هلن سیکسو: خیزش ایرانیان آتشفشانی است که سوخت میخواهد
۱۴۰۱ دی ۶, سهشنبه
هلن سیکسو، متفکر، نویسنده و حامی فرانسوی حقوق زنان، ضمن ستایش از شجاعت زنان ایرانی میگوید آنها به حمایت نیاز دارند. بنیانگذار مرکز مطالعات فمینیسم، خیزش ایرانیان را الهامبخش خوانده و پشتیبانی از آن را ضروری میداند.
عکس: Lisa Louis/DW
تبلیغات
هلن سیکسو در سال ۱۹۳۷ متولد شد و با انتشار کتاب "خنده مدوسا" در سال ۱۹۷۶ به شهرتی جهانی دست یافت. این کتاب به زبان فارسی نیز ترجمه و منتشر شده است.
فشار و خشونت علیه زنان و راههای مقابله با آن محور اصلی این کتاب و از دغدغههای مهم این نویسنده است که تحولات ماههای اخیر ایران و نقش زنان در جنبش اعتراضی را به دقت دنبال میکند.
لیزا لوئیس، همکار دویچهوله در پاریس، در گفتوگویی به ابتکار بخش فارسی دویچه وله، پای صحبت این نویسنده، اسطورهشناس و نظریهپرداز مشهور فرانسوی نشسته و نظر او درباره جنبش اعتراضی در ایران را جویا شده که ترجمه آن در ادامه میآید.
دویچهوله: اعتراضات اخیر در ایران حدود سه ماه پیش در پی کشته شدن مهسا امینی، دختر ۲۲ ساله پس از بازداشت توسطماموران گشت ارشاد آغاز شد. شما وضعیت زنان در ایران را چگونه تحلیل میکنید؟ آیا آنها هیچ حقوقی ندارند و این مسئله در تظاهرات اخیر چه جایگاهی دارد؟
هلن سیکسو: تقریبا از ابتدای جنبش فمینیستی در غرب در دهه ۱۹۷۰ میلادی این زنان ایرانی بودند که به مقاومت علیه ازخودبیگانگی برخاستند و به نماد آزادیخواهی بدل شدند. از صد سال پیش تاکنون انقلابها در ایران یکی پس از دیگری در حال رخ دادن بوده است.
با هر جنبش اعتراضی، مثلا جنبشی که به حرکت به سوی مدرنیتهی محدود در دوران محمدرضاشاه پهلوی منجر شد – اگر بتوان آن را اینگونه نامید – و در تحولات بعدی آن و قدرتگیری روحالله خمینی، زنان قربانی، بهانه یا گروگان این جنبشها بودهاند.
زنان ایرانی بسیار تحصیلکرده و الگوهای واقعی هستند. آنها در سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) نماد ازخودگذشتگی، همبستگی و همدردی و کسانی بودند که در کف خیابانها اعتراض میکردند. نخستین پرده از سرکوب هم پس از همین دوران نمایان شد؛ زنان مجبور به رعایت "حجاب" شدند، اما چه کسی فکر میکرد که همین حجاب برای تمام دورانها به نماد رزم زنان علیه سرکوب و فشار بدل شود؟ دوره اخیر کبریتی بود که به بشکه باروت زده شد؛ به موقعیتی که زنان از دههها پیش در آن در رنج بودند.
دوستان زن ایرانی من از زندگی دوگانه خود حکایت میکنند؛ در خیابان لباس بدل میپوشند و در خانه آزادند و رها از خشونت این دیکتاتوری. تعجببرانگیز نیست که این زنان به چنین نمادی تبدیل شدهاند. جنگها و جنبشهای بزرگ آزادیبخش اغلب با یک حادثه و جرقه آغاز میشوند.
