در تقویم سازمان ملل ۲۰ فوریه "روز جهانی عدالت اجتماعی" نامگذاری شده است. به همین مناسبت جواد عباسی توللی، روزنامهنگار، در یادداشتی تلاش کرده نظریههای مرتبط با مفهوم عدالت اجتماعی و رابطه آن با حقوق بشر را بررسی کند.
تبلیغات
هرگونه بررسی درباره عدالت اجتماعی نیازمند رصد وضع موجود و ارائه تصویری ریزبینانه از موقعیت کنونی است. وجود استبداد بیش از ۱۰۰ ساله و بهویژه به قدرت رسیدن فاشیسم دینی از جمله عواملی است که به فقر روز افزون و ایجاد تبعیضهای اتنیکی، مذهبی و جنسی در جامعه ایران دامن زده است. در سایه چنین وضعیتی، دستکم در یک صد سال اخیر در ایران، ارائه تعریف جامعی از مفهوم عدالت اجتماعی و شناساندن راههای نیل به آن بیش از پیش پیچیدهتر شده است.
وجه مشترک بسیاری از مسائل اساسی جامعه ایران، از انقلاب مشروطه تا امروز بر ایده عدالت اجتماعی مبتنی است. بسیاری از نخبگان اما برای ارائه تعریفی همهفهم از مفهوم عدالت اجتماعی در ایران، عمدتا مسائل اقتصادی نظیر سطح معیشت، توزیع عادلانه ثروت و میزان رفاه را دستمایه تعریف قرار میدهند. این در حالی است که بدون در نظر گرفتن همه موانع تحقق عدالت در جامعه ایران، از جمله مد نظر قرار دادن روابط سلطه در کشور، شاید نتوان به تعریف دقیقی از عدالت اجتماعی دست یافت.
از سوی دیگر، پیشزمینه و بستر لازم برای تحقق عدالت اجتماعی در ایران، تلاش برای رفع همه اشکال تبعیض، همجوار با وجود پیششرط توانمند بودن جامعه مدنی است که در سایه عدم تجربه دموکراسی در ایران، نمیتوان آن را بهعنوان امری نزدیک و دستیافتنی تصور کرد.
تعاریف ونظریات موثر در باب عدالت اجتماعی
تعاریف موجود درباره "مفهوم عدالت اجتماعی" قدمتی به اندازه تمدن بشری دارد. انسان از ابتدا تاکنون همواره بهدنبال مدلی از عدالت بوده است تا بتواند مناسبات اجتماعی خود را سازماندهی کند.
هر چند عدالت اجتماعی از جمله مفاهیمی است که عقـل جمعـی بشـر آن را امری پسندیده میداند، اما پاسخ به این پرسش که عدالت اجتماعی دقیقا بهچه معناست، دشوار است. بهبیان دیگر، با توجه به وضعیت موجود در جهان که مناسبات نابرابر در قدرت، امکانات تولید، ثروت، فیزیولوژی و شأن اجتماعی بهمثابه واقعیتهای انکارناپذیر همه جوامع انسانی در جریان است، آیا اساسا میتوان تعریف دقیقی از عدالت اجتماعی ارائه کرد یا برنامهای برای دستیابی به آن به دست داد؟
از دیدگاه افلاطون، نهاد انسان مشتمل بر سه قوه مجزا، "قوه تفکر و بازشناسی خوب از بد"، "قوه شهوت جنسی برای لذتجویی و تولید مثل" و "قوه برتریجویی و منفعتطلبی" است. به باور او، از موازنه و همسنگی این سه قوه در وجود انسان، عدالت بهمثابه یک فضیلت زاده خواهد شد.
افلاطون همچنین بر این باور بود که آدمی برای سعادتمندی، بیش از هرچیز به فضیلت عدالت محتاج است، چرا که عدالت منشی است که در عین حال که قادر به مهار نفس بشر است، میتواند او را اجتماعی کند و او را به تشکیل جامعهای سعادتمند رهنمون کند.
جان رالز، فیلسوف آمریکایی و نویسنده کتاب "نظریهای در باب عدالت" هم بر این باور بود که اگر همهانسانها از حق برخورداری برابر از آزادیهای اساسی بهرهمند باشند، آنگاه میتوان به برقراری عدالت در جامعه امیدوار بود.
به اعتقاد او، انسان در تعاملی بخردانه باید انتخاب کند که چه چیزی برای او خیر و در نهایت عادلانه است. رالز بستر چنین انتخابی را "وضع نخستین" دانسته است.
