مذاکره با اپوزیسیون؛ کدام اپوزیسیون و با کدام بخش از حاکمیت؟
۱۴۰۴ مرداد ۲, پنجشنبه
مسعود پزشکیان، رییسجمهور ایران روز سهشنبه ۳۱ تیر ماه در دیدار با اعضای جبهه اصلاحات، با تأکید بر "لزوم همافزایی فکری" برای انجام اصلاحات، "کوتاه آمدن هردو طرف در موضوعات اختلافافزا" را راه نزدیک شدن به یک "راهحل واقعی" دانست. او گفت: «امروز حتی آمادگی داریم بر مبنای انصاف و عدالت با اپوزیسیون نیز گفتوگو کنیم چرا که حل مسائل کشور نیازمند گفتوگو و نه تقابل است.»
اما برای انجام هر گفتوگویی، به خصوص میان گروههای سیاسی، به مقدمات و شرایطی نیاز است. آیا اکنون که به گفته بسیاری از ناظران و کارشناسان مستقل، حاکمیت جمهوری اسلامی در ضعیفترین موقعیت خود در ۴۳ سال گذشته قرار دارد، شرایط این گفتوگو فراهم شده است؟
گذشته از این، گفتوگو قرار است دقیقا با چه کسانی صورت بگیرد؟ اپوزیسیون خارج از کشور یا نیروهای مخالف یا منتقد داخلی که اگر نگوییم همه، اما اکثرا یا در زندان هستند یا آنقدر در شرایط فشار و سرکوب قرار دارند که اساسا فلسفه گفتوگو را نقض میکند.
حتی در صورت فراهم شدن شرایط، پرسش بعدی این است که اصولا پزشکیان و دولتش چقدر تصمیمگیرنده و تعیینکننده سیاستهای کلی کشور هستند تا مذاکره گروههای مخالف با آنها اصولا منجر به تغییر شود؟
دویچهوله فارسی این پرسشها را با چند چهره سرشناس مخالف و منتقد در داخل و خارج از ایران در میان گذاشته است.
پاسخهای آنها را در زیر میخوانید:
جعفر پناهی: گفتوگو با بازجو؟!
− این حاکمیت مطلقاً قابل گفتوگو نیست. هرنوع گفتوگو، مشروعیت دادن به نظام است. گفتوگو زمانی معنا دارد که طرفین دستکم بر سر اصول اولیهای چون کرامت انسان، حق زندگی، آزادی بیان و حق اعتراض توافق داشته باشند. اما ما با نظامی طرف هستیم که:
• هر روز اعدام میکند، آنهم بدون محاکمه عادلانه و برای ترساندن مردم
• منتقد را زندانی میکند، از هنرمند و معلم گرفته تا دانشجو و زن معترض در خیابان
• هر صدای مستقلی را سانسور میکند و نفس کشیدن آزاد را هم جرم میداند
• و در برابر خواستهای برحقی مثل "زن، زندگی، آزادی" فقط با گلوله، باتوم و شکنجه پاسخ میدهد
در این شرایط، چیزی به اسم گفتوگو وجود ندارد، تنها یک شوی سیاسی و تطهیر چهرهٔ سرکوبگر حاکمیت است. راستش، حرف از گفتوگو مرا یاد بازجوییهایم میاندازد که بازجو فقط میخواست حرفهای خودش را پیش ببرد. از نظر من تنها یک راه وجود دارد: استعفای کامل حاکمان فعلی و گذار به نظامی که بر رأی مردم، آزادی و عدالت بنا شده باشد.
تا آن زمان، هر سخنی از گفتوگو، نه راهحل که نوعی مشارکت در توجیه سرکوب است.
صدیقه وسمقی: جدی نیست
− من فعلا این پیشنهاد را جدی نمیدانم و فکر میکنم لزومی ندارد درباره آن بحث کنیم حالا اگر روزی چنین پیشنهادی برای مذاکره جدی بود آن موقع میشود درباره آن بحث کرد.
