..."
تبلیغات
بازنشستگان تامین اجتماعی بار دیگر با تجمع در برابر دفاتر و ادارت این سازمان در چند شهر و شهرستان، خواستار مشخص شدن مقدار افزایش حقوق و فرمول اجرای طرح متناسبسازی دستمزدها شدند.
یکشنبه ۲۹ فروردین، دهها شهر و شهرستان در ایران، صحنه اجتماعات هفتگی بازنشستگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی بود. معترضان در اصفهان، تهران، قزوین، کرمان، کرمانشاه، دزفول، بندرعباس، اهواز، کرج، شوش، بهشهر، بجنورد، اراک و مشهد به خیابان آمدند و تنگناهای معیشتی را با در دست داشتن سفرهها و قابلمههای خالی نشان دادند.
در اهواز، راهپیمایان در مسیر سازمان تامین اجتماعی شعار میدادند: «مسئولین مسئولین حق ما رو پس بدین... تا حق خود نگیریم از پا نمینشینیم. تامین اجتماعی خجالت خجالت...»
بازنشستگان معترض اهوازی در بیانیهای گفتهاند که مطالبه اصلیشان، ترمیم و اصلاح شایسته متناسب سازی سال ۹۹ است و سپس افزایش مستمری سال جاری. آنها میپرسند که چرا در باره واریز یک میلیون و ۲۰۰هزار تومان به حسابهایشان در ماه اسفند، توضیحی نگرفتهاند و چرا مشخص نیست که این مبلغ به مرحله اول متناسبسازی دستمزدها مربوط بوده یا مرحله دوم. در فیشهای پرداختی رقمی به طور کلی واریز شده و نحوه اجرای مرحله دوم متناسبسازی مشخص نیست.
به معترضان وعده داده شده که متنناسب سازی دستمزدها با نرخ تورم، در اردیبهشت اجرایی خواهد شد اما آنها ضمن تردید نسبت به وعدهها، از جزییات امر و نحوه محاسبات تامین اجتماعی بیخبرند.
در ویدئوهایی که در شبکههای اجتماعی بازنشر شدهاند، شعارهایی از این قبیل شنیده میشود: «خجالت خجالت... مدیر بیکفایت نمیخوایم نمیخوایم... خیلی دروغ شنیدیم، عدالتی ندیدیم.»
در تهران بازنشستگان و مستمری بگیران شعار می دادند: «ما دیگه رأی نمیدیم از بس دروغ شنیدیم»، «تا حق خود نگیریم از پا نمینشینیم»، «فقط کف خیابون بدست میاد حقمون».
معترضان همچنین خواهان حضور نمایندگان بازنشستگان در هیات امنای سازمان تامین اجتماعی و مشارکت برابر در تصمیم گیریهای مدیریتی هستند. مبنای این خواست، حضور رئیس سازمان برنامه و بودجه در هیات امنای این سازمان است و بیم بازنشستگان از تاثیرگذاری رای او بر تصمیمهای مرتبط با مطالبات آنها.
بازنشستگان بنرهایی در دست داشتند که خواستههای خود را بر روی آنها نوشته بودند. از جمله خواستههای آنان اینها بود: «اسماعیل گرامی، کارگر بازنشسته، آزاد باید گردد». در تهران، معترضان در خلال راهپیمایی در خیابان، خطاب به رهگذران شعار میدادند: «درد ما درد شماست مردم به ما ملحق شوید.»
طبق خبرهای غیررسمی، سه نفر در تجمعات تهران دستگیر شدهاند. اتحادیه آزاد کارگران ایران مینویسد. «در ابتدای تجمع مأموران یک مرد و در انتهای تجمع نیز دونفر از زنان بازنشسته را دستگیر کرده و با خود بردهاند.از هویت این دستگیر شدگان اطلاعی در دست نیست.»
سازمان تامین اجتماعی وظیفه دارد طبق ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی، مستمریهای بازنشستگی، از کارافتادگی کلی و مجموع مستمری بازماندگان را متناسب با هزینه زندگی افزایش دهد. این افزایش باید در فواصل زمانی معین (حداقل سالی یک بار) و با تصویب هیات وزیران انجام گیرد. این قانون سالهاست نادیده گرفته شده و مستمری بازنشستگان تامین اجتماعی، کمترین تناسبی با تورم پرشتاب و هزینههای جاری آنها ندارد.
