1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

مرتضی کاظمیان: تظاهرات، تنها شکل اعتراض نیست

۱۳۸۸ شهریور ۲۸, شنبه

از ۲۵ خرداد تا ۲۷ شهریور که روزهای شاخص حضور "جنبش سبز" در خیابان‌ها بوده، سه ماه فاصله است. ظاهرا گذشت زمان، تهدید‌ و سرکوب‌، از موج اعتراض‌ها نکاسته‌اند. یک تحلیلگر، مقاومت مردم را با پشتوانه و امیدوارکننده می‌داند.

تظاهرات طرفداران میرحسین موسوی در تهران در روزهای پس از انتخابات
تظاهرات طرفداران میرحسین موسوی در تهران در روزهای پس از انتخاباتعکس: AP

گفتگو با مرتضی کاظمیان، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی:

دویچه‌وله: چه کارنامه‌ای از ایستادگی مردم در سه ماه گذشته و به ویژه تظاهرات روز قدس می‌توان ارائه داد؟

مرتضی کاظمیان: تحولات چند هفته‌اخیر، شاید از زاویه تاثیر مشخص بر حکومت یا آنچه " ماکروقدرت" تعریف می‌شود، چندان محسوس نباشد. اما از زاویه جنبش مدنی ایران و وجه "میکروقدرت"، قابل تامل است. اجتماع روز قدس با وجود همه تهدیدهای مستقیم و غیرمستقیم، چشمگیر و امیدوارکننده بود. این حضوری اطمینان بخش برای معترضان بود تا بدانند اگر مکان امن‌تر یا مجال مناسبت‌تری برای بیان خواست‌های خود داشته باشند، از این پشتوانه اجتماعی برخوردارند.

حضور مردم در شهرستان‌ها نیز معنادار بود. تظاهرات تهران و شهرستان‌ها، پیغامی بود هم برای نهادهای حاضر در ساخت قدرت و هم برای آنها که اعتراض‌ها و مطالبات مردم را پیگیری می‌کنند. متاسفانه رفتار رسانه ملی و تریبون‌های اصلی جریان اقتدارگرا نشانگر این است که این پیغام را درک نکرده‌اند و با پاک کردن صورت مسئله از کنار آن می‌گذرند.

خبرگزاری‌های دولتی از جمله نوشته‌اند ۵۰۰ نفر معترض آمده بودند که آب دستشان بود و سیگار می‌کشیدند. چه اصراری است که خبر را بدهند و آن را وارونه کنند؟

واقعیت این است که حادثه آنقدر مهم بود که نمی‌شد از آن گذشت. مخاطبان اصلی رسانه‌های اقتدارگرا و صدا و سیما، حامیان راست افراطی سنتی در ساخت قدرت هستند. گروه دیگر نیز شهروندانی هستند که اطلاعات خود را تنها از این رسانه‌ها می‌گیرند. تلاش این است که واقعیت‌های اجتماعی را کتمان یا تحریف کنند. اما پوشاندن حقیقت، تاوان سنگینی دارد که نه فقط حکومت، بلکه جامعه مدنی ایران نیز باید آن را پرداخت کند.

راهپیمایی روز قدس دستکم در تهران با کمترین تنش و خشونت همراه بود. آیا ظرفیت‌های تعامل و مدارا بالا رفته یا مصلحت‌های مقطعی در کار بودند؟

الان آقای احمدی‌نژاد در آستانه سفر نیویورک است و هرگونه چالش می‌توانست تاثیر معناداری بر این سفر بگذارد، علاوه بر این حجم انبوه جمعیت به خصوص در تهران، مانع این می شد که بتوان سرکوب خشنی را سامان داد. شاید اگر جرقه خشونت زده می‌شد، جمع کردن‌اش ساده نبود.

به نظر شما چه دلایلی موجب می‌شوند که با وجود بیانیه تهدیدآمیز سپاه در شب تظاهرات، معترضان باز هم به خیابان‌ها بیایند؟ این به معنای آن است که سپاه یا سرکوب‌های جاری را جدی نمی‌گیرند؟

مرتضی کاظمیان، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسیعکس: Irdiplomacy

توجه داشته باشید که مخاطبان این بیانیه‌ها، افراد معینی هستند. بخش عمده کسانی که در تجمع دیروز شرکت کردند، اساسا توجهی به این حرف‌ها و نقل قول‌های رسمی نمی‌کنند. تصمیم برای شرکت اعتراضی در روز قدس از چند هفته قبل گرفته شده بود و نقش اصلی را عرصه عمومی، ارتباط های ماهواره‌ای، اینترنت و فضای مجازی ایفا می‌کردند. نقش این ارتباط‌ها در تحولات جاری ایران غیرقابل کتمان است.

از طرف دیگر، سرمقاله‌های کیهان یا آ‌نچه در رسانه‌های ملی علیه جنبش سبز نوشته و گفته می‌شد، در روند تبادل در اینترنت، اثری تحریک‌آمیز و معکوس داشت. تحلیل نادرست وقایع جاری و فروکاستن اعتراض‌ها به این که عده‌ای می‌خواستند انقلاب مخملی راه بیندازند، موجب پیگیری بیشتر مردم برای مطالبات خود شده است.

الان سه ماه از ماجرای انتخابات گذشته است. آیا مردم باید همواره منتظر مناسبت‌هایی مثل روز قدس بشوند تا آنجا بگویند رای من کو؟ نباید دنبال راه‌های دیگر گشت؟

پاسخ به این سوال دشوار است. بهترین پاسخ را شاید خود آقای موسوی داده باشد که توصیه کرد مردم خودشان، با ابتکارهای مختلف اهداف جنبش را پیش ببرند. بدیهی است که تظاهرات خیابانی، تنها شکل اعتراض‌ها نیست.

شاید بخش قابل توجهی از اعتراض‌ها، خود را به صورت عدم همکاری کارمندان در بوروکراسی دولتی نشان دهد. شاید در متن تولید و اقتصاد ایران، کم کاری یا مقاومت دیده شود. نوشتن شعار روی اسکناس، در و دیوار یا نوشتن در عرصه مجازی یک نمونه دیگر است. پیش‌بینی این‌که فرجام این اعتراض‌ها به کجا خواهد کشید، در کوتاه مدت، علمی وشدنی نیست.

به نظر من، حتی اگر حکومت موفق به سرکوب یا متوقف کردن اعتراض‌های خیابانی شود، جنبش ادامه خواهد داشت زیرا خواست‌ها پاسخ نگرفته‌اند. حداقل این که، بی‌اعتمادی شدیدی بین جامعه مدنی و حکومت ایران حکمفرما می‌شود که هم برای حکومت و هم برای منافع ملی ایران و مردم، خسارت‌های زیادی به دنبال دارد.

مهیندخت مصباح
تحریریه: مصطفی ملکان

پرش از قسمت در همین زمینه