حداقل کاری که باید بکنند تا ما فکر کنیم پیشنهاد مذاکره را میتوان جدی تلقی کرد، این است که این موضوع در میان سران حکومت مطرح شود، بحث شود، توافق شود و اعلام شود.
اینکه یک نفر که توان اجرای تصمیمات خودش را هم ندارد، بیاید نظر شخصیاش را به این شکل مطرح بکند، این را نمیشود جدی تلقی کرد.
زیدآبادی: با ترکیب موجود حکومت، گفتوگو تأثیر عملی ندارد
− نخست باید روشن شود که منظور آقای پزشکیان از اپوزیسیون چیست؟ آیا منظورش افراد و گروههایی است که در خارج از کشور خود را به این نام میخوانند و دنبال براندازی نظام هستند؟ بعید میدانم منظورش آنان باشند چرا که هیچ نوع زمینه و آمادگی از دو طرف برای چنين گفتوگویی وجود ندارد.
اگر منظور دکتر پزشکیان نیروهای منتقد داخلی خارج از قدرت یا اصطلاحاً محذوف باشد، زمینهاش تا اندازهای وجود دارد و میتواند در جهت تلطیف فضای سیاسی و اجتماعی ایران گامی به پیش باشد. نیروهای منتقد داخلی شرط خاصی برای گفتوگو ندارند و همینکه چنین گفتوگویی بدون پیششرط و اعمال تبعیض از سوی دولت و در فضایی امن و آزاد صورت گیرد، کافی است.
مسئله اصلی اما میزان اقتدار کابینهٔ پزشکیان در اجرای برنامهها و اهداف خود است. کابینه تاکنون برای اجرای وعدههای خود با مخالفت بخشهای دیگر حکومت روبرو شده است. از این جهت خودش عملاً نوعی نیروی منتقد وضع موجود محسوب میشود. بنابراین پرسش این است که مذاکرهٔ اجزای کابینه با دیگر نیروهای منتقد خارج از حوزهٔ قدرت چه تأثیر عملی بر نحوهٔ ادارهٔ کشور میگذارد؟
با ترکیب موجود حکومت، گفتوگو تأثیر عملی مشخصی به دنبال ندارد. فقط میتواند یک باشگاه گفتوگو شکل گیرد که قاعدتاً بودش از نبودش بهتر است.
تقی رحمانی: شرط اول؛ آزادی تمام زندانیان سیاسی
−در وهله اول باید گفت پزشکیان سخنانی میگوید که با سیاستهای کلی نظام هماهنگ نیست. برخورد نظام هم بعد از جنگ ۱۲ روزه و تجاوز اسرائیل به ایران نشان از برخورد نرم نمیدهد. اما پزشکیان وقتی میگوید من میخواهم با چهرههای اپوزیسیون گفتوگو کنم، باید اول توضیح بدهد منظور او از اپوزیسیون چیست، چون اپوزیسیون در جامعه ایران مفهوم متنوعی دارد.
از طرف دیگر این حرف باید تضمین داشته باشد. گفتوگو یک زمینههایی دارد؛ در وهله اول متکی به آن است که شما هویت طرف مقابل را به رسمیت بشناسید. آیا جمهوری اسلامی حاضر است قبول کند که در ایران دیدگاههای متنوعی در فکر و سیاست وجود دارد؟ و این دیدگاهها دارای حقوق برابر هستند و تعیین کننده صندوق رأی هست؟
به نظر من دولت پزشکیان این توانایی را ندارد که گفتوگو کند اما اولین شرط میتواند آزادی تمام زندانیان سیاسی و مدنی باشد، همچنین حصر باید شکسته شود و صدا و سیما مواضعش به طور کلی باید عوض شود. اینها تازه زمینههای گفتوگو را عملی میکند نه اینکه حالا الزاما گفتوگو به نتیجهای برسد یا نرسد.
اما به طور کلی باید بگویم که فشار جامعه ایران بالاخره نظام را عقب میبرد، اما مشکل ما این است که یک نیروی قدرتمند متشکل نداریم که این عقب نشینی همراه با گفتوگو صورت بگیرد و نشان دهد این تشکل نیرومند وجود دارد. امیدوارم این به وجود بیاید.