وزیر بهداشت که در یکسال گذشته بهجای تأمین بهداشت و درمان مردم از تصمیمها و مواضع خامنهای درباره همهگیری کرونا دفاع و ستایش کرده، پس از بالاگرفتن اعتراضات نسبت به حکم حکومتی خامنهای مبنی بر ممنوعیت ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی به صحنه آمد تا بلکه به آن رنگوبوی علمی دهد. دامنهی اعتراضات حتی به مسئولان طراز اول نظامپزشکی کشیده شده که سالها اداره بهداشت و درمان کشور را بهعهده داشتند و صدای دکتر ایرج فاضل را درآورده که جان خامنهای را در سال ۶۰ نجات داد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
سعید نمکی، وزیر بهداشت ایران مدعی شد خامنهای «گزارشهای علمی» درمورد «تردیدهای موجود» درباره شیوه ساخت واکسن کرونا از طریق mRNA و احتمال «بههم ریختن سیستم ایمنی بدن» در صورت تزریق آن را دریافت کرده و همچون پدر و دلسوز خانواده از «حق» خود استفاده کرده و مسئولان کشور را از چیزی که درباره آن تشکیک ایجاد شده، منع کرده است. او فراموش میکند جامعه المصطفی العالمیه، نهاد زیرنظر ولایت فقیه سال گذشته توسط علیرضا مرندی نماینده خامنهای و مسئول تیم پزشکی او به اوگور شاهین یکی از صاحبان بیونتک و سازنده این واکسن بابت توسعه و آزمایش بالینی واکسنهای درمان سرطان براساس mRNA جایزه داد.
ادعای خامنهای پس از آن صورت گرفت که طی هفتههای گذشته از یکسو فرماندهان سپاه بارها از خطرناک بودن واکسنهای فوق خبرداده بودند و از سوی دیگر مقامات سیاسی و بانکی برطبل تحریم واکسن میکوبیدند.
خامنهای در حالی به اظهارنظر در مورد واکسن کرونا میپردازد که پیشتر در مورد افزایش قیمت سوخت که به اعتراضات عمومی دامن زد و در نتیجه ۱۵۰۰ نفر جان خود را از دست دادند گفته بود: «دراین کار سررشته ندارم و نظرات کارشناسی نیز متفاوت است اما گفته بودم اگر سران سه قوه تصمیم بگیرند از آن حمایت میکنم.» از قرار معلوم خامنهای در این رابطه «سررشته» دارد. وزیر بهداشت نیز کشف میکند که در اروپا و آمریکا هم خیلیها این واکسن را تزریق نمیکنند اما توضیحی نمیدهد آن عده به جای واکسنهای مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی و پیشرفتهترین شبکههای درمانی دنیا، واکسنهای تأیید نشده «کوبایی» و «چینی» تزریق میکنند یا نه؟
نوه خامنهای محصول درمان پزشکان انگلیسی
خامنهای در حالی درمورد واکسن انگلیسی و آمریکایی و مقاصد شوم آنها هشدار میدهد که نوهاش نتیجه تلاش کلینکهای درمان نازایی لندن است.
بر اساس اسناد ویکیلیکس اختلالات ناباروری مجتبی خامنهای و همسرش طی سه سفر مدتدار به لندن در بیمارستانهای «ولینگتن» و «کرامول» تحتدرمان قرارگرفتند. این زوج برای ادامه معاینات و درمان درسال ۶۹ به سفر چهارم تن دادند و بعد از دو ماه اقامت در لندن همسرش حامله شد. در این سفر مادرهمسر و تعداد زیادی همراه و محافظ و سعید امامی معاون امنیتی وزارت اطلاعات آنها را همراهی میکردند.
خاندان خمینی نیز نیاز نمیدیدند که از فرمایشات رهبر انقلاب و ولیفقیه اول پیروی کنند. خمینی که با تمسخر مدعی بود برای عمل لوزه یکی از بستگان شاه از اروپا برای او دکتر آوردند همسرش در بحبوحه جنگ و در سال ۶۱ و پسرش احمد در سال ۷۱ برای درمان چشم به اسپانیا رفتند.
هاشمی رفسنجانی نیز علیرغم این که در سال ۸۰ گفته بود: «الان کسی نیاز ندارد برای معالجه به خارج برود.» در خاطرات خود بهمواردی اشاره میکند که همسر و فرزندانش برای درمان به انگلیس، اتریش، سوئیس و کانادا میروند.
