قفقاز؛ صدراعظم آلمان در مأموریت صلح
۱۳۸۷ مرداد ۲۵, جمعهاز روز سهشنبه میان روسیه و گرجستان آتشبس برقرار شده است. ولی در مرزهای دو کشور همچنان خبری از ثبات و آرامش نیست. خبرهای حاکی از تداوم عملیات نظامی در گرجستان باعث نگرانیهایی در میان مردم این کشور شده است. رهبری گرجستان به جز امیدواری به دریافت کمک از غرب، امکانی برای مقابله با این وضعیت ندارد.
نگرانیهای غرب
برای اروپا و آمریکا در بحران گرجستان مسائل چندگانهای مطرح است: رساندن کمکهای انسانی به آسیبدیدگان از جنگ و پاسخ مناسب به حضور نظامی روسیه در گرجستان که باعث لرزه در چارچوب ژئواستراتژیک منطقه شده است. گرجستان گذرگاهی استراتژیک برای انتقال نفت و گاز قفقاز و دریای خزر به غرب هم هست و طبیعی است که احیای امنیت آن که اینک دچار خدشه و نوسان شده نیز، برای غرب از اهمیت اساسی برخوردار باشد.
با وجود آن که کشورهای عضو اتحادیهی اروپا نسبت به روسیه مواضع متفاوتی دارند، ولی آنها باید به عنوان یک مجموعه، در قبال همسایه شرقی خود که روز بر روز بر قدرتش افزوده میشود، نظر واحد و مشترکی پیدا کنند. کشورهای اروپای شرقی خواهان اقدامات شدیدتری علیه روسیه هستند، زیرا خود را چندان در برابر این کشور مصون و درامان نمیبینند. برای مثال لخ کاچینسکی، رئیسجمهور ملیگرای لهستان، معتقد است که اگر دنیا گرجستان را در برابر روسیه تنها گذارد، اوکراین هدف بعدی آن خواهد بود، زیرا مسکو میتواند استدلال خود در توجیه ورود نظامی به گرجستان، یعنی حفاظت از جان شهروندانش را در مورد اوکراین و کشورهای بالتیک نیز تعمیم دهد.
محور اصلی گفتگوها
قبل از آغاز گفتگوهای صدراعظم آلمان و رئیس جمهور روسیه در روز جمعه، ۱۵ اوت، پرسش اصلی این بود که آیا مرکل خواهد توانست در این مذاکرات مرز و محدودههای اعمال کنترل روسیه بر گرجستان را روشن کند. اتحادیهی اروپا و آمریکا در حال حاضر با این مشکل مواجهاند که قرارداد صلحی که با میانجیگری فرانسه شکل گرفته، ظاهراَ فراتر از آنچه ابتدا تصور میرفت دست روسیه را در اقدام نظامی در گرجستان بازگذاشته است.
قرارداد یادشده دارای فرمولبندیهای ژلهای و غیرصریحی است، به گونهای که روسیه تا کنون توانسته است ادامهی حضور و عملیات نظامی خود در خاک گرجستان را با استناد به آن، مشروعیت بخشد. در بند ۵ قرارداد صلح آمده است: «نیروهای مسلح روسیه اجازه دارند تا ایجاد مکانیزمهای بینالمللی لازم اقدامات امنیتی ضروری بیشتری را انجام دهند.» به نوشتهی نیویورک تایمز، مدودیف با استناد به این جمله حضور نیروهای روسیه در گرجستان را قابل توجیه میداند و محدودیتی زمانی خاصی را هم در این باره به رسمیت نمیشناسد.
تاکیدها و خواستهای متفاوت
مرکل در دیدارش با مدودیف، از شدت بیش از حد برخی از عملیات روسیه در واکنش به حملهی گرجستان به است جنوبی انتقاد کرد و خواهان خروج کامل نیروهای روسی از خاک گرجستان شد. وی بار دیگر بر لزوم حفظ تمامیت ارضی گرجستان تاکید نهاد.
در مقابل، مدودیف، رئیس جمهور روسیه، گفت که کشورش به طور اصولی با تمامیت ارضی کشورها موافق است، ولی پس از وقایع اخیر بعید مینماید که مردم آبخاز و است جنوبی دیگر در شرایطی باشند که به ماندن در محدودهی گرجستان رضایت دهند. وی با معرفی روسیه به عنوان ضامن ثبات قفقاز، تاکید کرد که مسکو در این راستا، تمایل و ارادهی مردم این دو منطقه را متحقق خواهد کرد. مرکل اما متقابلاَ، خواهان یک راهحل سیاسی پایدار و درازمدت برای بحران مزمن قفقاز شد، راهحلی که به گفتهی او مانع از آن شود که بحران هر از گاهی سربرآورد. او خواهان اعزام شمار بیشتری از ناظران بینالمللی به منطقه و نیز ایجاد امکان برای کمکرسانی به مردم جنگزده است جنوبی و گرجستان شد.
قرار است مرکل روز یکشنبه برای مذاکره با طرف دیگر درگیری، یعنی با گرجستان، به این کشور سفر کند.
بدبینیها در گرجستان
در گرجستان این بدبینی و یأس حاکم است که حتی با کمک غرب نیز نتوان نیروهای روسی را از کشور خارج کرد. آمریکا سعی میکند که تا حد ممکن از گرجستان حمایت کند، ولی به گفتهی محافل سیاسی این کشور، بدون فشار اتحادیهی اروپا بر روسیه و بدون تعلیق حمایت آن از نیروهای حافظ صلح موجود، تحولی در وضعیت به وجود نخواهد آمد. از نظر گرجستان نیروهای پاسدار صلح با توجه به فرادستی روسیه در آن، تا کنون به سود این کشور عمل کردهاند و حتی ایجاد بحران کنونی را نیز ناشی از عملکرد این نیرو میدانند.
حملهی گرجستان به است جنوبی و واکنش سخت روسیه به آن از نظر بسیاری از گرجیها دلیلی برای توجیه رویکرد ساکاشویلی، رئیس گرجستان است. خواست روسیه در مورد لزوم «تعویض رژیم» در گرجستان و نیز این شایعه که نیروهای روسی تا سرنگونی دولت کنونی آرام نخواهند شد، عملاَ نتیجهای برعکس به بار آورده و فعلاَ مردم را به حمایت از ساکاشویلی سوق داده است.
با این همه، بعید نیست که با آشکارشدن بیشتر تأثیرات جنگ و خرابترشدن وضعیت مردم، ساکاشویلی بیش از پیش پایگاه اجتماعی خود را از دست بدهد. همین حالا هم قدرت مانور او با توجه به حضور نیروهای روسی در خاک گرجستان محدودتر شده است. هر چند که بعید مینماید که مردم از قدرتگیری دولتی متمایل به روسیه استقبال کنند. خدشه و رنجی که از رهگذر حضور نیروهای روسی در گرجستان به استقلال و غرور ملی مردم این کشور وارد آمده، ابعاد گستردهای دارد.
در این میان، به رغم سرخوردگی اهالی گرجستان از رویکرد و سیاستهای غرب در قبال بحران کنونی، هنوز هم آنها ناتو و اتحادیهی اروپا را به عنوان شرکایی میشناسند که تنها با کمک آنها استقلال بیشتر در برابر روسیه ممکن خواهد بود.