عیسی سحرخیز: مردم دنبال اخبار مربوط به ایران هستند
۱۳۸۶ آذر ۱۲, دوشنبه
دویچه وله: آقای سحرخیز، چه انتظاری شما از یک رسانهی فارسیزبان حرفهای خارج از کشور دارید و این رسانهها به نظر شما بایستی از چه ویژگیهایی در اطلاعرسانی برخوردار باشند؟
عیسی سحرخیز: رسانه طبیعتا باید خصوصیات و شاخصهای حرفهایبودن خودش را داشته باشد. به این معنا که باید سرعت، صحت، جامعیت و دقت را در اطلاعرسانی بتواند انجام بدهد و همینطور در شرایط کنونی اگر این رسانه از قابلیتهای «مولتی مدیا» برخوردار باشد، یعنی چند رسانهای، به این معنا که بتواند هم صوت، هم تصویر و هم سایت خبری داشته باشد، و طبیعتا بتواند اخبارش را ۲۴ساعته up to date و بهنگام بکند، این کشش لازم را در شنونده، خواننده و یا به اصطلاح کاملش مخاطب ایجاد میکند که آن رسانه را دنبال بکند. هرکدام از این شاخصها نباشد، عاملی میشود که این رسانه از ضعفی برخوردار بشود و طبیعتا رسانهی دیگری که جامعیت، دقت خبر را بتواند دنبال بکند، آن جانشین میشود، مخصوصا در شرایطی که الان رقابت بسیار شدید شده و خیلی از این رسانهها، مخصوصا آنهایی که بهصورت صوتی و تصویری کار میکنند، در ساعتهای مشخص همزمان برنامههای خبری و گزارشهای خبریشان را پخش میکنند و طبیعتا یک مخاطب باید انتخاب بکند در یکساعت مشخص طول موج رادیو، تلویزیون و یا شبکهی ماهوارهایاش را تنظیم بکند، یا با وقت کمی که دارد، اگراز طریق اینترنت گوش میکند یا به سایتها مراجعه میکند، به کدام راحتتر و بهتر میتواند دسترسی داشته باشد.
دویچه وله: به نظر شما رسانههای فارسیزبان حرفهای خارج از کشور بایستی بیشتر به چه موضوعهایی بپردازند و چه موضوعهایی باید در این رسانهها سهم بیشتری را بهخودشان اختصاص بدهند؟
عیسی سحرخیز: رسانه، همانطور که اشاره کردم، باید جامعیت داشته باشد. وقتی جامعیت داشته باشد، یک مخاطب مراجعه میکند که تمام اطلاعات خبری خودش را از آن بهدست بیاورد. ولی طبیعتا وقتی ما در مورد یک رسانهی فارسیزبان صحبت میکنیم و توجهمان هم به مخاطب ایرانی هست و بخصوص به ایرانیان داخل کشور، آن فردی که به رسانهی خارجی مراجعه میکند، دنبال شنیدن اخبار مربوط به ایران هست که به دلیل فضای سانسور و خودسانسوری و یا جلوگیری از اطلاعرسانی رسانههای مستقل و آزادیخواه مردم امکان دسترسی به آن را ندارند. یا اگر دارند، به صورت و همراه با شایعات یا یک کلاغ چهل کلاغهاییست که در واقع از خبر صحیح محروم میشوند. طبیعتا در اولویتبندی خبری مردم دنبال اخبار مربوط به ایران هستند. اگر رسانهای در خارج هست، در رابطه با ارتباط آن کشور با ایران، رابطهی دوجانبه و یا چندجانبه و طبیعتا اخبار منطقهای و بینالمللی را هم از آن طریق بیشتر دنبال میکنند. در مورد اخبار بینالمللی حساسیت شاید به کمترین میزان باشد، مگر در مناطق خاصی که منافع ایران و یا دیدگاه خاص ایدئولوژیکی از جانب حاکمیت ایران مطرح هست. وگرنه اخبار دیگر را، چون سانسور نمیشود، از منابع داخلی بهراحتی و بهسهولت و ارزانتر میتوانند بهدست بیاورند.
