1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

فعالیت سیاسی بحث‌انگیز سپاه و بسیج

۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۹, شنبه

نقش آشکار و نهان بسیج در مسائل سیاسی ایران در سه دهه گذشته، موضوعی کشمکش‌آفرین بوده است. حساسیت دراین زمینه با به قدرت رسیدن احمدی‌نژاد بیشتر شد. اینک فرمانده سپاه، از فعالیت سیاسی بخشی از بسیج خبر می‌دهد.

شبه‌نظامیان بسیجی در یک رژه نظامی در تهران
شبه‌نظامیان بسیجی در یک رژه نظامی در تهرانعکس: ISNA

محمدصادق جوادی‌حصار، مدیرمسئول روزنامه توقیف‌شده‌ی توس و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در گفتگو با دویچه‌وله از انگیزه‌های ورود رسمی بسیج به عرصه سیاست می‌گوید.

تفکیک بسیج به دو بخش نظامی و غیرنظامی در آستانه انتخابات، چه هدف‌هایی را دنبال می‌کند؟

محمدصادق جوادی حصار: طراحان این موضوع باید به چند سوال پاسخ دهند: اول این‌که اگر قسمت‌هایی از بسیج غیرنظامی و صرفا فرهنگی یا سیاسی است، آیا امکان تعامل این بخش با گروه‌های سیاسی دیگر هست یا نه.

آیا اگر عده‌ای از نیروهای غیرنظامی بسیج در مسائل سیاسی با فرماندهی سپاه و رده‌های بالای سپاه به تعارض رسیدند، اجازه دارند از کاندیدای دیگر یا موضع سیاسی دیگری پیروی کنند؟

آیا گروه‌های سیاسی دیگر می‌توانند از این بخش بسیج در جهت آرمان و اهداف خود استفاده کنند؟ مدیریت و فرماندهی این بخش از بسیج بر عهده نظامیان خواهد بود یا دیگران؟

آیا بسیج ادارات و دانشجویی اجازه دارند که از جریان‌های سیاسی ولو مخالف با نظرات فرماندهی و مدیریت سپاه، برای بحث و گفتگو دعوت کنند؟

اگر مدیریت کلان این نیروها، برعهده سپاه باشد، دیگر چه معنا دارد که بخشی از آنها بتوانند در فعالیت‌های سیاسی شرکت کنند؟ با این رویکرد می‌توان گفت اتاق تفکر در ستاد فرماندهی سپاه، دارد تصمیم‌سازی می‌کند تا از این بدنه به‌عنوان یک پیاده نظام در جهت تحقق اهداف ترسیم شده بخش نظامی در میان جامعه استفاده کند.

هنگام روی کار آمدن دولت نهم عنوان شد که احزاب پادگانی آن را یاری کردند، اما متصدیان و یاران آن، هیچگاه تحلیل دولت پادگانی را نپذیرفتند. سوال اینجاست که در ۴ سال اخیر چه گذشته که این پیاده نظام یا اتاق فکر به شکل آشکارتری وارد صحنه شده است؟

علت اش این‌است که ماه زیر ابر نمی‌ماند. حرکت دور قبل و اثری که روی انتخابات گذاشتند، انکارناپذیر است و دیگر نمی‌توانند بگویند بسیجی‌ها و نظامیان در آن دخالت نداشتند. الان ناچارند همان تلاش‌را با وجهه قانونی دنبال کنند. بسیج یک سازمان گسترده نظامی و سیاسی با لجستیک کاملا گسترده در تمام کشوراست و تحت فرماندهی واحد می‌تواند در حداقل زمان، با سرعت هر چه تمامتر، رفتار واحدی را در سراسر کشور پیش برد. یعنی یک حزب تمام عیار است با نام نیروی مقاومت.

با دیسیپلینی نظامی که اساسا با انضباط عادی تفاوت دارد...

دقیقا. بسیجی‌ها اطرافیان ما هستند و ما می‌دانیم که به آنها در جلسات‌شان می‌گویند این جلسه نظامی است و نباید حرف‌های آن بیرون برود. این‌ها دچار تناقض شده‌اند و برای مقابله با فشار افکار عمومی و رهنمود امام، از تفکیک نظامی و غیرنظامی در بسیجیان حرف می‌زنند. به همان نظامی بسیجی هم که می‌گویند در مسائل سیاسی دخالت نکنید، یعنی سازماندهی شده دخالت نکنید.

