شیرینسازی آب دریا؛راهحلی برای بحران بیآبی یا بحرانی تازه؟
۱۴۰۴ آبان ۲۳, جمعه
پاییز ۱۴۰۴ برای تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ ایران، فصل برگریزان نیست؛ فصل "اضطراب آب" است. جیرهبندی پنهان، قطعیهای پیشبینینشده و هشدارهای مقامات، تصویری تکاندهنده از پایتختی با بیش از ۱۴ میلیون جمعیت ارائه میدهد که حتی در فصلی که باید با جریان آب آرامش بگیرد، گرفتار کمبود و بیثباتی شده است. این وضعیت نشان میدهد بحران آب در ایران به نقطهای رسیده که دیگر به فصل و دما وابسته نیست؛ به بخشی از واقعیت زندگی شهری تبدیل شده است.
پاییز امسال شيرهای آب در بسياری از خانهها خشکتر از تابستاناند. شهروندان در محلههای مختلف میگویند که قطعیها و افت فشار آب، که زمانی فقط در اوج گرمای تابستان اتفاق میافتاد، حالا در میانه روزهای سرد هم تکرار میشود. خانوادهها شب هنگام، ظرفها و بطریها را پر میکنند تا اگر بامدادان آب دوباره بیهشدار قطع شد، برای حداقل نیازهای روزمره درمانده نمانند.
در این میان کارشناسان و متخصصان آب، ضمن هشدار نسبت به وضعیت خشکسالی شدید در ایران میگویند، در صورت تداوم وضعیت کنونی کمآبی، احتمال خالی از سکنه شدن فلات مرکزی کشور "بعید نیست."
گزارشها نیز حاکی از آشکار شدن کف مخزن سد لتیان به دلیل کمبود آب است. در همین حال مقامهای آب استان البرز نیز از خالی شدن بیش از ۹۰ درصد سد کرج و باقی ماندن تنها ۷ درصد از ظرفیت مخزن آن خبر دادهاند. همچنین مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب مشهد از کاهش ذخیره آب سدهای مشهد "به کمتر از سه درصد" خبر داده است.
رئیس فدراسیون صنعت آب ایران اخیرا ضمن هشدار در خصوص بحرانی بودن وضعیت آب تهران، از "احتمال قریبالوقوع جیرهبندی آب در پایتخت" خبر داده بود.
رضا حاجیکریم با اشاره به اظهارات اخیر مسعود پزشکیان، رئیس دولت جمهوری اسلامی مبنی بر این که "اگر تا آذرماه باران نبارد ناچاریم پایتخت را تخلیه کنیم"، تاکید کرده بود که واقعیت وضعیت آب تهران "به همین اندازه و حتی نگرانکنندهتر از چیزی است" که پزشکیان گفته است.
بیشتر بخوانید: هشدار کارشناسان آب؛ امکان غیرقابلسکونت شدن فلات مرکزی ایران
در همین حال، مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران، ضمن اشاره به خشکسالی شدید و کاهش سطح منابع آب پایتخت، بر اهمیت "خواندن نماز باران به سبک قدما" تاکید کرده است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
در میان اظهارات عجیب رئیس شورای شهر تهران اما وزیر نیرو روز پنجشنبه ۲۲ آبان ماه مدعی شد که "بيش از ٢ ميليارد مترمكعب ظرفيت شيرينسازى آب دريا" در دستور كار قرار دارد و اين طرح، كشور را به جايگاه نخست منطقه خواهد رساند. علی آبادی تصریح کرد که دولت تاكيد دارد كه هر طور بتواند، اين پروژه را به سرانجام برساند.
وزیر نیرو مدعی اجرای راهکاری پرهزینه و پیچیده شد که در سالهای گذشته تنها در مقیاس محدود اجرا شده بود.
"۲ میلیارد متر مکعب، عددی بلندپروازانه است"
منصور سهرابی، اگرواکولوژیست و متخصص محیط زیست در پاسخ به سوال دویچه وله فارسی مبنی بر این که شیرینسازی آب دریا آیا از نظر فنی و زیرساختی قابل اجرا است، توضیح میدهد: «هماکنون ظرفیت شیرینسازی آب دریا در کل کشور به حدود ۷۵۰ هزار مترمکعب در شبانهروز رسیده است. عدد دو میلیارد متر مکعب بسیار بلندپروازانه بوده و تحقق آن نیازمند زیرساختهای پیشرفته، سرمایهگذاری عظیم، انتقال انرژی زیاد (برق، سوخت)، تکنولوژیهای نوین و همچنین حل مشکلات زیستمحیطی است.»
بیشتر بخوانید: بحران آب در ایران؛ احتمال قریبالوقوع جیرهبندی در پایتخت
به گفته سهرابی، چنین جهشی در ظرف چند سال آینده، "چالشبرانگیز و تا حدودی غیرواقعی" بهنظر میرسد.
او در پاسخ به این پرسش که در صورت اجرای این طرح، تخلیه پساب شور چه تأثیری روی اکوسیستم خلیجفارس و دریای عمان خواهد داشت، میافزاید: «تخلیه غیر اصولی پساب شور از آبشیرینکنها میتواند باعث افزایش شوری و دمای آب در مناطق مجاور شود و اکوسیستم دریایی، آبزیان و گونههای حساس را تهدید کند. در خلیج فارس به علت محدودیت تبادل آب، خطرات جدیتر است: کاهش تنوع زیستی و تغییر ترکیب آبزیان از جمله عوارض شناختهشدهاند و در سطح وسیع مشکلات فراوانی را ایجاد خواهد کرد.»