سالمندی در ایران؛ فصل فراغت یا انباشت مشکلات؟
منحنی سنی جمعیت ایران در مسیری مخالف دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ افتاده است. پیشبینی میشود که تا سال ۱۴۱۰ تعداد سالمندان کشور ۳۰درصد جمعیت باشد؛ رقمی که برنامهریزی برای سیستم سلامت و چالشهای اجتماعی و فرهنگی را گوشزد میکند.
عکس: MEHR
تنها جایی که رهبر جمهوری اسلامی "اشتباهی" را پذیرفته، سیاست کنترل جمعیت در دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ شمسی است. او با استغفار از این رویکرد، در بهار ۱۳۹۳ از قوای سه گانه و زیرمجموعههای آنها خواست به قصد رشد "اقتدار ملی" برای افزایش نرخ رشد جمعیت بکوشند. با وجود تغییر یکشبه برنامههای دولتی تنظیم خانواده، منحنی تولد طبق انتظار بالا نرفت. در مقابل، هشدارها نسبت به منحنی سنی جمعیت ایران رساتر میشود.
عکس: ALEF
تا میانه دهه ۱۳۸۰ شمسی که هفتاد درصد جمعیت ایران زیر ۳۰ سال سن داشت، رسانهها از چهل و چند سالهها باعنوان پیرمرد و پیرزن یاد میکردند. تعریف جهانی سالمند، فرد بالای ۶۰سال است و بر این اساس، تعداد سالمندان در ایران ۷میلیون و ۴۰۰هزار نفر اعلام میشود. طبق آمار وزارت بهداشت، ۱۷درصد این افراد بدون هرگونه درآمد و حمایت مالی زندگی میکنند؛ ۲۷درصد بیکارند یا حقوق بازنشستگی ندارند.
عکس: MEHR
۹درصد سالمندان ایران تنها زندگی میکنند. ۵۲درصدشان از احساس تنهایی رنج میبرند و فقط ۳۲درصد آنها از وضعیت اقتصادی خودشان رضایت دارند. رئیس سابق دبیرخانه شورای ملی سالمندان ایران میگوید یک میلیون و ۸۰۰ هزار سالمند در كشور از هیچ نوع پوشش دستگاههای حمایتی و صندوقهای بازنشستگی برخوردار نیستند.
عکس: IRNA
رسانهها و محافل کارشناسی نسبت به گسترش دامنه سالمندی هشدار میدهند. دامنه سالمندی یعنی وقتی که ۱۵ درصد جمعیت کشور ۶۰ تا ۶۵ ساله باشند. این هشدارها در حالی است که هیچ تجربهای در ایران برای مواجهه مدیریت شده با چنین پدیدهای وجود ندارد. نه در ساختارها، نه در آمادگی بیمهها، نهادها، مراکز نگاهداری و رسیدگی، شهرسازی و نه در مناسبات انسانی درون خانوادگی.
عکس: Mehr
جامعهشناسان نسبت به جابهجایی "ارزشها" در جامعه متحول ایرانی هشدار میدهند؛ همان ارزشهایی که مراقبت از سالخوردگان را به نسل جوانتر واگذار میکرد و "احترام به حرمت بزرگترها" را وظیفهای اخلاقی میدانست. حالا با تغییر سبک زندگی، جوانها چنین بار نمیآیند تا "عصای دست پدر و مادر و سالخوردگان" باشند. خارج از خانواده هم سازوکاری برای تامین منزلت انسانی و اجتماعی سالمندان دیده نمیشود.
عکس: picture-alliance/dpa
سرپرست دانشگاه علوم پزشکی مازندران با نظر به پیشبینیهای متکی بر سرشماری سال ۱۳۹۵ میگوید، در سال ۲۰۵۰، درصد جمعیت سالمند ایران از میانگین جهان و آسیا بیشتر میشود و از هر سه نفر یک نفر سالمند خواهد بود. عباس موسوی ابراز امیدواری کرده که کیفیت زندگی سالمندان با ارتقای زیرساختها و خدمات به شکل مطلوب توسعه یابد و ایجاد نظام ارجاع و پرونده الکترونیک سلامت مورد توجه قرار گیرد.
