مسابقهای که انجام نشد!
۱۳۸۶ خرداد ۱۲, شنبهدیدار دوم تیم ملی فوتبال زنان ایران با تیم برلینی "ال درسیم اسپور" (Al Dersimspor) که قرار بود روز جمعه، اول ژوئن سال ۲۰۰۷ در این شهر برگزار شود، از سوی فدراسیون ملی فوتبال ایران لغو شد. علت این تصمیم، "مشکلات فنی" اعلام شده است. سال پیش این دو تیم در نخستین مسابقهی بینالمللی خود که در تهران صورت گرفت، با نتیجهی ۲ بر ۲ مساوی کردند.
بنا بر نوشتهی سایت "امروز"، به نقل از روزنامهی اعتماد، مامورین فرودگاه "از سفر بازیکنان تیم ملی فوتبال زنان ایران ممانعت به عمل آوردند."
مارلنه آسمن (Marlene Assmann)، یکی از بازیکنان تیم ال درسیم اسپور، در مصاحبهای با دویچه وله گفت که تعداد زیادی بلیط برای این مسابقه پیشفروش شده بود. به گفته آسمن، گروهی از زنان ایرانی مقیم برلین قصد داشتند در روز مسابقه، جلوی ورزشگاه، تظاهراتی علیه حجاب اجباری در ایران برگزار کنند.
آسمن همچنین توضیح داد که این زنان از پیش تأکید کرده بودند که مایل نیستند، با تظاهرات خود مانع برگزاری مسابقه شوند. در این رابطه با مارلنه آسمن به گفتگو نشستیم:
دویچه وله: خانم آسمن، فدراسیون فوتبال ایران اعلام کرده است که به علت "مشکلات فنی" برگزاری مسابقه بین تیم شما و تیم ملی فوتبال زنان ایران ممکن نیست. "مشکلات فنی" یعنی چه؟ به نظر شما این اقدام میتواند بنا به دلائل دیگری هم صورت گرفته باشد؟
مارلنه آسمن: "مشکلات فنی" یک دلیل خیلی کلی است. پشت این اصطلاح چه چیزی پنهان است، نه ما میدانیم و نه تیم زنان ایران ... ما خیلی سعی کردیم به علت اصلی آن پی ببریم. با ارگانهای زیادی هم تماس گرفتیم. اما همهی آنها اظهار بیاطلاعی میکنند.
گفته میشود که تظاهرات زنان ایرانی جلوی ورزشگاه میتواند علت این تصمیم مقامات ایران باشد. نظر شما چیست؟
... برگزار کنندگان این تظاهرات ضمن تأکید بر این که قصد جلوگیری از مسابقه را ندارند، اعلام کرده بودند که تعداد شرکتکنندگان معترض بیش از ۵۰ نفر نخواهد بود. در ضمن اگر علت لغو بازی این بوده باشد، باید گفت که آن تظاهرات اینقدر سروصدا راه نمیانداخت که لغو بازی. به نظر من خیلی بعید است که علت لغو مسابقه، این تظاهرات بوده باشد.
بعضیها معتقدند که بازی در ورزشگاهی با تماشاگران مختلط، میتواند مسؤلان ایرانی را به فکر لغو بازی انداخته باشد. نظر شما چیست؟
... ما پیشتر با فدراسیون فوتبال ایران در این مورد صحبت کرده بودیم و آنها هم موافقت کرده بودند که مسابقه با حضور تماشاگران مختلط انجام شود. علاوه بر آن، بازیکنان تیم ایران به هرحال با روسری بازی میکردند، همانطوری که در خیابانهای ایران و جلوی مردها ظاهر میشوند. فکر نمیکنم که تنها به این دلیل از سفر آنها جلوگیری شده باشد.
با بازیکنان ایرانی تماس داشتهاید؟ آنها الآن چه احساسی دارند؟
من غیرمستقیم با آنها در تماس هستم. آنها خیلی ناراحتند. چون برای این مسابقه زیاد تمرین زیاد کرده بودند و برا ی سفرشان کلی تدارک دیده بودند.
سال گذشته شما ایران بودید. چه برداشتی از زنان و ورزش در ایران دارید؟
در ایران فوتبالیست زن زیاد است؛ فوتبالیستهایی که علاقهی عجیبی به این بازی دارند. من با زنی آشنا شدم که به خاطر این ورزش، از دو سال تحصیل دانشگاهیاش صرفنظر کرده بود، چون میبایست برای تحصیل، به شهرستان میرفت و از تیمش جدا میشد. ولی او تصمیم گرفت از تحصیلش بگذرد. تصمیمهایی اینچنینی سرنوشتسازند.
