«مذاکره ایران و ۵+۱ در ترکیه تعیینکننده خواهد بود»
۱۳۹۱ فروردین ۲, چهارشنبه باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در پیام نوروزی سال ۱۳۹۱ خود گفت: «اگر حکومت ایران مسیری مسئولانه در پیش گیرد، میتواند بار دیگر در جامعه جهانی مورد احترام باشد. هیچ دلیلی وجود ندارد که دو کشور ایران و آمریکا از هم دور بمانند».
همزمان آمریکا اعلام کرده که ۱۱ کشور را از تحریم خرید نفت از ایران معاف کرده است. آیا چرخشی در سیاست آمریکا نسبت به ایران به وجود آمده؟ آیا توافقاتی پشت پرده صورت گرفته است؟
رسول نفیسی تحلیلگر سیاسی مقیم واشنگتن به این سوالات پاسخ داده است.
بشنوید: گفت و گو با رسول نفیسی
دویچهوله: آقای نفیسی! پرزیدنت اوباما در پیام نوروزی که امسال داد، به نسبت پیام نوروزی سال گذشته لحن ملایمتری داشت. آقای اوباما از دوستی دو کشور ایران و آمریکا صحبت کردند و این که دلیلی وجود ندارد این دو کشور ازهم دور باشند. آیا این تغییر لحن نشانهای از سیاست پرزیدنت اوباما در قبال ایران هم میتواند باشد؟
رسول نفیسی: یکسری جریاناتی دارد اتفاق میافتد که دال بر این است که تحولاتی در رابطهی ایران و آمریکا در حال صورت پذیرفتن است و از آن طرف هم اگر دقت کرده باشید، آقای خامنهای دو سخنرانی کرد که در یکی از سخنرانیها صحبتهای رئیس جمهور آمریکا را عاقلانه عنوان کرد و در سخنرانی اخیرش هم که در مشهد بود، باز اشاره کرد که ایران در سطحی که به آن حمله شود جواب خواهد داد.
نکتهی بسیار مهمی که در این حرف است، مقایسهی بیانات آقای خامنهای با صحبتهای قبلیاش است. در صحبتهای قبلی همیشه گفته میشد اگر به ایران حمله شود، تمام منافع آمریکا و متحدانش در جهان به خطر خواهد افتاد. ولی در این صحبت اصلاً اشاره به این نبود، در عوض اشاره به این بود که مثلاً اگر فرضاً به تأسیسات اتمی ایران حمله شود، احتمالاً ایران هم به تأسیسات اتمی اسراییل حمله میکند. به نظر میرسد که آقای خامنهای خواسته یک مقداری آمریکا را در این وسط از اسراییل جدا کند و همین حرف دال براین است که تفاهماتی بین دو کشور شده.
جواد لاریجانی به طور ناگهانی به نیویورک آمد و گویا تبادل نظر و حتی صحبتها و توافقهایی کرده بود. اگر همه اینها را معطوف به مذاکرات ماه آینده در ترکیه بدانیم به این نتیجه میرسیم که شاید زمینه برای یک نوع توافق، در هر سطحی بین ایران و غرب صورت پذیرفته است. هرچند من در این مورد همیشه مشکوکم که توافق درست و معناداری باشد. ولی بههرصورت با توجه به لطماتی که این تحریمهای اخیر به بازار مالی و نهایتاً به اقتصاد ایران میزند، شاید دولت ایران باز طبق معمول بعد از این که تمام فرصتهای خوب را سوزانده، یک بار دیگر از یک موضع ضعیف دارد با جهان غرب برخورد میکند و حاضر است شرایط آنها را بپذیرد.
ولی این چیزهایی که شما گفتید خلاف آن چیزیست که حداقل روی صحنه ما داریم میبینیم. ما شاهد شدیدتر شدن تحریمها در چندماه اخیر بودیم، شاهد جدال لفظی سران دو کشور بودیم، شاهد اعلام تاریخ برای حمله اسراییل به ایران بودیم. آیا به نظر شما توافقی در پشت پرده صورت گرفته؟ شما به سفر آقای لاریجانی اشاره کردید. ممکن است توافقی در پشت پرده صورت گرفته باشد؟
صحیح است. یعنی تحریمها شدید شد، جنگ لفظی بالا گرفت، شایعات بسیاری در مورد حمله اسراییل به ایران پخش شد، حتی پرزیدنت اوباما مجبور شد رسماً موضع آمریکا را اعلام کند که مخالف جنگ است. همه اینها در هفتههای گذشته اتفاق افتاد. آن چیزی که در این یکی دو هفتهی اخیر دارد اتفاق میافتد، بعد از صحبت نسبتاً ملایم خامنهای است و بعد از این که سفری به سازمان ملل به طور عجلهای صورت گرفته و همچنین مذاکرات آتی که قرار است در ماه آوریل بین ایران و ۵+۱ در ترکیه برگزار شود.
