فاجعه فوکوشیما بر پرده سینما
۱۳۹۵ فروردین ۲, دوشنبه تازهترین فیلم دوریس دوریه، کارگردان پرآوازهی آلمانی با عنوان "درودهایی از فوکوشیما" هنوز اکران نشده، برندهی جایزهی بهترین فیلم از دید گروه عظیمی از سینماروها شد: این فیلم که نخستین نمایش جهانی خود را در برلینالهی ۲۰۱۶ تجربه کرد، دومین جایزهی هجدهمین دورهی بخش "پانوراما" این فستیوال را از آن خود ساخت.
"درودهایی از فوکوشیما"، همانطور که از عنوانش پیداست، به پیامدهای پیچیدهترین فاجعهی اتمی تاریخ بشریت میپردارد که در ظرف چند دقیقه در پی زلزلهای ۹ ریشتری و سونامی مهیب پس از آن، در ۱۱ مارس ۲۰۱۱ در شهر فوکوشیمای ژاپن رخ داد. جهان تا آن روز شاهد چنین بلای عظیمی نشده بود که سه فاجعهی ویرانگر ـ زلزله، سیل و انفجار اتمی ـ در فاصلهی چند دقیقه از یکدیگر به وقوع بپیوندند و زندگی بسیاری را با خاک یکسان کنند. هر یک از این فاجعهها در فوکوشیما به تنهایی رشتهی زندگی هزاران هزار انسان را از هم گسست و علاوه بر آن، در مدت زمانی کوتاه همهی نشانههای هستی و محیطزیستی را در مساحتی بیش از ۶۰ کیلومتر از میان برد و نابود کرد.
نابودی مطلق
"وقتی همهچیز نیست و نابود میشود، چه احساسی به انسان دست میدهد؟" انگیزهی دوریس دوریه برای ساختن فیلم "درودهایی از فوکوشیما" به گفتهی خود، یافتن پاسخ به همین سوال بود و به همین دلیل هم چند ماه پس از وقوع فاجعه به مناطق آلوده به رادیواکتیو فوکوشیما رفت تا به چشم خود "نیستی را ببیند و تجربه کند".
این کارگردان ۶۰ ساله میگوید: «میخواستم ببینم وقتی همه چیز با تشعشعات رادیواکتیو از بینمیرود، به چه معنا است. میخواستم تجربه کنم که دیدن ویرانههای اتمی چه حسی را در انسان برمیانگیزد. نمیدانستم نابودی و فنای کامل چطوری صورت میگیرد و چه شکلی است. این که خودم با بدنم این واقعیت را تجربه کنم، برایم خیلی مهم بود. در غیر این صورت نمیتوانستم داستان آن را به تصویر بکشم.»
مستند فوکوشیما
در فیلم "درودهایی از فوکوشیما"، از نماهایی که چگونگی وقوع این فاجعهها را به نمایش بگذارند، خبری نیست. این اثر مانند مستند "منطقهی بدون انسان" به شرح بنا و محوطهی نیروگاه برق هستهای ۴۰ ساله در سواحل فوکوشیما نمیپردازد که سد دریایی محافظ آن تنها در برابر امواجی به ارتفاع ۵٫۷ متری مقاومت میکرد.
در فیلم "منطقهی بدون انسان" نشان داده میشود که چگونه امواج ۱۴ متریسهمناکی که ۱۵ دقیقه پس از وقوع زلزله به حرکت درآمدند، در زمانی کوتاه نیروگاه، ژنراتورها و شبکههای خنک کنندهی رآکتورها را درهم شکستند و آنها را بهکلی از کار انداختند. در نتیجه دمای رآکتورها از حد مجاز بالاتر رفت و انفجار هستهای صورت گرفت.
کتاب مصور فوکوشیما
دوریس دوریه در فیلم "درودهایی از فوکوشیما"، همچنین قصد ندارد مانند همکار عکاس خود آلکساندر نویرایتر، تاثیر این رویداد را بر زندگی انسانها به تصویر بکشد. این روزنامهنگار آلمانی در سال ۲۰۱۳ به مدت ۳ هفته به ژاپن رفت تا از زندگی روزانهی مردم در فوکوشیما، گزارشی تصویری تهیه کند. نویرایتر حاصل کار خود را در سومین سالگرد این رویداد به شکل کتابی مصور با عنوان "فوکوشیما، ۳۶۰ درجه" منتشر ساخت. در این کتاب، از جمله عکسهای متعددی از ابزار و وسایل نو و کهنهبه چاپ رسیده که نشان میدهند چگونه زندگی روزمره مردم این منطقه دستخوش تغییر شده و دیگر هم به حال عادی برنمیگردد؛ یکی از این ابزار، دستگاه تشعشعسنج است که هر فردی در فوکوشیما برای اندازهگیری میزان پرتوهای آلوده به مواد رادیواکتیو پیرامون خود، به همراه دارد.
حرکت در مناطق آلوده
دستگاه تشعشعسنج در ابتدای فیلم "درودهایی از فوکوشیما" نیز تعیینکنندهی مسیر شخصیتهای آن است و ماری (با بازی روزالی توماس) بدون آن، از جای امن خود تکان نمیخورد. ماری برای کمک به ساکنان فوکوشیما که در پناهگاهی نزدیک به "منطقهی ممنوعهی" آلوده به مواد رادیو اکتیو زندگی میکنند، به فوکوشیما رفته است. او هم بار سنگین اندوهی گران را بر دوش دارد و به این امید که درگیر شدن با درد و فلاکت دیگران غم او را تسکین دهد، با گروه دلقکهای پناهگاه برای سرگرمکردن ساکنان آن همکاری میکند.
این افراد که اغلب سالخورده و بیمارند، خانه و کاشانه و بسیاری از عزیزان خود را از دست دادهاند و در واقع به پایان خط رسیدهاند. آشنایی ماری با یکی از این افراد که آخرین گیشای بازماندهی فوکوشیما است، فصل جدیدی در زندگی او میگشاید؛ فصلی که ماری پی میبرد چگونه باید با گذشتهی دردناک خود کنار بیاید.
امید؛ جوهر زندگی
"درودهایی از فوکوشیما" به زندگی انسانهایی میپردازد که هر چند همهچیز خود را از دست دادهاند، ولی بهگونهای خستگیناپذیر تلاش میکنند بر این نیستی مطلق پیروز شوند و زندگیجدیدی را آغاز کنند. روایت تصویری دوریس دوریه از این "زیست نوین" که با سازههای بارز فرهنگ ژاپنی طرحریزی شده، هر چند بر پایهی واقعیتی تلخ و جانکاه استوار شده، ولی پیامآور شور و شوق و عشق بیپایان به زندگی است.
این نخستین بار نیست که دوریه، صحنهی رویدادهای فیلم خود را به ژاپن منتقل کرده است: "غرق تماشای شکوفههای گیلاس" اولین کار او است که در فصل بهار و هنگام شکوفا شدن گلهای درختان گیلاس فیلمبرداری شده است. این فیلم روایت مردی مبتلا به سرطان را بازگو میکند که ناگهان همسر مهربانش را از دست میدهد و به قصد برآوردن تنها رویای او که رقص زیر درختان شکوفان گیلاس در ژاپن است، راهی این دیار میشود.
یکی از تفاوتهای برجستهی میان این دو فیلم، زاویهی بازتصویری رویدادهای آنها است: در فیلم "غرق تماشای شکوفههای گیلاس"، داستان از نگاه یک آلمانی بازگو میشود و در فیلم دوم، تکیه روی دید و برداشت یک ژاپنی است. بازی در این نقش، به عهدهی کائوری مومویی (ساتومی) گذاشته شده است که با توانایی تحسینبرانگیزی به آن جان میدهد.
دوریس دوریه در سال ۱۹۵۵ در هانوفر به دنیا آمده، پس از گرفتن دیپلم در آلمان به آمریکا رفته و در کالیفرنیا و نیویورک در رشتهی تئاتر و بازیگری تحصیل کرده است. او پس از بازگشت به کشورش تصمیم گرفت به فعالیت هنری خود نه روبروی دوربین، بلکه در پشت آن ادامه دهد. او همزمان چندین مجموعه داستان کوتاه و رمان هم نوشته است. نخستین رمان دوریه با عنوان "اکنون چه میکنیم؟" ماهها در فهرست کتابهای پرفروش آلمان بود.