این اندیشمند آمریکایی تحقق عدالت را در ایجاد تعادل در بهرهوری افراد از فرصتهای اجتماعی میداند و معتقد است طبقه اجتماعی، استعداد و توانمندی و حتی امتیازات ژنتیکیبهنحوی اتفاقی به هر فرد داده شده و افراد مالک مواردی که از بدو تولد در اختیار آنها قرار داده شده، نیستند. از اینرو، دولتها باید برای تحقق عدالت، تمهیداتی اتخاذ کنند تا همه افراد جامعه در این داراییها سهیم باشند.
هر چند جان رالز خود را یک فیلسوف لیبرال میدانست، اما نظریه عدالت او بهشدت مورد انتقاد برخی از نظریهپردازان نولیبرال قرار گرفته است.
رابرت نوزیک، اندیشمند همدوره رالز، در کتاب "بیدولتی، دولت و آرمانشهر" ضمن اینکه جان رالز را متهم به "خلط لیبرالیسم و سوسیالیسم" میکند، در دفاع از طبقه بیشتر برخوردار (طبقه ثروتمند)، نظریه او را آسیبزننده به "حق قانونی مالکیت" میداند و بر این باور است که شخصیت هر فرد در طی زندگی او به صورت نامتعین و بهدست خود فرد شکل میگیرد. از اینرو هر فرد باید لیاقت برخورداری از داشتههایش بهعنوان محرکی برای شکوفا شدن تواناییهایش را داشته باشد.
دیوید هاروی، انسانشناس، جغرافیدان و اندیشمند مارکسیست اما بهطور کلی نظم سرمایهداری حاکم بر جهان و اصول آن از جمله "مالکیت خصوصی بر ابزار تولید" را در تضاد با "مفهوم عدالت اجتماعی" میداند و بر این باور است که هر برنامه سیاسیای که سعی در ارائه مدلی از توزیع عادلانه ثروتو امکانات داشته باشد، اما در آن تلاشی برای تغییر ساخت بازار سرمایهداری وجود نداشته باشد، محکوم به شکست است.
به باور او، سیستم اقتصادی- سیاسی متکی بر بازار نمیتواند مازاد تولید بهدستآمده را در راههـای عادلانه اجتماعی صرف کند و برای تحقق عدالت اجتماعی باید به دنبال توزیع عادلانه (ثروت و امکانات) از راههای عادلانه بود.
عدالت اجتماعی و حقوق بشر
هر چند تعاریف متفاوتی از عدالت اجتماعی در مکاتب مختلف فکری ارائه شده است، اما شاید بتوان همهشمول بودن "توزیع برابر فرصتها، درآمدها" و الزام دسترسی همه انسانها (در شمال و جنوب جهان) به امکانات و ابزارهای لازم برای توسعه و شکوفایی همه جوامع انسانی را همتراز با مفهوم عدالت اجتماعی، بهویژه در تعاریف منشعب از دیدگاهجان رالز، در نظر گرفت.
در دهههای اخیر مفهوم عدالت اجتماعی بهمثابه مفهومی شناسانده شده است که در پس خود خوشهای مشتمل بر همه حقوق اساسی و بنیادین بشر را تداعی میکند. بهبیان دیگر، در حال حاضر تحقق عدالت اجتماعی منوط به رعایت همه موازین حقوق بشر شده است و این دو در قراردادی غیر رسمی اکنون لازم و ملزوم یکدیگرند.
پس از وقوع جنگ جهانی دوم و متعاقب آن تشکیل سازمان ملل متحد و پس از صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر، الگوهای حکومتی در بیشتر نقاط جهان از مدلهای دولتمحور به مدلهای مبتنی بر حقوق بشر یا به بیان دیگر، بشر محور، تغییر شکل داده است.
بهویژه نسل دوم حقوق بشر که طبق نظر برخی از حقوقدانان، مواد بیست و دوم تا بیست و هفتم اعلامیه جهانی حقوق بشر، دربردارنده این نسل است، اساساً ماهیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارند. هر چند نمیتوان تحقق عدالت اجتماعی را بیارتباط با سایر مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر دانست.
یکی از عواملی که امیدها برای واقعیتیابی عدالت اجتماعی در سایر جوامع انسانی را همواره افزایش داده است، جهانشمولی حقوق بشر و نگاه عدالتمحور آن است که در صورت تحقق موازین حقوق بشر در همه کشورهای جهان، از جمله در ایران، دستکم میتوان به از میان رفتن شکافهای طبقاتی و رفع تبعیض میان جوامع انسانی و همچنین حفظ بقای محیط زیست امیدوار بود.
* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس میکند و الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.