به عقیده این متخصص محیط زیست، برای اجرای چنین پروژههایی کە اغلب بە منظور انتقال آب در دستور کار قرار میگیرند و مافیای آب در اجرای آنها نقش دارد، ارزیابی محیط زیستی محلی از اعراب ندارد و سازمان محیط زیست هم توان مقابلە با آن را ندارد، به طوری که بعضاَ دیدە شدە است کە سازمان محیط زیست هم در نقش کارگزاری مافیای آب عمل میکند.
بیاعتمادی مردم به تحقق وعده جدید
به عقیده کارشناسان، کارنامه وزارت نیرو بهویژه در مدیریت سدها و پروژههای انتقال آب، آمیخته با موارد متعددی از هزینههای بالاتر از برآورد، ناکامی در احیای تالابها و دریاچهها (مثل ارومیه)، و فقدان پاسخگویی و شفافیت است.
به گفته منصور سهرابی، همین سابقه منجر به بیاعتمادی عمومی نسبت به وعدههای جدید شده و وزارت نیرو هم همانند سازمان محیط زیست بیشتر نقش کارگزاری مافیا آب را داشتە است تا آنکە بە وظیفە قانونی خود عمل کند.
اجرای روشهایی چون کاهش هدررفت آب شهری و کشاورزی، اصلاح الگوی بهرهبرداری، الگوهای درست کشت، و اتخاذ سیاستهای منطبق با عدالت آبی و زیست محیطی، به گفته این متخصص محیط زیست بسیار بهینهتر و کمهزینهتر از طرحهای گسترده و پرهزینه آبشیرینکن است. زیرا آبشیرینکنها راهکاری محدود برای مناطق ساحلی هستند و نمیتوان آنها را بهعنوان یک راهحل فراگیر در سطح ملی قلمداد کرد.
سهرابی در پاسخ به این پرسش که این طرح چه تأثیری بر عدالت آبی خواهد داشت، معتقد است: «گفتە میشود کە دولت آب شیرینشدە خلیج فارس را با طی ١٠٠٠ کیلومتر و هزینەای حدود ٦ دلار بە ازای هر متر مکعب آب آنرا بە تهران رساندە است! ضمن آنکە این طرح بسیار پر هزینە است، یک سوال جدی ایجاد کردە است کە چرا مناطق کمبرخوردار و پیرامونی کشور از این نوع طرح منتفع نمیشوند، هر چند کە من معتقدم دولت میتواند با هزینههای بسیار کمتر، طرحهای تصفیە فاضلاب و پسآب ها را اجرا کند و طرح آب شیرینکن را فقط برای مناطق ساحلی و در میزان و ابعاد کم اجرا کند، اما آیا مافیای آب غیر از منافع خویش بە چیز دیگری هم میاندیشد؟»
"شیرینسازی بهترین راهکار روی میز نیست"
به عقیده متخصصان و فعالان محیط زیست، جمهوری اسلامی فقط میخواهد آب را از طریقی تامین کند، چه با انتقال آب شیرینشده دریاها، سدسازی و یا حفر چاه و ... . اما هیچ کدام از عوامل دخیل در این تصمیمها مورد مطالعه قرار نمیگیرند.
اعظم بهرامی، کارشناس و پژوهشگر محیط زیست، با توضیح این که مهمترین حسن شیرینسازی آب دریا این است که کشور را کمتر وابسته به باران می کند، میگوید: «ما مشکلات جدی با کاهش آبهای زیرزمینی داریم و فرونشست زمین، از بین رفتن پوشش گیاهی و خشک شدن تالاب ها مصائب ناشی از آن است. وقتی فرم جدیدی از تامین آب داشته باشیم، میتوان جلوی این مصائب را تا حدی گرفت. اما از معایب خیلی گسترده شیرینسازی نیز نباید غافل بود.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
به گفته او، مهمترین عیب این طرح این است که آسیبهای محیط زیستی جدی ایجاد میکند و هزینه زیادی را برای شیرینکردن و انتقال هر متر مکعب آب به همراه دارد.
بهرامی میافزاید: «پروسه شیرینسازی انرژی زیادی میطلبد و آلایندههای زیادی تولید میکند. زندگی مردم در حوزههای ساحلی را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. پساب شور نیز خود بر اکوسیستم آسیبپذیر خلیج فارس تاثیر میگذارد و این یعنی شیرینسازی بهترین راهکار روی میز نیست و باید بیشتر در مورد آن مطالعه شود.»
به عقیده این فعال محیط زیست، این امر یک معادله بسیار پیچیده است و ارزیابیهای دقیقی میطلبد و نقش متغیرها و فاکتورهای زیادی در مورد آن باید بررسی شود: از جمله نوع تکنولوژی مورد نیاز، قیمت نهایی، انرژی مورد نیاز و چغرافیای مصرف کننده نهایی.
بهرامی با اشاره به این که در حال حاضر در سواحل استان هرمزگان و جنوب استان سیستان و بلوچستان، صنایعی از جمله صیادی و همچنین روستاهای نوار ساحلی مشکل دسترسی به آب دارند، ادامه میدهد: «تاکنون پروژههای کوچک شیرینسازی آب دریا نتوانسته دسترسی آنها به آب با کیفیت متوسط را تضمین کند پس در شرایط فعلی حرف زدن در مورد شیرینسازی آب، آنهم با وجود ناتوانی حکومت و خلا دانش، تکنولوژی و دموکراسی و عدم ارتباط با جهان پیرامونی که این راهکار را به عنوان صنعت تجربه کردهاند، عملا غیرممکن و محال است و به غیر آسیب چیز دیگری به همراه ندارد.»