دویچهوله: شما در مشهورترین اثر خود، "خنده مدوسا"، از جمله به توصیف موقعیتهایی میپردازید که در آن زنان باید با کمک سبک نوشتاری زنانه و بدن خود، با یک نظام مردسالار مقابله کنند. وضعیت کنونی ایران تا چه اندازه شباهتهایی را [با کتاب شما] نشان میدهد؟
سیکسو: کتاب من یک روایت بهروزشده از اساطیر یونان بود. برای توصیف موقعیت زنان و ستیز مرگبار مردان علیه آنها مثال بهتری وجود ندارد. مدوسا دختر فورسیس و ستو، خدایان اساطیری دریا و تنها عضو فناپذیر خانواده بود. مردان از او وحشت داشتند، زیرا میتوانست با نگاه به آنها به سنگ تبدیلشان کند.
اما قدرت شگرف مدوسا در برابر مردان از کجا میآمد؟ از آنجا که او مردان را میدید و برخی فرصت دیدنش را نداشتند. مردان نمیخواهند زنان را ببینند و بر آنها حجاب میپوشانند تا نامرئی شوند و به شبح تبدیل شوند. وحشتناک است که زنان تا چه حد و حتی در زندگی روزمره پوشانده میشدند. اما زنان نه شیء هستند نه عروسک پوشیده. آنها به واقع میدرخشند و بسیار زیبا هستند. مدوسای من چهارگوشه جهان را گشته و کاملا اینگونه به نظر میرسد که اکنون در ایران است.
هلن سیکسو در سال ۱۹۷۵ میلادی "خنده مدوسا" را منتشر کرد که با آن شهرتی جهانی یافتعکس: Sophie Bassouls/Leemage/IMAGO
دویچهوله: برخی میگویند اگر اجبار حجاب در ایران برداشته شود رژیم هم سقوط میکند. شما هم چنین نظری دارید؟
سیکسو: هر دو با هم میروند. حجاب اجباری نماد جباریت است. در ضمن هیچ یک از دوستان ایرانی من اعتقاد ندارند که اعلام برچیده شدن گشت ارشاد به نحوی به بهبود اوضاع منجر شود. زنی که در خیابان روسری از سر برمیدارد، چنان که زنان ایرانی میکنند، شهامت فوقالعادهای دارد. او بر ترس از مرگ چیره شده است. اما این نمایش قدرتمندانه به معنای پیروزی نیست. زنان هنوز وقتی وارد یک مکان عمومی میشوند باید روسری بر سر کنند.
رژیم خشونت و ستمی باورنکردنی از خود به نمایش میگذارد. به تازگی دو جوان با چنان شقاوتی به قتل رسیدند که تمام بشریت باید از آن متاثر باشد. این اجرای حکم اعدام در بدترین شکل ممکن است. رژیم آماده است شکنجه کند و مایل است این مسئله را در حافظه ایرانیان، به خصوص جوانان و زنان، حک کند. آنها زنان را به مرگ زجرآور تهدید کرده و زنده به گورشان میکنند.
دویچهوله: رژیمی که بنیاد آن بر شقاوت علیه زنان بنا شده، چگونه میتواند به حیات ادامه دهد؟
سیکسو: این را فقط خودشان میدانند. اما من اعتقاد دارم کسانی که قادر به این کار باشند، دیگر انسان نیستند. حتی اگر چنین چیزهایی فقط در ایران رخ ندهد.
دویچهوله: اما مگر زنان همیشه "جنس ضعیف" قلمداد نمیشوند...
سیکسو: بله، اما خیلی وقت است که دیگر چنین دیدگاهی حاکم نیست. و کاملا برعکس، زنان جنس قویترند و مردان به همین دلیل از آنها میترسند.