ده دسامبر، روز جهانی حقوق بشر • انسان و حقوقش
روز ۱۰ دسامبر مصاف است با روز جهانی حقوق بشر. اعلامیه جهانی حقوق بشر در روز دهم دسامبر سال ۱۹۴۸ در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید. مروری تصویری بر انسان و حقوقش.
عکس: Reuters/Damir Sagolj
حقوق برابر برای همه انسانها (ماده ۱)
اعلامیه جهانی حقوق بشر در روز دهم دسامبر سال ۱۹۴۸ به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید؛ اعلامیهای که هدف آن حفظ حقوق انسان درعرصههای مختلف از بدو تولدش بود. طبق مادهی ۱ این اعلامیه «تمام افراد بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با هم برابرند.» اعلامیه جهانی حقوق بشر برخلاف قطعنامههای شورای امنیت از ارزش اجرایی برخوردار نیست.
عکس: MAK/Fotolia
برخورداری و استفاده از حقوق (ماده ۲)
در ماده دوم اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است که «هر فردی میتواند بیهیچ گونه تمایزی، به ویژه از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، دین، بینش سیاسی یا هر عقیدهی دیگر، و همچنین منشاء ملی یا اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر وضعیت دیگر، از تمام حقوق و همهی آزادیهای ذکر شده در این اعلامیه بهره مند شود.» اگر چه باید اذعان داشت که تا اجرای عمومی و همگانی این حقوق هنوز فاصله زیادی باقیست.
عکس: dapd
حق زیستن و آزادی (مادههای ۳، ۴ و ۵)
طبق ماده ۳ «هر فردی از حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی برخوردار است». در ماده ۴ آماده است که «هیچ فردی را نباید در بردگی یا بندگی نگاه داشت» و بنا بر ماده ۵ «هیچ انسانی نباید شکنجه شود یا تحت مجازات یا برخوردی ظالمانه، ضدانسانی یا تحقیرآمیز قرار گیرد.». بنابر گزارش سازمان عفو بینالملل در طی پنج سال گذشته در ۱۴۱ کشور جهان، شکنجه و سوءرفتار صورت گرفته است.
عکس: Leon Neal/AFP/Getty Images
حق برابری در مقابل قانون (ماده ۶ تا ۱۲)
هر انسانی حق دارد که دعوایش در دادگاهی مستقل و بی طرف، منصفانه و علنی رسیدگی شود. (مادههای ۶، ۸، ۱۰ و ۱۲). هر شخص متهم به بزهکاری بیگناه محسوب میشود تا زمانی که جرم او به طور قانونی محرز گردد (ماده ۱۱). همهانسانها در مقابل قانون برابرند (ماده ۷). هیچ فردی نباید بطور خودسرانه توقیف، حبس یا تبعید شود (ماده ۹). طبق کمیساریای عالی حقوق بشر این حقوق در ۴۴ کشور جهان رعایت نمیشود.
عکس: picture-alliance/dpa
هیچ انسانی «غیرقانونی» نیست (ماده ۱۳ تا ۱۵)
«هر شخصی حق دارد در داخل یک کشور آزادانه رفتوآمد کند و اقامتگاه خود را برگزیند. او همچنین حق دارد که هر کشوری از جمله کشور خود را ترک کند» (ماده ۱۳). هر فردی حق دارد برای گریز از شکنجه، تعقیب و آزار از کشورهای دیگر درخواست پناهندگی دهد و از این حق برخوردار شود (ماده ۱۴). هر شخصی حق داشتن تابعیتی را دارد (ماده ۱۵). طبق برآورد سازمان ملل حدود ۱۰ میلیون نفر در سراسر جهان از حق داشتن تابعیت محرمند.
عکس: picture-alliance/dpa
جلوگیری از ازدواجهای اجباری (ماده ۱۶)
زنان و مردان بالغ پیش، در حین و پس از زناشویی حقوقی مساوی دارند. «ازدواج حتماً باید با رضایت کامل و آزادانه زن و مرد صورت گیرد. خانواده نیز باید از حمایت جامعه و دولت بهره مند شود». اگرچه آمار دقیقی درباره ازدواجهای اجباری وجود ندارد، اما کارشناسان شمار دختران و زنانی را که در سراسر جهان قربانی ازداوجهای اجباری هستند، بیش از ۷۰۰ میلیون نفر برآورد میکنند.
عکس: picture-alliance/dpa
حق مالکیت (ماده ۱۷)
«هر شخص به تنهایی یا به صورت جمعی حق مالکیت دارد. هیچ فردی را نباید خودسرانه از حق مالکیت محروم کرد». در بسیاری از نقاط جهان انسانها از خاکشان رانده میشوند، چون سند مالکیت ندارند. شهرسازی، استخراج منابع طبیعی، ایجاد زمینهای کشاورزی یا ساختمانسازی، بهعنوان نمونه به منظور برگزاری جام جهانی فوتبال، از جمله مواردی هستند که در آنها انسانها به ترک خاکشان مجبور میشوند، آنهم بدون دریافت هیچ غرامتی.