همه اینها بعد از شدت گرفتن صحبتها و تحریمهاست و باید توجه کرد که الان وضعیت ارز در ایران یکی از نمودارهای وضع وخیم اقتصادی است که در ایران ایجاد شده. در واقع به یک معنا میشود گفت که ثروت ایران یک دفعه در یکی دو ماه اخیر نصف شده و شاید نهایتاً انعطافی از طرف بیت رهبری نشان داده شود. آقای اوباما هم به طور متقابل از ایرانیان مقیم آمریکا و از قدرت و عظمت فرهنگ ایران صحبت کرده. حالا باید ببینیم که در ماه آوریل چه توافقات جدی صورت خواهد گرفت.
اقدام اخیر آمریکا در معاف کردن ۱۱ کشور از تحریم خرید نفت از ایران، را هم شما در همین راستا ارزیابی میکنید؟
دقیقاً. یعنی این واقعاً برای سیاست آمریکا یک عقبگرد بود و البته این عقبگرد شاید هم مطابق خواست اروپاییها باشد، بهخصوص کشورهایی مثل یونان که دچار مشکلات بسیار زیادی خواهند شد اگر که تحریم نفت ایران را بپذیرند. و یکی دیگر این است که در کشورهای اروپایی که الان بحران وجود دارد، مخالفت مردم با این نوع تحریمها زیاد شده بود و نهایتاً همان طور که شما اشاره کردید، شاید این هم بخشی از آن تفاهم بین ایران و آمریکا باشد که در تعدیل این تحریمهای نفتی مؤثر بوده.
چه قدر این تغییر و تحولات را با انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مرتبط میدانید؟
خیلی ارتباط دارد، یعنی از الان تا چهار نوامبر این رئیس جمهور باید دست به عصا حرکت کند. اگر جنگی در خاورمیانه صورت گیرد، قیمت نفت و بنزین بسیار بالا خواهد رفت و تمام این تهمیداتی که الان دارد میشود، به نحوی مربوط میشود به مسئلهی انتخابات. با توجه به این که اگر اوباما به طور قوی در مقابل ایران نایستد، در مقابل جمهوریخواهان بدهکار خواهد شد. بنابراین این تعادل بسیار ظریف و سخت را باید رعایت کند که از یکطرف گزک به دست جمهوریخواهان ندهد که شروع کنند به این که جمهوری اسلامی موفق شد، ایالات متحده در مقابل آن کوتاه آمد، ضعف نشان داد و از طرف دیگرهم جلوگیری از یک برخورد احتمالی و به دست آوردن یک نوع پیروزی نسبی در ارتباط با ایران و یک مذاکره جدی با ایران.
اگر ایالت متحده موفق شود یک توفیق نسبی در این زمینه پیدا کند، برای انتخابات آینده بسیار بسیار تأثیرگذار خواهد بود و کمک خواهد کرد به اوباما، اما اگر جمهوری اسلامی در این زمینه بخواهد نقشآفرینی کند، خب طبیعتاً میتواند و به نفعاش هم هست. به خاطر این که اگر جمهوریخواهان به حکومت برسند، اینها کوچکترین قولی که در برابر ایران میدهند جنگ است. "سانتروم" عملاً خواستار جنگ است، "میت رامنی" عملاً خواستار برخورد نظامیست.
دقیقاً من میخواستم به همین اشاره کنم. جمهوریخواهان طرفدار اقدام نظامی علیه ایران هستند و میگویند اگر اوباما مجدداً انتخاب شود، ایران به بمب اتمی دست پیدا میکند. بنابراین نرمش در برابر ایران نمیتواند به نفع اوباما باشد، بهخصوص با توجه به نظرسنجی که اخیراً در آمریکا شد و نشان داد که درصد بالایی از مردم آمریکا طرفدار حملهی نظامی به ایران هستند.
این صحیح است. ولی این در شرایطیست که اوباما هیچ نوع توفیقی به دست نیآورد. من فرضم براین است که در مذاکرات ماه آوریل توفیق نسبی به دست خواهد آمد و اینها از این طریق موفق خواهند شد که این را به رخ جمهوریخواهان بکشند. ولی اگر هیچ نوع توفیقی به دست نیآید، معلوم نیست که حتی دولت اوباما هم بعد از ماه آوریل شدت عمل به خرج ندهد. دقیقاً به همین دلیل که شما گفتید. یعنی باید بتواند در مقابل جمهوریخواهان اعلام وجود کند و این که نه تنها ایران را در محاصرهی اقتصادی گذاشته، بلکه مثلاً فلان کار مشخص چشمگیر را هم کرده است.
آمریکاییها هم که مخالف ایران هستند، در واقع خیلی موافق جنگ با ایران نیستند، مگر این که ایران به بمب اتمی مجهز شود. در حال حاضر وضعیت در آمریکا جوری نیست که جنگ جدیدی را بطلبد و شما مخالفت با جنگ عراق و جنگ افغانستان را هم به وضوح میبینید، با این بحران اقتصادی که وجود دارد. ولی نهایتاً این که این بالانس بسیار شکنندهای که الان پرزیدنت اوباما ایجاد کرده، یعنی از یکطرف به نحوی با ایران کنار بیآید تا بلکه در مذاکرات ماه آینده یک نتیجه چشمگیری به دست آورد یا لااقل موفقیتی نسبی به دست آورد و از طرف دیگر گزینهها را روی میز نگه دارد برای مقابله با جمهوریخواهان. این را ماه آینده مذاکرات ترکیه تعیین خواهد کرد.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: علی امینی