لندن محل درمان مراجع تقلید شیعه
علیرغم سخنان خامنهای و خمینی علمای شیعه و به ویژه گردانندگان نظام اسلامی هم قبل از دستیابی به قدرت و هم بعد از رسیدن به قدرت ضمن امکان استفاده از بالاترین امکانات و تجهیزات پزشکی در داخل کشور، درمان بیماریهای خود را در سفر به لندن و اروپا پیگیری میکردند.
آیتالله ابوالقاسم خویی مرجع تقلید اعلم شیعه در بحبوحه درگیریهای مرزی ایران و عراق در سال ۱۳۵۰ برای درمان به لندن رفت.
درسال ۱۳۵۶ مرتضی مطهری همراه با علامهطباطبایی برای درمان به لندن رفت. همان موقع آیتالله طاهری خرمآبادی که در نظام اسلامی مصدر مشاغل مهمی شد نیز برای درمان پسرش به لندن رفت. علامه محمدتقی جعفری نیز پیش از انقلاب برای درمان به لندن رفت.
آیتالله محمدرضا گلپایگانی مرجع تقلید شیعیان نیز در سال ۱۳۶۹ در حالی که سرم به دستش بود و در شرایط بسیار بد جسمی بهسر میبرد به انگلستان سفر کرد و خامنهای در بیمارستان او را بدرقه کرد.
آیتالله علی سیستانی و آیتالله محمداسحاق فیاض مراجع تقلید شیعه در عراق نیز برای سفر درمانی به لندن رفتند. آیتالله سیستانی در بیمارستان تخصصی قلب هرفیلد جراحی شد.
محمد فاضللنکرانی مرجع تقلید شیعه، در دههی ۷۰ برای ادامه معالجه به لندن رفت.
آیتالله صافی نیز خبر میدهد که پس از معالجه در لندن به پزشکاش دعا میکند که مسلمان شود.
آیتالله محسن اراکی رئیس مجمع تقریب مذاهب و عضو مجلس خبرگان بهبهانه معلولیت یکی از فرزندانش، برای کارهای درمانی به لندن میرود.
عباس واعظ طبسی تولیت آستان قدس رضوی نیز سفرهای درمانی متعدد به لندن داشت.
محمدرضا مهدویکنی رئیس سابق مجلس خبرگانرهبری، همراه با محسن دعاگو امام جمعهشمیرانات که در دههی ۶۰ با نام مستعار محمدجواد سلامتی یکی از "شکنجهگران بیرحم" اوین بود به لندن سفر کردند.
بیمارستان خصوصی The Wellington Hospital که به نمایندگی خامنهای در Kilburn شمال غرب لندن، نزدیک است، محل بستری بسیاری از عوامل نظام اسلامی است. دیناروند یکی از مسئولان وزرات بهداشت در ارتباط با دوران حضورش در منچستر میگوید: «خیلی از مسئولان و مراجع تقلید در منچستر به منزل ما میآمدند تا بروند سخنرانی کنند گاهی مراجع تقلید عظام یا علمایی که برای درمان میآمدند را همراهی میکردم.»
موسوی جزایری نماینده خمینی و خامنهای و امام جمعه اهواز و نماینده مجلس خبرگانرهبری در بهمن ۱۳۹۷ برای انجام عمل «لیپوساکشن» به منچستر سفر کرد.
آیتالله مرعشینجفی مرجع تقلید شیعیان در فروردین ۱۳۶۰ برای درمان چشماش به اسپانیا رفت. سفر درمانی او به اسپانیا درحالی صورت گرفت که او تا آخر عمر به «حج» نرفت و ادعا میکرد که «مستطیع» نیست و حج بر او واجب نیست.
آیتالله شریعتمداری تلاش زیادی کرد تا برای درمان بهخارج از کشور برود اما با مخالفت خمینی روبرو شد.
آیتالله محمد مؤمن عضو سابق شورای نگهبان در سال ۱۳۷۴ در تصادف شدیدی بهشدت مجروح شد. خامنهای هزینه درمان و جراحیهای متعدد وی در اروپا را پرداخت.
هزاران مصدوم شیمیایی در دوران جنگ برای درمان به اروپا و به ویژه آلمان اعزام شدند تا از پیشرفتهترین امکانات پزشکی در این زمینه برخوردار شوند.
مرکز پزشکی هانوفر متعلق به دکتر سمیعی یکی از مراکز مهمی است که به درمان روحانیون و مسئولان رژیم میپردازد.
هاشمی شاهرودی پیش از مرگ مخفیانه به آلمان رفت تا روند درمانی خود را در این کشور دنبال کند. غلامرضا منصوری نیز برای درمان به آلمان رفت.