آیا با این اقدام فدراسیون فوتبال ایران، نظر شما درباره زنان و ورزش در ایران عوض شده؟
نه. درست است که ما از فدراسیون فوتبال ایران جواب رد گرفتیم، اما همین فدراسیون، نیروی محرکهی اصلی برگزاری این مسابقه بود. ما مطمئنیم که آنها هنوز به برگزاری این بازی علاقهمندند. ما هم سعی میکنیم که رابطهمان با فدراسیون را حفظ کنیم ... ما از اول میدانستیم که در ایران نیروهایی هستند که با این مسابقه مخالفند ...
فکر میکنید که بازی سال گذشته برای زنان فوتبالیست ایران یک موفقیت ورزشی بود؟
بله. به این دلیل که آنها برای نخستین بار این امکان را داشتند که بیرون از سالن مسابقه بدهند و به همین خاطر هم خیلی عصبی بودند. آنها تمرینهای خیلی سختی انجام داده بودند و با آمادگی کامل وارد میدان شدند و باید بگویم که بازی خوبی هم عرضه کردند. یک نمایندهی زن از جانب فدراسیون جهانی فوتبال هم در ورزشگاه حضور داشت. او هم در مورد بازی زنان ایرانی نظر بسیار مثبتی پیدا کرد. این نخستین بازی برای زنان ایرانی یک موقعیت استثنایی بود. برای تماشاگران هم همین طور. چون آنها هم برای اولین بار اجازه داشتند وارد یک استادیوم شوند. آنها هم با آمادگی کامل آمده بودند، با صورتهای رنگین، پرچم و شیپور، و تمام مدت آواز میخواندند. برای خبرنگاران زنی هم که در زمین بازی حضور داشتند، تماشای مسابقهی فوتبال تازگی داشت. تمام مأموران حفاظت هم زن بودند و به نظر میرسید که این ماموریت برای آنها هم جدید بود . خلاصه برای همهی کسانی که در ورزشگاه بودند، آن مسابقه یک اتفاق خارقالعاده بود.
چطور شد که تصمیم گرفتید، با تیم ملی ایران مسابقه بدهید؟
ما شنیده بودیم که در ایران تیم ملی فوتبال زنان وجود دارد. اما تا به حال مسابقهای نداده است. این تمام اطلاعاتی بود که ما داشتیم. بعد متوجه شدیم که تا آن زمان، هیچ تیمی برای مسابقه به ایران نرفته است. چون میترسیدند یا نمیتوانستند به ایران سفر کنند. این شد که ما تصمیم گرفتیم به ایران برویم. البته ما از ابتدا گفته بودیم که نمیخواهیم در سالن مسابقه بدهیم. چون آنها همیشه در سالن بازی میکنند. در ایران یک لیگ وجود دارد، اما مسابقات آنها در سالن انجام میشود، که به آن فوتسال میگویند. فوتبال یعنی مسابقه در زمینهای ورزشی سرباز برای آنها معنی نداشت.
رعایت پوشش اسلامی برای شما اهمیتی داشت؟
البته که برای ما موضوع خاصی بود، اما ما امکان انتخاب نداشتیم. اولین شرط این بود که باید مانند زنان ایران لباس بپوشیم ... ما میدانستیم که اگر به خواست آنها توجه نکنیم، مسابقه انجام نخواهد شد ... برای زنان ایرانی هم این موضوع اهمیت ویژهای دارد. ما داستانها شنیدیم. همین اواخر، شنیدیم که آنها در یک سری مسابقات بینالمللی شرکت کرده بودند و حریفها در حین بازی روسری آنها را میکشیدند. در این شرایط آنها نمیتوانند حواسشان را متوجه بازی کنند، چون تمام مدت باید به فکر روسریشان باشند، وگرنه، اگر کسی از آنها عکس بگیرد، بعداً برایشان دردسر ایجاد میشود ...
آیا میتوان گفت که ورزش زنان در ایران نوعی مبارزه از جانب زنان است، نوعی مبارزهی سیاسی؟
به گمان من زنانی که به ورزش رو میآورند، زنانی هستند که ضرورتاً تمایلی به فعالیت سیاسی ندارند ... زنان با روآوردن به ورزش در واقع به یک فعالیت غیرسیاسی دست میزنند، اما این فعالیتی است که میتوانند با آن توانایی خود را اثبات کنند.
آیا در مورد زمان از سرگیری این مسابقه صحبتی شده است؟
هنوز برای این کار خیلی زود است. ما در حال حاضر مشکلات دیگری داریم:
پس دادن بلیطها و غیره. همه چیز برای برگزاری یک مسابقهی جدی فراهم شده بود. الآن باید به فکر تأمین ضررها باشیم ... در کنار آن، هر کدام از ما خانواده داریم، زندگی شخصی، کار و بعضیها هم دانشگاه. آنها که کار میکنند، برای تمرینات و مسابقه مرخصی گرفته بودند ... فوتبال منبع درآمد ما نیست ... فعلاً برای تعیین تاریخ مسابقه زود است.