دویچه وله: میزان علاقهی مخاطب ایرانی، با توجه به تجربیات شما، به مسایل داخلی و ویژهی کشورهای اروپایی تا چه حدی است؟ آیا مخاطبان این رسانهها تا آنجایی به سیاست داخلی اروپا علاقمندند که بهنوعی به ایران و منطقه مربوط باشد، یا مخاطب ایرانی موضوعهایی را هم که صرفا به سیاست داخلی کشورهای اروپایی مربوط باشد دنبال میکند؟
عیسی سحرخیز: طبیعا مخاطب ایرانی اخباری را که مستقیم به علائق، اطلاعات و منافعاش مرتبط است دنبال میکند. بعد از آن اخبار غیرمستقیم هست که پیگیر است، و آنهم باز دوباره برمیگردد به آن عناصری که پیشتر گفتم. و در نهایت مسایل بسیار داخلی و جزیی کشورها و اخبار محلیشان را دنبال میکند. طبیعتا اخبار ملی آنها را بیشتر از اخبار محلیشان دنبال میکنند. بهعنوان مثال برایتان بگویم: امکان دارد که در کل اروپا، یا در کشوری از اروپا الان که بحث قیمت تسعیر دلار در مقابل ارزهای قوی خارجی هست، سیاستهای مالی آنها و مسایل اقتصادیشان که بر روی تجارت و بازرگانی ایران نقش داشته باشد، یا در رقابتهای تجاری و بازرگانی و احیانا سیاسی و فرهنگی نقش داشته باشد، میتواند توجه ویژهتری را ببرد. ولی اخبار فرضا فلان انتخابات محلی، فلان مسایل داخلی، زیاد پیگیر نمیشوند. اما در اینجا شاید ما مورد استثنایی داشته باشیم و در مورد ورزشدوستها باشد که آنها هم بعضی وقتها، مخصوصا اگر اخبار دقیقتر، سریعتر و یا در زمانی پخشاش مستقیمتر باشد، برای رسانههایی که تصویری پخش میکنند، آن را با حساسیت بیشتری دنبال میکنند و اگر در ایران بدانند که آن پخش نمیشود، میروند آن خبر را میگیرند.
دویچه وله: در حوزههای تخصصی خود شما، در حوزهای که به آن علاقه دارید، بیشتر چه شکلی از پرداخت به آن حوزه برایتان جالب است، خبر، گزارش، تفسیر، مصاحبه با کارشناسها یا شکلهای دیگری که معمولا در رسانهها وجود دارد؟
عیسی سحرخیز: طرح خبر یا حادثه و رویداد، بخشی از اینکه چه فرمی از اطلاعرسانی رویاش صورت بگیرد، در داخل آن خبر نهفته است و کسی که تهیهکنندهی خبر است، طبیعتا به ماهیت یک مسئله توجه میکند و آن را فراهم میسازد. بهعنوان مثال، یک خبر امکان دارد فقط یک تیتر و یک لید باشد و چون سرعت مهم است، من به آن توجه میکنم که آن خبر را سریعتر بهدست بیاورم. مثلا فرض کنید شورای حکام آژانس تصمیمی میخواهد بگیرد، یا اتحادیه اروپا در مورد حقوق بشر یا مسایل داخلی ایران میخواهد بیانیهای صادر کند و یا موضعگیری کند. این که چه کاری میخواهد بکند، در مرحلهی اول از لحاظ من که اخبار را دنبال میکنم، این هست که به این خبر سریعا دسترسی پیدا بکنم. طبیعتا در مراحل بعدی گزارش خبری اهمیت پیدا میکند و در جاهایی که دقیقتر و کارشناسانهتر بخواهم مسایل را دنبال بکنم، طبیعتا میتواند گفتوگوهای رودررویی باشد، مصاحبه با کارشناسان باشد، همه اینها میتواند جذابیت و اهمیت خودش را داشته باشد. و همه اینها برمیگردد به موضوع و سوژهای که مورد توجه هست که هر کدام در واقع شکل خودش را به خبر و تهیهکنندهی خبر تا حدودی تحمیل میکنند.
