چین روابط بازرگانی خود با عربستان سعودی را گسترش میدهد. هنوز جزییات مفاد قراردادها و توافقنامههای امضا شده میان ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی، و شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، فاش نشده است.
تبلیغات
مقامات رسمی چین روز پنجشنبه (۱۶ مارس) از "توسعهی چشمگیر" روابط اقتصادی میان چین و عربستان سعودی خبر دادند. معاون وزیر امور خارجهی این کشور در این رابطه اعلام کرد که حجم معاملات بازرگانی دو کشور بر ۶۵ میلیارد دلار بالغ میشود. او از توضیح جزییات بیشتر دربارهی مفاد توافقنامهها و قراردادهای منعقد شده میان چین و عربستان سعودی، خودداری کرد. گفته میشود که بخش اعظم سرمایهگذاریها در زمینهی تولید انرژی، احداث پالایشگاههای مدرن و اجرای طرحهای پتروشیمی در این کشور نفتخیز خواهد بود.
شی جین پینگ در کنفرانسی رسانهای دیدار سلمان بن عبدالعزیز از چین را به عنوان "فرصتی مهم برای توسعهی روابط استراتژیک دو کشور" ارزیابی کرد. عربستان سعودی، دومین تولیدکنندهی نفت خام در جهان است و چین نیز در حال حاضر از بزرگترین مصرف کنندگان آن. کارشناسان میگویند که این مسئله شرایط مناسبی برای گسترش همکاری میان دو کشور فراهم آورده است.
سفر آسیایی ملک سلمان بن عبدالعزیز که روز ۲۶ فوریه آغاز شده، قرار است به مدت یک ماه بهطول انجامد و کشورهای مالزی، اندونزی، برونئی و ژاپن را دربر گیرد.
۵۰ سالگی انقلاب فرهنگی در چین
انقلاب فرهنگی چین با مخالفت با هرآنچه کهنه بود آغاز شد. قرار بود ایدههای مائو جای همه سنتهای فرهنگی را بگیرد. اکنون آثار بنجل به یاد مانده از آن زمان برای فروش در اختیار گردشگران و کلکسیونرها قرار گرفته است.
عکس: picture-alliance/dpa
تسویهحساب با رقبای سیاسی
انقلاب فرهنگی چین که از سوی مائو تسهتونگ، بنیانگذار جمهوری خلق چین، مبارزه با عوامل کهنه در چین را هدف خود قرار داده بود در عمل به تصفیه خونین حزب کمونیست این کشور از تمامی رقبای سیاسیاش تبدیل شد. بیش از یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر کشته شدند. گاردهای سرخ قدرت را به دست گرفتند تا انقلاب فرهنگی چین را اجرایی کنند.
عکس: picture-alliance/dpa/Bildfunk
کیش شخصیت مائو
انقلاب فرهنگی چین دانشگاهها را تعطیل کرد و بسیاری از آثار فرهنگی ارزشمند به بهانهٔ مبارزه با مظاهر سنتی و فرهنگی سرمایهداری، تخریب شدند. در عوض کیش شخصیت مائو به شدت افزایش یافت و رهبر انقلاب در هر محفلی حضور یافت.
عکس: picture-alliance/dpa/How Hwee Young
همهجا پلاکاردهای انقلاب فرهنگی
در جریان انقلاب فرهنگی سراسر کشور پهناور چین از پلاکاردهایی پر بود که به عنوان روزنامههای دیواری بر در و دیوار و در مجامع عمومی دیده میشدند. هدف این پلاکاردها تبلیغ برای زمانی نو در این کشور و "انسان طراز نوین" از نوع چینی بود. انواع بسیاری از این پلاکاردها هنوز موجودند.
عکس: picture-alliance/dpa
نشانههای انقلابی بودن
هر انقلابیِ واقعی باید لباسی شبیه مائو بر تن و آن را با مدالهایی با تصویر مائو، راهنمای بزرگ انقلاب، در حالتهای مختلف تزیین میکرد. در دوران انقلاب فرهنگی چین مائو را "سرخترین خورشید" مینامیدند.
عکس: Getty Images/China Photos
صدور انقلاب از راه ترجمه و پخش کتاب مائو
موسسههای تبلیغاتی انقلاب فرهنگی چین وظیفه تکثیر "کتاب سرخ" مائو را به عهده گرفتند و میلیونها نسخه از آن را چاپ کردند. این کتاب تنها به زبان چینی نبود و به زبانهای مختلف جهان برگردانده و به عنوان صدور انقلاب به کشورهای مختلف جهان ارسال شد.
عکس: picture-alliance/dpa/T. Röstlund
مائو در همه قفسهها
کتابها و پلاکاردها و تزئینآلات انقلابی کافی نبودند؛ باید برای تبدیل مردم چین به اهرمهای اجرای فرامین رهبر کبیر تبلیغات بیشتری انجام میشد. صدها هزار مجسمه کوچک و بزرگِ مائو در ابعاد مختلف و فرمهای گوناگون به بازار روانه شدند.
عکس: Getty Images/China Photos
مائو برای همه کس در همهجا
در صورت ناکافی بودن مجسمههای کوچک و بزرگ این امکان نیز وجود داشت که مجسمههای چینی تمام قد رهبر به زندگی خصوصی مردم این کشور راه یابند.
عکس: imago/UIG
عتیقههای نفیس
۵۰ سال از انقلاب فرهنگی چین میگذرد. این دوران برای بیشتر کسانی که آن را از سر گذراندهاند، دورانی مخوف بوده است. آثار باقی مانده از این دوران اما برای کلکسیونرها که آثار آن زمان را جمع میکنند، منبع عظیمی از شادی و ثروت شده است.
عکس: Getty Images/AFP
فروش مائو به گردشگران
تاجرهای پکنی خوب میدانند که پلاکاردها و روزنامههای قدیمی مربوط به دوران انقلاب فرهنگی چین چه با ارزشاند. آنها این اشیاء را جمعآوری کرده و به گردشگران و کلکسیونرهای غربی میفروشند.
عکس: picture-alliance/AP Photo/Ng Han Guan
تجارت سودبخش
امروز فروش هر آنچه به انقلاب فرهنگی چین و مائو مربوط میشود پول خوبی عاید فروشندگان میکند، نه به خاطر اقدامات مثبت این انقلاب در جهت رفاه مردم این کشور، بلکه به خاطر یادآوری از دورانی مخوف که دیگر نباید تکرار شود.