مرد پنجه آهنين در زندان
۱۳۸۳ شهریور ۶, جمعهانگليس به ويژه شمال شهرنشينان چنان برانگيخته بود که با انتشار خبر دستگيری او، برای نخستين بار در سالهای اخير جمعه ای آرام در شمال لندن آغاز می شود.
ابوحمزه يک مصری در سالهای ميانه ی عمر است که در نوجوانی دل به اسلام ناب انقلاب سلفی سپرد و در جمع جهادی های کشورش عليه دولت سلاح به دست گرفت. هم او بود که خالد الاسلامبولی افسر جوان گارد ملی مصر را فريفت و همراه با عمر عبدالرحمن، شيخ نابينای نفرت آلودی که اينک در زندان امريکاست، وی را به کشتن انورالسادات برای ورود يکسره به بهشت و برخورداری از وصلت حوريان روضه ی رضوان تشويق کرد. پس از کوتاه زمانی که در خفا طی شد، ابوحمزه به افغانستان رفت تا در کنار اسامه بن لادن و ايمن الظواهر و صدها بنيادگرای سلفی با ارتش سرخ بجنگد. يک چشمش را همراه با يک دست در جهاد از دست داد و از آن پس کوره ی نفرتی شد که از دهانش به جز مرگ بيرون نمی تراويد.
ابوحمزه سپس به بريتانيا آمد و در اينجا با دوز و کلک و يک ازدواج که طبعا به خاطر منع قانونی چند زنی در بريتانيا مشروعيت ندارد، موفق شد اقامت دائم و سپس مليت بريتانيايی را اخذ کند. هم چون حسن صباح که به پوست گاوی قلعه الموت را تسخير کرد، ابوحمزه نيز با فريب دادن اعضای هيات امنای مسجد فينز بوری پارک که محل تردد مسلمانان مهاجر از شبه قاره هند است، خيلی زود بساط خود را در مسجد پهن کرد و از آنجا با وسوسه ی جوانان نسل سوم مهاجران مسلمان شمار کثيری از آنها را برای جهاد عليه کفار به کشورهای مختلف جهان از جمله پاکستان، افغانستان، بوسنی و مصر و عراق اعزام کرد. يکبار يک گروه از اين جوانان در يمن دستگير شدند و نزديک بود فرزند خود او نيز در جمع اين جوانان جان خود را بر سر اين ماجراجويی بگذارد.
امريکايی ها بعد از ۱۱ سپتامبر خواستار استرداد او و ابوقتاده فلسطينی رفيق جهادی اش بودند. ابوقتاده اينک در زندان بريتانیا در انتظار حکم نهايی دادگاه است. هر بار که پليس ابوحمزه را دستگير کرده او توانسته است با استفاده از پس کوچه های قانون از زندان بيرون آيد. اينبار اما پرونده او خيلی سنگين است. او رسما مسلمانان بریتانيا را به کشتن پيروان اديان ديگر و به ويژه يهودی ها ترغيب کرده است، او خواستار کشتن رهبران غرب و به ويژه امريکا و بريتانيا و شماری از رهبران عرب شده است و باشادمانی، تروريستهايی را که فاجعه ۱۱ ستپامبر را به وجود آوردند ستايش کرده و آنها را بهشتی می خواند. و با آنکه مدتهاست راهش به مسجد نمی دهند، اما هر جمعه بساطش را در برابر مسجد پهن می کند. و از آنجا خطبه های آتشين خود را عليه يهود و نصاری و شرق و غرب می خواند. امروز اما صدای او در فينز بوری پارک به گوش نمی رسد. ابوحمزه از بامداد امروز در زندان است.