دویچهوله: زنان ایرانی این همه شجاعت را از کجا به دست میآورند؟
سیکسو: این را فقط خود زنان ایرانی میتوانند به شما بگویند. اما من در هر حال به شدت تحت تاثیر شهامت آنها هستم. و طبیعی است که از خود سوال میکنم که آیا اصولا حق دارم در این باره اظهار نظر کنم؟ بالاخره من در ایران نیستم و مانند آنها که آنجا زندگی میکنند جان خود را به خطر نمیاندازم. اما دوستان ایرانیام به من گفتند چرا کاری نمیکنم؟ میگویند حرف بزن، وقتی حرف بزنی مردم به تو گوش میدهند. برای من مهم است که بگویم من حرفهای شما را شنیدم.
دویچهوله: جنبش اعتراضی در ایران چه تاثیری بر کشورهای دیگر با رژیمهای خودکامه میگذارد، آیا میتواند به حرکتهای اعتراضی در دیگر کشورها دامن بزند؟
سیکسو: گمان نمیکنم. موقعیتها با هم تفاوت دارند و متاثر از رویدادها و ویژگیهای ملی هستند. همه چیز به زمان مناسب بستگی دارد. در غیر این صورت به طور مستقیم یک انقلاب جهانی رخ میدهد. اما طبیعتا زنان ایرانی با خیزش خود به الگویی بدل میشوند که دیگر محو کردنی نیست.
این جنبش، به خصوص در جوانها دلگرمی ایجاد میکند؛ جوانانی که بالاخره زمانی باید پا جای پای معترضان امروز بگذارند، همانطور که به عنوان مثال در مبارزه علیه تغییرات اقلیمی رخ داد.
دویچهوله: آیا حجاب برای شما در همه شرایط نماد ستم است؟
سیکسو: بله. [حجاب] قرار است زنان را حذف و ناپدید کند. البته برخی میگویند "حجاب خوب" هم وجود دارد. در فرانسه برخی زنان آن را به عنوان یک ژست سیاسی میبینند. از آنجا که کشور لائیک مخالف پوشش زنان است، حجاب برای آنها اعلام جنگ علیه دولت است. اما چرا این زنان به وضعیت زنان در ایران فکر نمیکنند؟ آیا نمیبینند که در چنین کشوری با پیشینه و سنتی کهن، حجاب زندگی، آزادی، امید و جسم زنان را محدود میکند؟
دویچهوله: آینده نزدیک ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
سیکسو: نمیدانم. حتی مردمی که در ایران هستند هم نمیدانند. آنچه هماکنون رخ میدهد بسیار تاثیرگذار و در عین حال شکننده است. همه این به نمایش گذاشتنهای شورش، غرور و کرامت - همگی به آتشفشانی خارقالعاده میماند؛ این آتشفشان به سوخت هم نیاز دارد. اما این کار را چه کسی انجام میدهد؟
کشورهای غربی به اوکراین کمک میکنند، که بسیار هم کار درستی است. اما اگر زمانی تمام معترضان یا اعدام شده یا به زندان افتاده باشند، چه کسی به زنان و مردان ایرانی کمک میکند؟
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
جنبش زنان ایران عمری دستکم صدساله دارد و به عنوان جنبشی درونزا دستاوردهایی داشته است که به نظر بازگشتناپذیر میرسد. زمانی زنان در انزوا میزیستند، اما سختکوشیها و مبارزاتشان آنان را به بالاترین مقامهای کشور رساند.
عکس: Sanati/Najmabadi
"آغاز جنبش مستقل زنان در ایران"
برخی از تاریخدانان انتشار نخستین مجله زنان در سال ۱۲۸۹ در تهران را تاریخ آغاز جنبش مستقل زنان در ایران دانستهاند. "دانش" هفتهنامهای بود که توسط "خانم دکتر کحال" منتشر میشد. او همسر دکتر حسین کحالزاده چشمپزشک و دختر محمد حکیمباشی از اقلیتهای مذهبی همدان بود. پس از تحصیل در مدرسههای میسیونری طبابت را نزد پدر و همسرش آموخته بود. "دانش" هدف اصلیاش را تشویق زنان به علمآموزی قرار داده بود.
