محمدرضا حدادی متولد ۱۳۶۶ است. وی زمانی که ۱۵ سال داشته در جریان یک سرقت منجر به قتل دستگیر می‌شود. در مراحل اولیه رسیدگی به پرونده، وی به قتل با تسمه پروانه اعتراف می‌کند. در دادگاه نیز اعتراف خود را تکرار می‌کند. اما چند روز پس از دادگاه در ملاقات با مادرش از او در مورد دریافت پول می‌پرسد و وقتی مادرش اظهار بی‌اطلاعی می‌کند، می‌گوید که قرار بوده او با توجه به نوجوان بودنش قتل را بر عهده بگیرد و در ازای آن مبلغی پول به مادرش پرداخت شود.

بعد از این دیدار، محمدرضا در آبان ماه سال ۸۲ طی نامه‌ای به قاضی پرونده‌اش برای او شرح می‌دهد که نقشی در قتل نداشته و تنها به خاطر نوجوان بودنش به او گفته‌اند که اگر قتل را بر گردن بگیرد، اعدام نخواهد شد.

پدر محمدرضا حدادی در گفت و گو با دویچه وله می‌گوید: «پسر من از همه کوچکتر بوده، گولش زدند و گفتند ما پول به تو می‌دهیم. او هم روی نادانی خودش چون چهارده سالش بوده، قتل را گردن گرفته. آنها که ۲۵ ساله و ۳۰ ساله بودند تبرئه شدند، این الان قرار است اعدام شود. خود قاضی هم که پرونده را ساخته، گفتار بچه من را اصلا در پرونده قید نکرده است.»

معصومه طهماسبی، وکیل محمدرضا حدادی، به دویچه وله گفت که اجرای حکم به او ابلاغ نشده و تنها یکی از زندانیان با پدر محمد تماس گرفته و گفته حکم او قرار است چهارشنبه اجرا شود.

خانم طهماسبی می‌گوید: «دو نفر از زندانیان شاهد بودند که دو متهم دیگر این پرونده با وعده‌ی دادن ۱۵ میلیون تومان پول، از محمدرضا خواسته‌اند که قتل را بر عهده بگیرد. محمد هم به خاطر وضع نامناسب معیشتی خانواده‌اش این شرط را قبول می‌کند با این امید که این پول را می‌گیرد و سروسامانی به خانواده‌اش می‌دهد. ولی بعد آنها منکر می‌شوند و محمد هم هرچه می‌گوید که در چه شرایطی این قتل را قبول کرده دیگر مورد قبول قرار نمی‌گیرد.»

پدر محمدرضا حدادی می‌گوید، بارها سعی کرده از اولیای دم رضایت بگیرد، اما حتی اجازه ورود به منزلشان را هم به وی نداده‌اند: «هر زمانی می‌روم پسرش می‌آید در حیاط و اجازه نمی‌دهد من داخل شوم. بعد هم زنگ می‌زنند ۱۱۰ آنها هم می‌آیند مرا می‌برند به کلانتری. تا ۱۱ و ۱۲ شب کلانتری می‌مانم، بعد ولم می‌کنند.»

پدر محمدرضا، کارگر زمین‌های کشاورزی است. او می‌گوید، با گوجه‌چینی و خیارچینی توان اداره زندگی‌اش را نداشته و به همین دلیل محمدرضا را با یک برادر معلول و یک خواهر و مادری که دوبار سکته قلبی کرده، تنها گذاشته است.

به گفته‌ی آقای حدادی، خواهر محمدرضا با شنیدن خبر اعدام قریب‌الوقوع برادرش خودش را آتش زده و البته فعلا زنده مانده است.

معصومه طهماسبی وکیل محمدرضا حدادی می‌گوید، رئیس قوه قضائیه تنها کسی است که در حال حاضر می‌تواند به محمد کمک کند: «با توجه به اینکه تمام مراحل قانونی این پرونده انجام شده، در این مرحله تنها کسی که می‌تواند جلوی اجرای این حکم را بگیرد کسی است که استیذان داده، یعنی اذن را داده، بنابراین جناب آقای لاریجانی تنها کسی است که می‌تواند در این مرحله به محمد کمک کند تا ما بتوانیم یک بار دیگر پرونده را به جریان بیندازیم.»

میترا شجاعی

تحریریه: کیواندخت قهاری