عراق، سه سال پس از تهاجم، بيداد خشونت و كورسويى از اميد
۱۳۸۴ اسفند ۲۹, دوشنبهاياد علاوى نخست وزير پيشين عراق معتقد است كه اوضاع كنونى كشور را تنها مىتوان با شرايط جنگ داخلى برابر دانست. وقتى كه هر روز دهها نفر كشته مىشوند و خشونتورزى گستردهتر مىشود، پس مىتوان گفت كه عراق راه گريز ندارد و به پايان وحدت خود نزديك مىشود. علاوى شيعهمذهب كه روزگارى از فعالان حزب بعث بود و بعدها در خارج از كشور با سازمان مركزى اطلاعات آمريكا ـ CIA همكارى مىكرد و اكنون نيز در صدر حزبى سكولار توانسته ۱۴ كرسى در پارلمان كسب كند، دورنمايى تيره و تار از آينده كشورش دارد. او هشدار مىدهد كه عراق با خطر تجزيه روبروست.
اما علاوى در بدبينىاش تنها نيست. واقعيت نيز در اين سياهنمايى به يارى او مىآيد. هرگز عراق مانند امروزى كه سه سال از آغاز تهاجم نظامى به آن مىگذرد اينچنين در مشكلات غوطهور نبوده است.
از هنگام انفجار بمب در حرم طلايى شيعيان تا به امروز، عراق در آتش درگيرىهاى شيعه و سنى مىسوزد. كشور با كمك تروريستهاى بينالمللى به جولانگاه خشونت و انتقام كور تبديل شده و سربازان آمريكايى حتى آنانى كه در روزهاى اخير در بزرگترين تهاجم نظامى عليه شورشيان شركت كردهاند، مىدانند كه با توپ و تانك نمىتوان به جنگ تروريسم رفت و آن را شكست داد.
نه، آنان مىتوانند امروز دريابند كه چه به تنهايى و چه با كمك نيروهاى امنيتى عراق كه حدود نيمى از واحدهاى مهاجم را تشكيل مىدهند، قادر به اين كار نيستند. آخر اين نيروها، جوان و بىتجربهاند، نمىتوانند امنيت را در كشور برقرار كنند. اياد علاوى به همين امر اشاره مىكند و مىگويد، آمريكا بجاى آنكه نيروهاى امنيتى رژيم سابق را به خدمت گيرد، تشكيلاتشان را منحل كرد. به اعتقاد او اين اشتباهى بود كه جبرانش هم زمان مىطلبد و هم قربانىهاى بسيار.
در عرصهى سياسى هم وضع بهتر از اين نيست. عراقىها انتظار دستاوردهاى بيشترى را مىكشيدند، بخصوص تصور مىكردند كه بعد از انتخابات دسامبر اوضاع بهتر و امنتر خواهد شد. سه ماه از انتخابات مىگذرد و تنها واقعهى مهمى كه رخ داد اين بود كه مجلس، جلسهاى كوتاه تشكيل داد كه آن هم بيشتر جنبهى سمبليك داشت. دولت تشكيل نشد و كسى نمىداند تشكيل آن چند هفته و يا چند ماه ديگر بطول خواهد انجاميد.
... و اين همه به آن منتهى مىشود كه عراقى، به گذشته ، به دوران رژيم صدام حسين نظر مىافكند و حسرت مىخورد، مىگويد، در آن زمان آزاد نبودم ولى امنيت بيشترى داشتم. برخى به آمدن يك ”مرد قدرتمند“ ديگر همچون صدام، دل بستهاند، اگرچه مىدانند كه به قدرت رسيدن اين ”مرد قدرتمند“ با مفهوم دمكراسى مغايرت دارد، اگر چه مىدانند كه آمدن دوباره صدام، اگر هم اتفاق افتد دردى را دوا نمىكند، ولى به آن دل بستهاند. حتى رفتن آمريكايىها هم حاصلى جز خرابتر شدن اوضاع به بار نخواهد آورد.
ترس از تجزيهى كشور و نداشتن چشماندازى روشن از آينده، گروههاى مختلف را به آن واداشته است كه بيشتر به فكر منافع خود باشند. شيعيان تلاش مىكنند تا قدرت بيشترى را در جنوب نفتخيز بدست آورند و كردها در شمال در صدد كسب خودمختارى بيشترند. سنىها اما نه اين را دارند و نه آن. سنىها كه قدرت از كف دادهاند و در تقسيم آتى قدرت نيز نصيب چندانى نخواهند برد، نيروى خود را صرف ضربه زدن به قدرتمداران جديد مىكنند.
سه سال پس از حملهى آمريكا، عراق دچار چنان مشكلاتى شده كه در تاريخش بىسابقه است و نگاه اياد علاوى به آينده، اگرچه تيره و تار و مأيوسكننده است ، ولى دور از واقعيت نيست.
پتر فيليپ