عکس: donya-e-eqtesad
محرومیت زنان از آموزش
در دوره قاجار تحصیل علم برای دختران بیهوده و حتی خطرناک دانسته میشد و شرکت در زندگی سیاسی و اجتماعی از امتیازهای مردان بود. همچون بسیاری از جوامع دیگر خانه و آشپزخانه مکان "طبیعی" برای زن شمرده میشد.
عکس: Farhangnews
جدایی فضای زن و مرد
درحالیکه حجاب کامل مانع کار زنان کارگر و فروشنده بود، روبنده و چادر سیاه یا سرمهای زنان طبقه مرفه را از دیگران متمایز میساخت. اندرونی و بیرونی در خانههای شهری دنیای زن و مرد را از هم جدا میکرد. حتی در تهران زنان از یک سو و مردان از سوی دیگر پیادهرو حرکت میکردند.
عکس: asrpress
دو کودک با سرنوشتهای متفاوت
رهبران مذهبی با غیراسلامی دانستن آموزش دختران محرومیت زنان از آموزش را تقویت میکردند. با این همه برخی خانوادهها در خانه یا مکتب اقدام به آموزش دخترانشان میکردند. با این حال چه بسا نوشتن را به دختران نمیآموختند. مردان حق چندهمسری و طلاق داشتند و با این حال بسیاری از آنان به دلیل معذورات اجتماعی تکهمسر میماندند. دختران در ۹ سالگی و پسران در ۱۵ سالگی میتوانستند ازدواج کنند.
عکس: psri.ir
قرة العین؛ "پیشاهنگ مبارزه با حجاب"
آغاز جنبش زنان ایران متأثر از جنبشهای نوین اجتماعی، سیاسی و مذهبی عصر خود بود. فاطمه زرینتاج برغانی قزوینی مشهور به طاهره قرةالعین شاعر و عالم مذهبی و از نخستین پیروان آیین باب بود که در سال ۱۲۳۱ در تهران اعدام شد. او حجاب را باعث نادانی و نماد سرکوب زنان میدانست. روایت شده که او با کنار زدن روبندهاش باعث غوغا در میان پیروان باب شد. او را نخستین زنی میدانند که به حجاب اعتراض کرد.
عکس: parvizeftekhari.ir
میرزا آقا خان کرمانی
میرزا آقا خان کرمانی از روشنفکران عصر مشروطیت و متاثر از جنبش باب بود که در نوشتههای خود به موضوع زنان هم میپرداخت. او در "صد خطابه" از چندهمسری، صیغه و بدرفتاری با زنان و حجاب و انزوای آنان به عنوان دلایل رواج فساد در جامعه نام برده است. او مینویسد که زنان وقت و نیرویشان را به جای آموختن علوم و ترقی اجتماعی صرف حسادت و رقابت با زنان دیگر میکنند و از تربیت فرزندانشان هم باز میمانند.
عکس: shahrvand
میرزا فتحعلی آخوندزاده
میرزا فتحعلی آخوندزاده آشنا با افکار روشنفکران اروپا و روسیه بود. او اعتقاد داشت که ترقی شرق تنها در صورت تربیت ملت امکانپذیر است. اندیشههای او درباره زنان در نمایشنامههایش و نیز در "مکتوبات کمالالدوله" بیان شده است. او بیش از هر چیز بر لزوم آموزش اجباری برای همه تاکید میکرد. درباره حجاب مینویسد: «با نزول آیه حجاب نصف بنی نوع بشر را، که طایفه اناث است، الی مرور دهور به حبس ابدی انداخت.»
عکس: donya-e-eqtesad
بی بی خانم استرآبادی
"معایب الرجال" کتابی طنزآمیز در پاسخ به اندرزنامههایی به اسم "تادیب النسوان" بود که مردان برای "آموزش زنان" مینوشتند. در این نوشتهها که منعکسکننده دید جامعه مردسالار نسبت به زنان بود زنان ضعیف و توطئهگر توصیف میشدند. به آنان گفته میشد چگونه رفتار کنند. به عقیده بی بی خانم هدف مردان از تالیف اندرزنامه تقویت جایگاه خودشان است وگرنه به نظر او اگر آموزش لازم است، برای همه لازم است.
