1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

مبارزه نسل جوان ایران برای آزادی

۱۳۸۸ آذر ۲, دوشنبه

مجله آلمانی "اشپیگل" در شماره این هفته خود گزارشی دارد درباره فریبا پژوه، روزنامه‌نگار ایرانی، که از ۳۱ مرداد تاکنون در زندان اوین است. "اشپیگل" در نمونه فریبا پژوه، روزگار مبارزان جوان ایران را به تصویر می‌کشد.

فریبا پژوه، روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس در بند؛ "اشپیگل" داستان دربند شدن او نمونه رفتار جمهوری اسلامی با روزنامه‌نگاران است
فریبا پژوه، روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس در بند؛ "اشپیگل": داستان دربند شدن او نمونه رفتار جمهوری اسلامی با روزنامه‌نگاران استعکس: Ruzane

اولریکه پوتس و ماتیو فون رور، دو خبرنگار کارشناس خاورمیانه "اشپیگل"، گزارش خود را به نحوی تنظیم کرده‌اند که خواننده آلمانی بتواند تصوری عینی‌تر از شیوه رفتار دولت جمهوری اسلامی با روزنامه‌نگاران و نسل جوان معترض ایران داشته باشد.

تماس تلفنی سازمان اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی با فریبا پژوه آغازگر گزارش است: ماموران امنیتی می‌خواهند با خبرنگار و وبلاگ‌نویس جوان صحبت کنند. فریبا پژوه حدس می‌زند که حادثه‌ا‌ی ناگوار در انتظار اوست. چند روز بعد، در اولین روز از ماه رمضان، چند مرد برای دستگیری او می‌آیند و صبر می‌کنند تا او و مادرش، با دستانی لرزان با چای و خرما افطار کنند.

«ماموران مؤدبی که دروغ می‌گویند»

مادر فریبا پژوه تعریف می‌کند که مردان «مؤدب بوده‌اند» و یک ساعت تمام کمدها، کشوها و کامپیوتر را بازرسی کرده‌اند. مردان فریبا را با خود می‌برند، قول می‌دهند که او را پس از یک ساعت بازگردانند؛ دروغ می‌گویند.

"اشپیگل" فریبا پژوه را زنی ظریف با چهره‌ای دخترانه و زیبا توصیف می‌کند که از آن آخرین شب مرداد ماه تا امروز در بند ۲۰۹ زندان بدنام اوین به سر می‌برد؛ یکی از بیش از صد روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویسی که رژیم ایران در پی اعتراضاتی که به اعلام نتایج انتخابات به نفع محمود احمدی‌نژاد شد، دستگیر کرد.

"اشپیگل" می‌نویسد که فریبا پژوه در زندان از افسردگی و نامنظم بودن ضربان قلبش که ناشی از فشار عصبی است، رنج می‌برد. خانواده او در نخستین ماه اجازه دیدار با او را نیافتند، سپس به آنها اجازه داده شد هر هفته یک بار فرزندشان را ببینند که آن‌هم گاه رعایت نمی‌شد. وکیل او هرگز با او صحبت نکرده و تازه پس از دو ماه فهمیده که اتهام موکلش در ابتدا جاسوسی و سپس "تبلیغ علیه نظام" بوده است.

جوانی‌ای مصروف به کسب آزادی

"اشپیگل" می‌نویسد: «فریبا پژوه متعلق به نسلی از ایرانیان است که از همان دوره جوانی برای دست یافتن به آزادی می‌رزمند.» او را نخستین بار هنگامی که ۱۸ سال داشت، دستگیر کردند؛ روزنامه‌نگار شد و برای روزنامه‌های اصلاح‌طلب درباره موضوعهای اجتماعی نوشت.

او را در سال ۲۰۰۸ برای بار دوم دستگیر کردند؛ وقتی که همزمان با انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می‌خواست به آن کشور سفر کند: «هنگامی که امسال اعتراضات علیه رژیم کشور را به لرزه درآورد، شبانه‌روز به عنوان مترجم برای خبرنگاری کلمبیایی کار می‌کرد و این امری بود که باعث مظنون‌تر شدن بیشتر مقامات به او می‌شد. به دوستانش گفته بود که می‌داند در خطر است، اما آرزوی آینده‌ای بهتر را برای ایران دارد.» فریبا پژوه در وبلاگ خود نوشته بود که قلم دشمن جهالت است و او به قلم خود قسم خورده است.

ماه‌ها زیر بازجویی

"اشپیگل" در مورد وضعیت حبس این روزنامه‌نگار جوان ایرانی گزارش می‌دهد؛ اینکه ماه اول را در "قبر" گذرانده، مفهومی که به اتاقک‌های زیرزمینی در اوین اطلاق می‌شود. در زندان انفرادی بوده، جایی که جسم و روح با هم فرسوده می‌شود؛ زندانیان چند بار در روز برای بازجویی احضار می‌شوند، کتک می‌خورند و بدنشان را بازرسی می‌کنند. آنان پس از مدتی می‌توانند با وجود چشم‌بندی که بسته‌اند، بازجوهای خود را از هم تشخیص دهند: از روی کفش آنها یا میزان خشونتی که به کار می‌گیرند. بازجوها کتک می‌زنند، تهدید می‌کنند، فحش می‌دهند، بعد سعی در فریب دادن می‌کنند که اگر اعتراف کنی، به زودی آزاد می‌شوی.

فریبا پژوه را پس از یک ماه در اوین به طبقه بالاتر منتقل می‌کنند. جایی که یک هم‌سلولی دارد، هنگامه شهیدی، که او هم خبرنگار است. این دو دست به اعتصاب غذا می‌زنند. پس از پنج روز هر دو را به بیمارستان انتقال می‌دهند. هنگامه شهیدی آزاد می‌شود، فریبا پژوه به سلولی جدید منتقل می‌گردد.

به گزارش "اشپیگل"، فریبا پژوه هم‌اکنون در اتاقکی به مساحت۱۰ متر مربع به سر می‌برد، با سوراخی کوچک که از آن نور به درون می‌تابد. سلول شب‌ها سرد است. او باید روزانه ۸ قرص بخورد: سه قرص برای قلبش، سه قرص ضدافسردگی و ۲ قرص خواب.

به خانواده‌ها "قول رسیدگی" می‌دهند

خانم فریده پژوه، مادر فریبا، می‌گوید که هنوز هم دخترش را هر روز برای بازجویی می‌برند. دخترش وضع روحی خوبی ندارد و موهایش با وجود سن کم، سپید شده است. مادر هر روز از این اداره به آن اداره می‌رود، قول‌های بسیاری به او می‌دهند. سازمان‌های حقوق بشر برای آزادی دخترش تلاش کرده‌اند، اما هیچ اتفاقی نیفتاده است. با وجود آنکه گفته شده مدارک پرونده تکمیل است، اما خبری از موعد برگزاری دادگاه نیست.

"اشپیگل" می‌نویسد، هفته پیش خانواده فریبا پژوه از سر استیصال ۸ ساعت در دادگاه انقلاب بست نشست تا توانست با دادستان تهران، عباس جعفری دولت‌آبادی، دیدار کند که مثل دیگران به آنها قول داد که به موضوع رسیدگی خواهد کرد.

KG/BB