دادستانی تهران دوم آذر ماه با انتشار بیانیه‌ای در مورد علت مرگ ستار بهشتی در زندان اعلام کرد "در حال حاضر با توجه به بررسی‌های انجام شده و با اطلاعات موجود، تعیین علت قطعی فوت از لحاظ پزشکی مقدور" نیست.
دستگاه قضایی جمهوری اسلامی که پیگیری علت درگذشت ستار بهشتی را برعهده دارد این ادعا را به نقل از کمیسیون هفت نفره‌ی پزشکان متخصص سازمان پزشکی قانونی اعلام کرده است.

گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، معتقد است فرزندنش بر اثر شکنجه به قتل رسیده. او در گفتگویی که متن آن چهارم آذر ماه از سوی کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران منتشر شد پزشکی قانونی را به دروغ‌گویی متهم کرد.

گفتگو با رسانه‌ها به رغم تهدید ماموران امنیتی

ستار بهشتی، وبلاگ‌نویس ۳۵ ساله‌ی ساکن رباط‌کریم نهم آبان‌ماه دستگیر شد و پنج روز بعد در زندان درگذشت. مسئولان جمهوری اسلامی در روزهای نخست پس از منتشر شدن خبر درگذشت ستار بهشتی از هرگونه اظهار نظر در این مورد خودداری می‌کردند.

با انعکاس وسیع این خبر در رسانه‌های داخلی و خارجی سرانجام کمیسیون امنیت ملی مجلس کمیته‌ی ویژه‌ای را مامور بررسی پرونده‌ی ستار بهشتی کرد که برخلاف وعده‌ها از انتشار علنی گزارش تحقیقات خودداری می‌کند. این کمیته اعلام کرده که نگهداری بهشتی در محلی که در آن درگذشت توجیه قانونی ندارد.

پزشکی قانونی نیز که رئیس‌اش، احمد شجاعی ۲۹ آبان مدعی طبیعی بودن مرگ ستار بهشتی شده بود اول آذرماه با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد نتیجه‌ی آزمایش‌های خود را در اختیار دستگاه قضایی قرار داده و خود اجازه انتشار آن را ندارد.

اطلاعیه‌ی دادستانی تهران گرچه تلویحا مرگ ستار بهشتی بر اثر شکنجه را تایید می‌کند از صراحت لازم برخوردار نیست. همین امر موجب اعتراض گوهر عشقی شده که به رغم تهدیدهای ماموران امنیتی برای دومین بار طی چهار روز گذشته در مورد مرگ فرزندنش علنی صحبت کرده است.

«همه‌ی کار تدفین را ماموران انجام دادند»

گوهر دشتی در گفتگویی با سایت سحام نیوز که متن و فایل صوتی آن اول آذر ماه منتشر شد می‌گوید: «کسانی که صدای مرا می‌شنوند، پیگیر پرونده فرزند من باشند. من قبول ندارم که ستار فوت کرده؛ اصلا این حرف‌ها را قبول ندارم. بچه من کشته شده است.»

کمپین بین‌المللی حقوق بشر چهارم آذر به نقل از مادر ستار بهشتی نوشت: «من می‌خواهم به پزشکانی که نوشته‌اند ستار به مرگ طبیعی مرده است، بگویم فقط روز قیامت را در نظر داشته باشید. آنها دروغ می گویند و من حرف‌هایشان را اصلا قبول ندارم.»
خانم عشقی در بخش دیگری از مصاحبه گفته است: «همه چیز سریع اتفاق افتاد. همه کارها را ماموران انجام دادند، حتی زیر جنازه را هم ماموران گرفته بودند و فقط من و دخترم لااله الله را می‌گفتیم.»

آثار شکنجه بر بدن ستار بهشتی

مادر ستار بهشتی ضمن رد ادعای مسئولان در مورد طبیعی بودن مرگ پسرش می‌پرسد: «اگر به مرگ طبیعی مرده بود چرا به ما اجازه ندادند که خودمان بشوریمش، خودمان همه مراسم دفن و کفنش را انجام دهیم. چرا دخترم را تهدید کردند و بهش گفتند اگر به خودت رحم نمی کنی حداقل به بچه ۶ ماهه ات رحم کن؟ چرا نگذاشتند من برای آخرین بار صورت پسرم را ببینم.»

گوهر عشقی می‌گوید: «یکی از نزدیکان مان فقط توانست ستار را ببیند که می‌گفت کفنش در قسمت پایین پاهایش خونی و بدنش کبود بوده است.» دادستان کل کشور نیز تایید کرده که دست‌کم در پنج جای جسد ستار بهشتی "جای کبودی و اثر ضرب و جرح" دیده شده است.

چند روز پس از انتشار خبر مرگ ستار بهشتی ۴۱ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین با انتشار نامه‌ای شهادت دادند که آثار ضرب و شتم و شکنجه بر بدن این وبلاگ‌نویس را دیده‌اند.

«نمی‌خواهم ستار دیگری ساخته شود»

در اطلاعیه‌ی دادستانی به نقل از پزشکی قانونی ادعا شده تعیین علت قطعی مرگ ستار بهشتی "از لحاظ پزشکی مقدور نبوده" است. مطابق این گزارش "محتمل‌ترین علت منجر به فوت می‌تواند پدیده‌ی شوک باشد که در صورت احراز ایراد ضربه یا ضربات به نقاط حساس بدن یا فشارهای شدید روانی، این عوامل می‌تواند عامل شوک مذکور باشد."

دادستانی تهران در اطلاعیه‌ی خود می‌نویسد گواهی پزشکی قانونی پس از معاینه‌ی جسد ستار بهشتی "مؤید وجود چند فقره کبودی در کتف و دست و پای متوفی بود." بر اساس این بیانیه پزشکی قانونی اعلام علت دقیق درگذشت ستار بهشتی را به دستگاه قضایی حواله داده است: «در معاینه ظاهری بعمل آمده چند مورد کبودی در حال جذب در تنه و اندام تحتانی و سائیدگی در قدام ساق چپ مشاهده گردیده و اعلام علت فوت به انجام تحقیقات قضایی منوط گردید.»

به نوشته‌ی کمپین بین‌المللی حقوق بشر، گوهر عشقی از رئیس قوه قضاییه و دادستان تهران تقاضای ملاقات حضور و گفتگو درباره‌ی مرگ فرزندنش شده است. او می‌گوید : «من نمی‌خواهم که ستار دیگری ساخته شود، از تمام مسئولان تمنا می کنم که پیگیر مرگ بچه‌ام باشند و از خونش نگذرند ...من هیچ چیز نمی‌خواهم جز اینکه قاتلان پسرم مجازات شوند.»