عکس: nosakh.sellfile.ir
نقش روزنامهها
روزنامهها نقش مهمی در تنویر افکار عمومی داشتند چون بیشتر پخش میشدند، دست به دست میگشتند و آگاهی میدادند. روزنامههایی چون اختر، قانون، حبل المتین، حکمت، ثریا، عدالت، صور اسرافیل و ایران نو درباره وضعیت زنان کشورهای دیگر و تاثیر تعلیم و تربیت بر آنان و بر جامعه مینوشتند. در این روزنامهها بیش از هر چیز بر حق آموزش زنان تاکید میشد. تصویر میرزا ملکم خان، ناشر "قانون" در لندن را نشان میدهد.
عکس: tarikhirani.ir
تاج السلطنه
عدهای از دختران و همسران فعالان انقلاب مشروطیت با این جنبش همراهی کردند. اما قانون زنان را در کنار دیوانگان و کودکان از حق رای محروم کرد. تاج السلطنه، دختر ناصرالدین شاه، در خاطراتش پس از انقلاب نوشت: «افسوس که زنان ایرانی از نوع انسان مجزا شده و جزو بهایم و وحوش هستند… زندگی زنهای ایرانی از دو چیز ترکیب شده: در موقع بیرون آمدن و گردش کردن: هیاکل موحش سیاه عزا، و در موقع مرگ: کفنهای سفید.»
عکس: jamejamonline
علی اکبر دهخدا
پس از اعلام فرمان مشروطه و محدود شدن قدرت شاه با آن هم بیشتر روشنفکران بیسوادی زنان را از دلایل مهم مشکلات ایران میدانستند. علی اکبر دهخدا، مؤلف شهیر لغتنامه دهخدا، از جمله نویسندگان آن دوره بود که بر لزوم آموزش زنان تاکید میکرد و میگفت که زنان نادان کودکان نادان به بار میآورند. بیشترین تلاش انجمنهای زنان که پس از مشروطیت به پا شدند هم مصروف به درخواست حق تحصیل برای دختران بود.
عکس: jamejam
مریم عمید مزین السلطنه
در بررسی سیر آگاهی و فعالیتهای زنان ایران تاسیس مدارس دخترانه و نشریات زنان دو نقطه عطف مهم هستند. مریم عمید سمنانی مزین السلطنه از پیشگامان هر دو عرصه محسوب میشود. او "شکوفه" را در سال ۱۲۹۲ منتشر کرد و مؤسس دو مدرسه بود. او همچنین عضو "انجمن همت خواتین" بود. بیشتر منابع از طوبی آزموده به عنوان مؤسس ناموس، نخستین مدرسه برای دختران مسلمان، نام میبرند.
عکس: hamshahrionline.ir
اعتراض به محرومیت زنان از حق رای
آموزش دختران تا سالها پس از مشروطه و جنگ جهانی اول مسئله اصلی جنبش زنان بود. صدیقه دولتآبادی در سال ۱۲۹۸ "زبان زنان" را در اصفهان منتشر کرد و در آن بخصوص به دفاع از آموزش و حق رای زنان پرداخت. در سال ۱۲۹۹ "نامه بانوان" در تهران توسط شهناز آزاد و "جهان زنان" توسط فخرآفاق پارسا در مشهد منتشر شدند. فخرآفاق پارسا بخاطر انتشار مطالب انتقادی درباره نابرابری زنان و مردان از مشهد تبعید شد.