عکس: AP
حق آزادی اندیشه و بیان (مادههای ۱۸ تا ۲۰)
طبق ماده ۱۸ اعلامیه حقوق بشر «هر شخصی حق دارد از آزادی اندیشه، وجدان و دین بهرهمند شود». هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد (ماده ۱۹) و طبق ماده ۲۰ «همه انسانها حق دارند از آزادی تشکیل اجتماعات، مجامع و انجمنهای مسالمتآمیز بهرهمند شوند». سازمان گزارشگران بدون مرز اعلام کرده که در حال حاضر ۱۵۶ روزنامهنگار در کشورهای مختلف جهان در بند هستند.
عکس: picture-alliance/dpa
حق مشارکت (مادههای ۲۱ و ۲۲)
در ماده ۲۱ آمده است که «هر شخصی حق دارد، در اداره امور عمومی کشور خود، مستقیماً یا به واسطه نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند، شرکت جوید». افزون بر این هر فردی به عنوان عضو جامعه حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود دست یابد (ماده ۲۲). بومیان استرالیا در سال ۱۹۶۷ به حق رأی دست یافتند و زنان کویت نیز از سال ۲۰۰۵ میتوانند در انتخابات شرکت کنند.
عکس: picture-alliance/dpa/M. Mahdi
حق اشتغال (مادههای ۲۳ و ۲۴)
بنا بر ماده ۲۳ «هر شخصی حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب کند و از شرایط منصفانه و رضایتبخشی برای کار برخوردار شود. همه حق دارند که بیهیچ تبعیضی، در مقابل کار مساوی مزد مساوی بگیرند. هر کسی که کار میکند، حق دریافت مزدی منصفانه و رضایتبخش را دارد.» و در ماده ۲۴ آمده است که «هر فردی حق استراحت، فراغت و تفریح دارد». به گزارش بانک جهانی ۲۰۰ میلیون نفر در جهان بیکار هستند.
عکس: picture-alliance/dpa
حق زندگی شایسته (ماده ۲۵)
در ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده که «هر شخصی حق دارد که از سطح زندگی مناسب برای تأمین سلامتی و رفاه خود و خانوادهاش، به ویژه از حیث خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبتهای پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری برخوردار شود. مادران و کودکان حق دارند که از کمک و مراقبت ویژه برخوردار شوند.» به گفتهی کارشناسان امروز یک هفتم از جمعیت جهان از گرسنگی رنج میبرد.
عکس: picture-alliance/dpa
حق آموزش و پرورش (ماده ۲۶)
در ماده ۲۶ آمده است که «هر شخصی حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود. آموزش ابتدایی و پایه باید برای همگان اجباری و رایگان باشد. هدف آموزش و پرورش باید شکوفایی کامل شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادیهای اساسی باشد.» طبق گزارش کمیسیون اتحادیه اروپا یک پنجم شهروندان اروپا در خواندن و نوشتن مشکل دارند. شمار بیسوادان در جهان ۷۷۵ میلیون نفر برآورد میشود.
عکس: DW/H. Hashemi
دانش و هنر (ماده ۲۷)
طبق ماده ۲۷ اعلامیه جهانی حقوق بشر «هر شخصی حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی اجتماع سهیم و شریک شود و از هنرها و به ویژه از پیشرفت علمی و فواید آن بهره مند گردد». همچنین هر فردی حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثار علمی، ادبی یا هنری خود برخوردار شود. امروزه پخش و توزیع دیجیتالی آثار از موضوعات مورد مناقشه است و بسیاریها از دارندگان اثر معتقدند که حقوقشان در این راستا نقض شده است.
عکس: AP
حقوق و مسئولیت (مادههای ۲۸ تا ۳۰)
در ماده ۲۸ آمده است که «هر شخصی حق دارد خواستار برقراری نظمی در عرصه اجتماعی و بینالمللی باشد که حقوق و آزادیها را به تمامی تأمین و متحقق سازد». هر فردی فقط در برابر جامعه وظایفی بر عهده دارد (ماده ۲۹). هیچ حکومت، جمعیت یا فردی حق ندارد که حقوق همگانی بشری را محدود سازد (ماده ۳۰). تمامی کشورهای عضو سازمان ملل اعلامیه جهانی حقوق بشر را امضا کردهاند.