دویچه وله: در مجموع شما نقاط ضعف و قوت رسانههای فارسیزبان حرفهای خارج از کشور را در کجاها میبینید؟
عیسی سحرخیز: نقاط ضعفاش، که به نظر من الآن در حال ترمیم است، این است که آن جامعیت لازم و سرعت لازم و یا پوشش خبری ۲۴ساعته را نداشتن و در زمانیهایی که ما صحبت رسانههای شنیداری را میکنیم، یعنی رادیوها، پخشنشدن بهگونهای که آن را بتوان بهراحتی در طول روز گرفت و یا در ماشین وقتی دارید رانندگی میکنید بتوانید بر روی موج خاصی آن را بگیرید. بعنوان مثال، ما شاهد این ماجرا هستیم که در بخشهایی از ایران آن رادیوهای فارسیزبانی که از جذابیت، تنوع و خبررسانی لازم برخوردار هستند، میبینیم که حتا میتوانند غالب بشوند بر رسانههای داخلی ایران. و شما اگر حتا در تاکسی هم بنشینید، با تمام محدودیتها و ممنوعیتهایی که وجود دارد، یک دفعه میبینید موج آن رادیو روی این تنظیم شده و فرد میتواند گوش بکند. اما نکتهی دیگر این است که دسترسی همزمان را برای فرد فراهم بکند. به این معنا که اگر نمیتواند به فایل صوتیاش دسترسی پیدا بکند، بتواند روی سایت خبری آن اطلاعات را بهصورت مکتوب داشته باشد. خیلی از رسانههای ما البته رفتهاند به سمت و سوی ایجاد سایت که کمک کرده زحمتی که خبرنگارانشان، گزارشگرانشان میکشند هدر نرود. چون بخش خبری امکان دارد در یک مرحلهای فقط گوش کنید و تمام بشود. حالا که امکان دسترسی به فایل صوتی هست، این کار طبیعتا بهتر شده است، اما اگر به فایل مکتوب دسترسی داشته باشید و حتا آن فایلهای مکتوب به رسانههای دیگر، به سایتهای خبری دیگر ارسال بشود، طبیعتا میتواند کمک بکند. اما آن چیزی که در نگاه جامعه و شاید تودهی مردم اهمیت داشته باشد، با توجه به استقبال فزایندهای که از تلویزیون میشود، طبیعتا اگر رسانهای با توجه به مولتی مدیا بودن خودش، بتواند شبکهی فارسیزبان تلویزیونی راه بیندازد، بردش و اثرگذاریاش بالا میرود و هرچقدر آنها بتوانند از افراد حرفهای استفاده بکنند، مطالبشان حرفهایتر تهیه بشود، اثرگذاریشان بیشتر میشود. و نکتهی آخر اینکه هرچقدر استقلال خودشان را بتوانند حفظ بکنند. بعضی وقتها ما شاهد این هستیم که یک گوینده یا یک مجری برنامه چنان کینهتوزانه مطالبش را میگوید، و چنان عملی را انجام میدهد که حتا افرادی که حساسیت خاصی هم ندارد، حاضر نیستند دیگر پای آن رسانه بنشینند و گوش کنند و یا در مواردی، وقتی با آنها تماس میگیرند که مصاحبه کنند، از خیر مصاحبهکردن با این رسانهها میگذرند.
دویچه وله: خود شما در صورتی که بخواهید رجوع کنید به دویچهوله، در درجهی اول بهدنبال چه موضوعهایی هستید؟
عیسی سحرخیز: طبیعتا من با توجه به علائقام که دنبال میکنم، مباحث مربوط به ایران را با حساسیت بیشتری میبینم و در خود مسایل مربوط به ایران، نوع ارتباط کشور آلمان با ایران، نوع روابط و همینطور اثرگذاری و جایگاهش در اتحادیه اروپا و نقشی که میتواند ایفا بکند، از نزدیک دنبال میکنم که ببینم مسئولین و مقاماتش در قبال مسایل ایران و منطقه چه نظری دارند و چه بحثهایی را مطرح میکنند و احیانا چه خط و خطوطی را دنبال میکنند.