عکس: Sanati/Najmabadi
محترم اسکندری
جنبش زنان ایران متاثر از ایدههای سوسیالیستی هم بود. از جمله "جمعیت پیک سعادت نسوان" (از ۱۳۰۰ در رشت) سازمانی با گرایش چپ بود که روز جهانی زن را در ۸ مارس جشن میگرفت. "جمعیت نسوان وطنخواه" (۱۳۰۱ تا ۱۳۱۲) نیز به اهتمام محترم اسکندری در تهران تشکیل شد. با سرکوب احزاب و نشریات در دوره رضا شاه این سازمان نیز نتوانست به کارش ادامه دهد. اتمام کار این سازمان را نقطه پایان جنبش مستقل زنان میدانند.
عکس: tavana
قمرالملوک وزیری
قمر خانم سید حسین خان نخستین خواننده زن ایران در دوران معاصر بود که در اولین کنسرت خود در تهران در سال ۱۳۰۳ بدون حجاب به روی صحنه رفت. حضور او فضای مردانه موسیقی آن دوران را دگرگون کرد و دیوار ترس را از پیش پای زنان هنرمند دیگر برداشت. شاعران تصنیفهای قمر شعرای منتقد و سیاسیای چون شیدا، عشقی، عارف، ایرج میرزا و بهار بودند.
عکس: learn-music.ir
پروین اعتصامی
در دوره پهلوی جنبش مستقل زنان به چند علت افول کرد. نخست اینکه بسیاری از نوگرایان ناسیونالیست از سیاستگذاران دوره پهلوی بودند. دوم اینکه پهلوی فعالیت مستقل گروهها را تحمل نمیکرد. "کانون بانوان ایران" در سال ۱۳۱۴ به دستور و با کمک مالی دولت تشکیل شد و صدیقه دولتآبادی از ۱۳۱۶ مدیر آن و پروین اعتصامی، شاعر معروف، عضو کمیته اجرایی آن بود. بیشتر جلسات در حضور شمس و اشرف دختران رضا شاه برگزار میشد.
عکس: public domain
کشف حجاب
رضا شاه متاثر از تغییراتی که در کشورهای همسایه ایران چون افغانستان و ترکیه صورت گرفته بود در ۱۷ دی ۱۳۱۴ زنان ایران را از داشتن حجاب منع کرد. در این روز همسر رضا شاه و دخترانشان شمس و اشرف با کلاه به دانشسرای مقدماتی رفتند. پس از آن این دستور با اجبار و خشونت پلیس اجرا شد و باعث گشت که زنان خانوادههای سنتی تا سالها از خانه خارج نشوند.
عکس: irooni
گسترش امکانات اجتماعی
در دوره رضا شاه با وجود محدود شدن قدرت علما اصلاحات قانونی زیادی در رابطه با زنان انجام نگرفت. تنها سن قانونی ازدواج برای زنان ۱۵ و برای مردان ۱۸ سال شد و در ضمن هر ازدواجی باید رسما ثبت میشد. با این همه امکانات آموزشی، اشتغال و حضور در جامعه برای زنان گسترش یافت.
عکس: ISNA
نخستین فارغالتحصیلان زن دانشگاه تهران
در سال ۱۲۸۹ شمار دانشآموزان دختر ۲۱۶۷ نفر بود. این تعداد در فاصله ۱۳۰۵ تا ۱۳۱۵ به ۴۹ هزار نفر رسید. در سال ۱۹۳۶ دانشگاه تهران هم تاسیس شد و زنان نیز توانستند به تحصیلات عالی بپردازند.
عکس: badr ol-Moluk Bamdad
مریم فیروز؛ فعالیت در چارچوب احزاب سیاسی
سازمانهای زنانی که پس از برکناری رضا شاه از قدرت شکل گرفتند بیشتر تشکیلاتی درون احزاب سیاسی بودند. برنامههای احزاب سمت و سوی فعالیتهای زنان را هم تعیین میکرد. تشکیلات زنان حزب توده تا کودتای مرداد ۱۳۳۲ از فعالترین آنان بود که پایهگذار آن مریم فیروز فرمانفرما بود. حزب توده در سال ۱۳۲۶ طرح اعطای حق رای زنان را در مجلس ارائه کرد، اما درخواستش بیپاسخ ماند.
