عشق، سکسوالیته، زندگی مشترک • معرفی پروژه
۱۳۹۲ شهریور ۲۹, جمعهسالهاست که جامعهشناسان نسبت به ناهنجاریهایی هشدار میدهند که در جامعه ایران در پیوند با روابط میان زن و مرد رخ نمودهاند. آنان اشاره میکنند به اینکه شماری از این ناهنجاریها در جامعه سنتی ایران همواره وجود داشتهاند، اما حاکمیت سی ساله قوانین دینی و تبعیض جنسیتی، محدودیتهای عرصه آزادیهای فردی، سانسور شدید آثار فرهنگی و رسانهها و سیستم آموزشی مبتنی بر ایدئولوژی حاکم، موجب تشدید این ناهنجاریها شدهاند.
آمار بالای طلاق، بالا رفتن سن ازدواج، روابط کوتاهمدت جنسی، پایین آمدن نرخ تولید مثل یا تابوهایی چون دگرباشان جنسی، بکارت، سقط جنین و سوء استفاده جنسی از کودکان از جمله مشکلاتی هستند که جامعهشناسان مطرح میکنند. از نظر پژوهشگران علوم اجتماعی، نبود یا کمبود شناخت از عشق و سکسوالیته بر اثر سانسور و تابوسازی یک دلیل مهم برای بروز این مشکلات است.
میتوان گفت که ایرانیان هیچگاه چون امروز امکان دسترسی به مطالبی در مورد سکس و عشق را نداشتهاند. کسی که امکان استفاده از اینترنت، موبایل و ماهواره را دارد تقریبا راه گریزی از برخورد با این مطالب پیدا نمیکند. با وجود این اگر از کسی بخواهیم درباره عشق و سکسوالیته حرفی اساسی بزند، با سکوت روبرو میشویم یا در برخی موارد با شرمی که خود را پشت مزاح پنهان میکند.
با سیل فیلمهای اینترنتی و ماهوارهای، دانش درباره عشق و سکس به زحمت گستردهتر میشود، برعکس این توهم بوجود میآید که اینها پدیدههایی ساده هستند که نیازی به آموختن و کسب علم در موردشان نیست. البته به نظر میرسد که قانع کردن انسانها برای آنکه به سکسوالیته بپردازند آسانتر باشد، چون آشکار است که ناهنجاری در سکس میتواند موجب بیماریهای جنسی، بارداری ناخواسته و بزهکاری جنسی شود. در حالیکه عدم شناخت از عشق نیز که همانا عمیقترین عنصر شادیبخش هستی است، میتواند منجر به تخریب روابط دو انسان شود که زمانی عاشق هم بودهاند و این ممکن است پیامدهای دردناکی برای روح، جسم و روابط آینده آنان داشته باشد.
پروژه "عشق، سکسوالیته، زندگی مشترک" بر آن است که سهمی در پاسخگویی به نیاز جامعه ایرانیان به گفتگو درباره این مفاهیم و کسب دانش در مورد آنها داشته باشد. بدین منظور ما بر پایه آخرین دستاوردهای علوم انسانی و بیولوژیک، تعریفی علمی از زن و مرد به دست دادهایم. پرسیدهایم که چرا باید به سکسوالیته بپردازیم و نیز به چرایی سکس در روابط انسانی پرداختهایم. مفهوم فلسفی عشق را بررسیدهایم و از امکان و انتخاب زندگی مشترک زن و مرد و تداوم عشق و سکس میان آنان از جمله پس از آوردن فرزندان سخن گفتهایم.
دگرباشان جنسی زندگی بسیار دشواری را در ایران میگذرانند تا جایی که حتی موجودیت آنان انکار میشود. در گزارشی پای سخن آنان درباره عشق نشستهایم و فیلمی درباره وضعیت دشوار زندگیشان منتشر خواهیم کرد.
مقالههای این پروژه تنها محدود به مفاهیم عشق و سکس و زندگی مشترک نمیشوند، بلکه به ناهنجاریها و روابطی نیز میپردازند که بر آرامش و خوشبختی در روابط عاشقانه و جنسی تاثیر میگذارند.
از جمله عوامل منفی و مخرب سوءاستفاده جنسی در کودکی است که درباره آن سکوت میشود؛ ناهنجاریای که زندگی عشقی و سکسی نسلها را به نابودی میکشد. دیگری پورنوگرافی است که تصویری مغشوش از این نیاز اولیه زندگیساز به کسانی میدهد که در پی عشق و سکس شادیبخشاند. ما همچنین راه حلهایی را معرفی میکنیم که قانونگذاران و روانشناسان برای برخورد با این دو پدیده عرضه میکنند.
شکلهای جدید برقراری ارتباط عشقی و جنسی در ایران، از جمله در دنیای مجازی فارسیزبان، و برداشتهای جدیدی که از مفاهیمی چون سکس و بکارت در میان جوانان ایرانی شکل گرفته است و همچنین معضل سقط جنین، موضوعهای چند مقاله دیگر ما هستند.
در توصیف روابط و اشکال جدید روابط زنان و مردان در ایران اغلب به مفهوم "انقلاب جنسی" برمیخوریم. ما در پی پاسخ به این پرسش برآمدهایم که تا چه حد از این پدیده در ایران میتوان سخن گفت و اینکه این مفهوم در اروپا به چه فرآیندی با چه پیشزمینهها و جنبشهای فکری و اجتماعیای اطلاق میشده است.
یک تاثیر "انقلاب جنسی" در اروپا بازتر شدن جوامع اروپایی برای گفتگو درباره سکسوالیته بوده است تا جایی که هم اکنون از جمله در مدارس آلمان از دوره متوسطه به نوجوانان آموزش جنسی داده میشود. با مثالی نشان دادهایم که این آموزش چگونه صورت میگیرد. گزارشی دیگر شیوه "آموزش جنسی" در ایران را بررسی میکند. همچنین گالری عکسی موضوع آزادی بیان عشق در پهنه عمومی کشورهای اروپایی را در کانون خود دارد.
اگر دیگر نخواهیم با نام عشق و اروتیسم و سکس سر و کاری داشته باشیم، بیشتر آثار ادبی، سینمایی، موسیقایی و هنرهای تجسمی محو میشوند. ما اما بخش قابل توجهی از مقالهها و گزارشهای تصویری و شنیداری خود را به انعکاس این مباحث در آثار هنری اختصاص دادهایم.
پروژه "عشق، سکسوالیته، زندگی مشترک" پروژهای باز است. دوست داشتن و دوست داشته شدن بزرگترین تجربهای است که انسانها میتوانند در طول زندگی خود داشته باشند. این اصل تغییرناپذیر است و تنها اشکال بیان آن در جوامع میتواند متفاوت باشد و نیز متحول شود. در حقیقت دفتر چنین پروژهای میتواند تا زمانی که زندگی در جریان است باز بماند.
کاربران عزیز، سپاسگزار خواهیم بود اگر نظرات یا تجربههای خود را در این زمینه با ما و دیگر کاربران با ذکر اسم خود یا اسم مستعار در میان بگذارید.