عکس: Fars
خانه سالمندان هنوز در ایران تابو و به منزله "طردشدگی" و "بیکسی" است. در کهریزک که یکی از قدیمیترین مراکز مردمنهاد برای مراقبت از سالخوردگان است، "فقر و بیکسی" معیار پذیرش معرفی میشود. محمدرضا صوفینژاد، مدیر آسایشگاه خیریه کهریزک میگوید سیاستگذاری کلان کشور باید مولفههای مختلفی در این زمینه را لحاظ کند، زیرا صرفا نمیتوان آسایشگاه ساخت.
عکس: Fars
مدیر کهریزک جدا کردن سالمند از خانواده را مرگ تدریجی خوانده و گفته که بهترین آسایشگاهها از بدترین خانهها بدتر است. صداوسیما، مدارس و رسانهها نقشی در تبادل آگاهی پیرامون چالشهای سالمندی ندارند.
عکس: Farsnews.ir
۷۰ درصد سالمندان کشور بیمه تکمیلی ندارند. این در حالی است که بیماریهای مفصلی، مشکلات کلیوی و عروقی و ضعف بینایی و شنوایی از جمله بیماریهای رایج در دوران سالمندی یا سالخوردگی هستند و درمان بسیاری از آنها به صورت سرپایی میسر نیست.
عکس: MEHR
بیش از نیمی از زنان سالمند و حدود یک چهارم مردان سالمند از نظر اقتصادی به اطرافیان خود متکی هستند. تعداد زیادی از آنها زیر پوشش هیچ بیمهای قرار ندارند و اگر هم دارند، خدماتی چون توانبخشی، مراقبت در منزل یا مراقبتهای آسایشگاهی دریافت نمیکنند.
عکس: IRNA
کارشناسان میگویند فضاهای شهری در ایران سالمندان را خانهنشین کرده است. سالمندان در بهترین حالت در پارکها جمع میشوند و گپ میزنند. در حوزه خدمات داوطلبانه، عامالمنفعه و فعالیتهای اجتماعی از نیرو یا تجربه و دانش آنها استفاده نمیشود. فعالیتهای محدود در این عرصه، ناشی از ابتکار و ارتباطهای شخصی سالمندان است، نه مبتنی بر طرحریزی کلان و فرهنگ سازی حمایت شده.
عکس: MEHR
بیمه پایه در برگیرنده خدمات پایه پزشکی اعم از معاینه، تشخیص و درمان بیماریهاست و بیمه تکمیلی شامل خدمات پاراکلینیکی، آزمایشگاهی، عمل جراحی و خدمات مربوط به بستری شدن در بیمارستان میشود. معاون توانبخشی سازمان بهزیستی میگوید اگر وضع اقتصادی سالمند خراب باشد و با بازنشسته شدن امید به زندگی نداشته باشد و از چند نوع بیماری رنج ببرد، جمعیتی خواهیم داشت که مفید نیست و نمیدانیم با آن چه کنیم.
عکس: Alireza Golbon
کارشناسان امور شهری نیز یادآوری میکنند که سالمندان شرایط مشارکت در جامعه را ندارند. از جمله آن که خیابان و اماکن عمومی و پارکها مناسبسازی نشدهاند. به اندازه کافی سرویس بهداشتی در سطح شهر نیست، استفاده از مترو و اتوبوس دشوار است، کوچهها ناهموارند.
عکس: MEHR
كارگری و دستفروشی پیرمردان و پیرزنان به ویژه در تهران و شهرهای بزرگ صحنهای آشناست. شورای ملی سالمندان ایران اعلام کرده که حدود یکسوم سالخوردگان کشور از فقیرترین قشرهای جامعه هستند.
عکس: MEHR
گرچه پیرم دل جوانی میکند... حتی اسباب تفریح و شادی در آسایشگاههای سالمندی را ابتکارهای مردمی فراهم میآورند. یک گروه موسیقی به نام "ترنم" در سال ۱۳۹۴ با رفتن به خانههای سالمندان، لحظاتی از شوق زندگی را آفرید.
عکس: Behnam Aqazadeh
حس بطالت و عزلت در بازنشستگی، مشکلات مالی، غم از دست دادن شریک زندگی و پراکنده شدن اعضای خانواده، ضریب افسردگی نزد سالخوردگان را بالا میبرد. سالمندی فصل انباشت مشکلات است یا دوران آرامش، میوهچینی از باغ زندگی و انتقال تجربه به نسلهای بعدی؟