عکس: rahetudeh
مبارزات گسترده برای حق رای
ایران در دهه ۱۳۳۰ شاهد فعالیتهای گسترده و پرشور زنان برای کسب حق رای و شرکت در انتخابات بود. روحانیت و در رأس آن روح الله خمینی از زنان خواسته بود که در انتخابات شرکت نکنند.
عکس: Kayhan
اعطای حق رای به زنان
با وجود مخالفت مراجع و روحانیون دینی چون آیتالله خمینی و آیتالله فلسفی حق رای زنان یکی از اصول "انقلاب سفید" محمدرضا شاه پهلوی برای مدرنیزه کردن کشور بود. محمدرضا پهلوی در هشتم اسفند ۱۳۴۱ در سخنرانی خود اعلام کرد که زنان باید حق رای داشته باشند و این ننگ که زنان نمیتوانند در انتخابات شرکت کنند از جامعه پاک شود. در روز ۱۲ اسفند ۱۳۴۱ طبق مصوبه دولت حق رای زنان به رسمیت شناخته شد.
حقوقدان تنظیمکننده قانون حمایت از خانواده
مهرانگیز منوچهریان یکی از نخستین فارغالتحصیلان زن در رشته حقوق دانشگاه تهران، نخستین زن وکیل و سناتور ایرانی بود. او در تنظیم قانون حمایت از خانواده که در سال ۱۳۴۶ تصویب شد نقش مهمی داشت. این قانون از جمله طلاق و چندهمسری را منوط به اجازه دادگاه کرد.
عکس: 30 sale
فروغ فرخزاد
فروغ شاعر و فیلمساز در طول ۳۲ سال عمر کوتاهش تاثیری بیمانند بر ادبیات ایران و نگاه به زن به عنوان موجودی دارای احساسات گذاشت. تا امروز هم برای جامعه سنتی ایران که زنان را خاموش میخواهد، پذیرش صداقت و جسارت او در بیان فردیت و احساسات عشقی دشوار است. از فروغ نقل شده که در نامهای گفته است: «به رنجهایی که زنان در این مملکت میبرند واقف هستم و نیمی از هنرم را برای تجسم دردهای آنان به کار میبرم.»
عکس: abanpress
نخستین وزیر زن در ایران
فرخ رو پارسا، دختر فخرآفاق پارسا فعال حقوق زنان، نخستین زنی بود که در دوران حکومت پهلوی به مقام وزارت رسید. او وزیر آموزش و پرورش در دو کابینه امیرعباس هویدا بود. او را پس از انقلاب ۵۷ به حکم دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست صادق خلخالی به عنوان "مفسد فی الارض" اعدام کردند.
عکس: 7tir.ir
دومین وزیر زن در تاریخ ایران
مهناز افخمی دومین زن در تاریخ معاصر ایران است که به مقام وزارت رسیده است. او در سال ۱۳۵۵ وزیر مشاور در امور زنان شد. او به مدت پنج سال دبیرکل "سازمان زنان ایران" در دوره محمدرضا شاه پهلوی بود. این سازمان در سال ۱۳۳۸ با هدف اصلی دستیابی به حق رای برای زنان تشکیل شده بود.
عکس: Arsehsevom
انقلاب ۱۳۵۷
بسیاری از زنان و مردانی که در انقلاب بهمن ۵۷ شرکت کردند خواستار عدالت اجتماعی و آزادیهای سیاسی بیشتر بودند. اینکه چه سرنوشتی در انتظار مملکت است برای کسی روشن نبود. ضعف حافظه تاریخی و زندگی در جامعهای بدون آزادیهای سیاسی و تمرینهای دمکراتیک زمینهساز ورود به دورهای شد که در آن دستاوردهای جنبش زنان ایران را به شدت به زیر سوال بردند.