محمدتقی مصباح یزدی نیز بارها برای سفرهای درمانی و سیاحتی به خارج از کشور سفر کرد و هر بار از بودجههای دولتی استفاده کرد.
در تیرماه ۱۳۹۷ آیتالله عیسی قاسم، رهبر شیعیان بحرین که مورد حمایت خامنهای است نیز به جای سفر به ایران برای تشخیص بیماری و درمان به لندن رفت.
علیرضا مرندی وزیربهداشت اسبق در دههی ۷۰ برای درمان قلب خود نزد «شیطان بزرگ» رفت و بیش از سه ماه در آنجا اقامت کرد و نترسید آمریکاییها دستگاهی در قلب یا بدنش کار بگذارند.
هاشمیرفسنجانی در خاطراتش به گوشهای از سفرهای درمانی مسئولان نظام و اعضای خانوادهشان به اروپا در دوران جنگ اشاره میکند. آنها درحالی که کشور در مضیقه بود و یک دم از سردادن شعارهای پرطمطراق دریغ نمیکردند از ارز دولتی برای سفرهای درمانی استفاده میکردند.
بیتردید اگر قرار بود توطئهای از سوی غربیها صورت گیرد روی مسئولان طراز اول نظام اسلامی که زیر تیغشان بودند صورت میگرفت و نه از راه دور روی مردم ایران.
ساختن واکسن کوبایی در ایران
خامنهای ادعا میکند که شرکتهای آمریکایی و انگلیسی قصد دارند واکسن خود را روی ایرانیها آزمایش کنند درحالی که نه تنها مراحل سهگانه آزمایش واکسن آنها در کشورهای اروپایی و آمریکایی طی شده بلکه دهها میلیون دوز آن تاکنون در آمریکا و کشورهای اروپایی و اسرائیل و کشورهای منطقه تزریق شده است.
عبدالحسین روحالامینی نماینده تهران که پسرش در کهریزک به قتل رسید از سوی مجلس مسئول پیگیری واکسن شده میگوید: «باید کشورهای تولید کننده، واکسن را ۵ سال روی مردم خودشان آزمایش کنند و بعد اگر صلاح و صرفه بود، اقدام به خریداری این واکسنها شود». وی تاکید کرده که «ممکن است این واکسنها آثار ژنتیکی روی مردم ایران داشته باشد و امنیت و منافع ملی را به خطر بیندازد».
او که از مسئولان اسبق انستیتو پاستور بوده شخصاً در پروژهیهای واکسن و دارو منافع مالی دارد.
واکسن کوبایی که خامنهای و وزیر بهداشت بشارت آن را میدهند قرار است روی مردم ایران تست شود. نمکی وزیر بهداشت میگوید پیشتر در حوزه واکسن هپاتیت بی و پنوموکوک با کوباییها کار شده است اما نتیجه کار را نمیگوید. در سال ۱۳۷۴ رائول کاسترو که مسئول واحد بیوتکنیک کوبا بود پروژه ساخت واکسن هپاتیت را بهمبلغ ۲۲ میلیون دلار به ایران فروخت. در پروژهی هپاتیت نیز مسئولان بهداشتی مدعی بودند میخواهیم واکسن را از طریق انتقال دانش فنی در ایران بسازیم. همکاری با کوبا در ساخت واکسن هپاتیت بی پس از شکستهای پیدرپی، دهها میلیون دلار هزینه روی دست مردم ایران گذاشت بدون آن که نتیجهای حاصل شود. این بار تجربه شکستخورده را در تولید داخلی واکسن کرونا با همکاری کوبا تکرار میکنند.
درحالی که تمام کشورهای اروپایی و منطقه واکسیناسیون را آغاز کردهاند، هیچ خبری از برنامه واکسیناسیون در ایران نیست.
فرماندهان سپاه، آستان قدس رضوی و ستاد اجرایی فرمان امام و امپراطوری مالی خامنهای به دنبال منافع اقتصادی حاصل از ساخت «واکسن ایرانی» هستند. برای آنها جان مردم مهم نیست و از آنها به عنوان گروگان استفاده میشود. کسانی که به جای اکسیژن، مازوت در ریههای مردم ایران میکنند به فکر سلامت مردم ایران نیستند.
ممنوعیت ورود واکسن، جان میلیونهاایرانی را به خطر میاندازد و جنایت علیه بشریت محسوب میشود.
* مطالب منتشر شده در صفحه "دیدگاه" الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.