كاهش اندك شمار سربازان آمريكا درعراق و اميد مردم به پايان خشونتها
۱۳۸۴ دی ۳, شنبه
هنوز مشخص نيست كه استقرار نيروهاى آمريكايى در عراق چه زمانى به پايان خواهد رسيد، اما از حال تصميم به كاهش شمار سربازان ارتش آمريكا در عراق گرفته شده و قرار است كه تا بهار آينده، ۷ هزار سرباز به كشورشان بازگردند. از سوى ديگر قرار بود كه دو گردان جديد ارتش آمريكا راهى عراق شوند كه اين برنامه نيز به دستور جرج دبليو بوش رييس جمهور آمريكا لغو شده است.
محافل سياسى و نظامى لغو اين برنامه را واكنشى دربرابر موفقيتهاى سياسى اخير در عراق، از جمله برگزارى همه پرسى و انتخابات سراسرى ميداند، اما با وجود اين روزنههاى اميد، مردم عراق همچنان انتظار پايان خشونت و خونريزى و برقرارى صلح و آرامشى واقعى را میكشند.
در نگاه اول، مردم در بغداد مشغول زندگى روزمره خود هستند و همه چيز عادى به نظر میرسد، انسانهايى كه راهى بازار هستند، كودكانى كه به مدرسه میروند و اتومبيلهايى كه در ترافيك گير كردهاند. شايد حضور پراكنده سربازان آمريكايى تنها چيزى باشد كه شايد بر اين تصوير عادى سايه میاندازد.
در بسيارى از محلات بغداد، صداى ژنراتورهاى برق به گوش میرسد كه تامين كننده نيازهاى ساكنان و صاحبان خانهها و مغازه هاست. در مناطق مرفهتر بغداد، بسيارى از خانه خالى هستند و صاحبان آنها از ترس ربوده شدن، با كمك پس اندازهاى خود روزهاى انتظار را در دمشق و يا عمان سپرى میكنند، به اميد آيندهاى بهتر در وطنشان.
از سوى ديگر شمار اتباع بيگانه در عراق نيز روز به روز كمتر میشود. در سالى كه رو به پايان است، خارجيان زيادى به گروگان گرفته شدند، از جمله خانم سوزانه استهوف باستانشناس آلمانى كه اواسط ماه دسامبر پس از سه هفته اسارت، سرانجام آزاد شد. اين روند سبب شده است بازسازى عراق نيز به كندى پيش رود، چرا كه سازمانها و نهادهاى بين المللى و همچنين شركتهاى خارجى حاضر نيستند كه كاركنانشان در عراق به گروگان گرفته شوند و سرانجام به خاطر فعاليتهاى امدادگرانه شان به قتل رسند.
عراق در پايان سال ۲۰۰۵، كشورى است از هم گسيخته و با مردمى كه ترس و وحشت براى آنان روزمره شده است. اگر از عراقيان بپرسيد كه از زمان سرنگونى صدام حسين چه چيز تغيير كرده، پاسخهاى گوناگونى خواهيد شنيد. برخى میگويند: «در گذشته همه چيز بهتر بود. قبلا میتوانستيم بدون ترس و وحشت در خيابان قدم بزنيم» و برخى ديگر میگويند: «بالاخره به آزادى بيان دست پيدا كرديم. كردها، كمونيستها و شيعيان ديگر مورد تبعيض قرار نمیگيرند.»
اين هر دو پاسخ هم درست است و هم نادرست. در زمان صدام خيابانها مطمئن بودند، اما مردم عراق نيز بهايى سنگين در ازاى اين اطمينان پرداخت میكردند و با دستگاهى اطلاعاتى و امنيتى روبرو بودند كه از ترس آن حتى نزد كودكان خود جرأت ابرازى انتقادى كوچك از رژيم صدام را نداشتند.
از سوى ديگر، در حال حاضر آزادى بيان مانند نخستين ماههاى پس از سرنگونى صدام حسين نيست. به گفته يك بازارى در عراق، مردم در دوران صدام از سازمان امنيت و اطلاعات میترسيدند و حال از اين میهراسند كه در صورت انتقادشان از شخصيتى سياسى، در دام شبه نظاميان هوادار اين حزب و آن حزب گرفتار شوند.
تنها روزنه اميد، تحولات سياسى ماههاى اخير در عراق بود. در سالى كه گذشت، مردم عراق سه بار به پاى صندوقهاى راى رفتند. پس از انتخاب پارلمان موقت در آغاز سال، عراقيها در ماه اكتبر در همه پرسى قانون اساسى شركت كردند و با برگزارى انتخابات پارلمانى سراسرى در ماه دسامبر، پس از سالها اين فرصت را يافتند كه نمايندگان دلخواه خود را برگزينند و در تعيين دولت كشورشان سهيم شوند.