به نظر من لازم است بسیجی‌ها، مخلصانه و شجاعانه بگویند ما یک حزب تشکیل می‌دهیم و از بدنه سپاه جدا می‌شویم. اما به شرطی که از بیت‌المال و منابع ملی برای کارهای خود هزینه انحصاری نکنند. اگر آنها به این شکل وارد رقابت توانمندانه با گروه‌ها و ان‌جی‌اوها واحزاب دیگر شدند، ما هم استقبال می‌کنیم.

مهندسی جدید انتخابات چه رویکردی دارد؟ این جریان‌های منسجم قرار است از که حمایت کنند؟ از آقای احمدی‌نژاد یا محسن رضایی با توجه به همبستگی‌ها و وابستگی‌های قدیم سپاه و بسیج به ایشان؟

شبه‌نظامیان بسیجی

نیروهای موثر در منظومه سیاسی ایران متوجه شده‌اند که شرایط عمومی جهانی و فشاری که روی دو دولت آمریکا و ایران برای حل بحران‌شان هست، به کوپن آقای احمدی‌نژاد نمی‌خورد. آنها متوجه شده‌اند که با مهره احمدی‌نژاد نمی‌شود در شطرنج سیاسی جهان نقش فعالی ایفا کرد. به عقیده من فصل عبور از احمدی‌نژاد فرا رسیده ولی هنوز روشن نیست چه کسی جای ایشان را خواهد گرفت. به نظر برخی، اگر دولت ائتلافی آقای رضایی می‌توانست تاثیر قابل توجهی ایجاد کند، شاید جریان راست می‌توانست حول آن جمع شود. از طرف دیگر، نیروهای بسیجی و سپاهی و بخشی از نیروهای اصولگرا با توجه به مجموع مواضعی که از آقای موسوی دیده می‌شود، تمایل آشکاری به ایشان دارند و تیم آقای موسوی هم تلاش دارد تعامل مثبت خانواده‌های شهدا و بسیجیان و سپاهیان و حزب‌اللهی‌های متاثر از جنگ را به ایشان جلب کند.

در سی سال گذشته، روسای جمهور ایران معمم یا مکلا بودند. آقای رضایی با شانس بالا، سرلشکر بازنشسته و فرمانده سابق سپاه است. ورود سرداران به این دور از رقابت‌ها چه دورنما و معنایی دارد؟

البته سابقه حضور در یک نهاد نظامی صرفا منفی نیست و خلاف‌آن هم لزوما مثبت نیست. آقای احمدی‌نژاد بعنوان یک چهره آکادمیک پا به عرصه گذاشت اما شدیدترین مواضع را اتخاذ کرد و رفتارهای ستیزه جویانه ای در درون و بیرون کشور نشان داد. آقای رضایی مدت‌هاست از سپاه بیرون آمده و چهره سیاسی حرفه‌ای به خود گرفته است. ایشان کاراکتر غیرنظامی نمایش می‌دهد، هر چند روحیات و مرام رسوب شده در این اشخاص را نباید از نظر دور داشت. قالیباف هم همین چهره را نشان داده و دارد کار غیرنظامی می‌کند. اینها چهره‌های مردمی جنگ هستند که جنگ آنها را به میادین دفاع کشاند و قابلیت‌های بالای‌شان باعث شد به فرماندهی برسند. من تصور می‌کنم در میان گزینه‌های موجود، رقابت‌های جدی بر سر اصلاح طلبان و اصولگرایان با دو شاخص عمده نمایندگی می‌شوند.

و نمایندگان شاخص این دو جبهه کیستند؟

آقای کروبی تلاش می‌کند بخش شفاف‌تر اصلاحات را نمایندگی کند. در دفاع از حوزه اصولگرایان، شفافیت آقای احمدی‌نژاد بیشتر است. آقای موسوی به طور میانه روتری بین اصولگرایان و اصلاح طلبان حرکت می‌کند. آقای رضایی هم با ارسال سیگنال‌های مشخص، سعی در جلب اصلاح‌طلبان میانه روتر دارد تا دولت ائتلافی تشکیل دهد. به نظر من اگر قرار باشد انتخابات در سبک‌های گذشته دنبال شود و اصلاح طلبان مساعدت بیشتری کنند، در روزهای آینده گرایش ها به سمت آقای کروبی بخاطر شفافیت بیشتر، زیادتر می‌شود. اگر گرایش به سمت اصولگرایان سوق پیدا کند ، شانس احمدی‌نژاد بالا می‌رود. اما اگر جامعه به سمت میانه روی متمایل شود و بخواهد از دو سر طیف انتخاباتی صورت گیرد، گزینه آقای رضایی قابل توجه است.

مصاحبه‌‌گر: مهیندخت مصباح
تحریریه: فرید وحیدی

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه