ممنوعیت اسم مستعار در وب، جهان را امن میکند؟
۱۳۹۰ مرداد ۲۲, شنبه نروژ ۲۲ ژوئیه۲۰۱۱. یک مسیحی افراطی، یک تروریست، جان ۹۳ تن را گرفت. اندرسون برایویک میخواست از اینترنت برای تبلیغ اندیشههای هولناکش استفاده کند. کمی بعدتر مانیفست ۱۵۱۶ صفحهای او در اینترنت میچرخید.
لندن ۸ تا ۱۱ اوت. مناطقی از این شهر ۴ شبانه روز صحنهی درگیری جوانان و نیروهای پلیس است. غارت اموال عمومی با اعتراض به مرگ مردی ۲۹ ساله به دست پلیس گره میخورد. شبکههای اجتماعی و گوشیهای هوشمند سهم بالایی در به خیابان کشیدن معترضان دارند. پلیس به دنبال ردپای آن لاین و شناسایی هویت آن دسته از جوانانی است که در شبکههای اجتماعی قرار اجتماعات و «چپاول» را تنظیم میکنند.
آفتاب آمد دلیل آفتاب. حالا کم کم ارکستر مخالفان تکمیل میشود، مخالفان اسم مستعار در جهان مجازی، که میگویند جلوی وقوع بسیاری از جنایات و تهدیداتی را که منشا آنها اینترنت و زیست ناشناس در دنیای آنلاین است، میتوان با ممنوعیت این اسامی گرفت.
مخالفان «انانیمی تی» از کاخ سفید تا گوگل
اولین بار زمزمهی جدی مدافعان نظریهی «ممنوعیت اسامی مستعار» از کاخ سفید شنیده شد. در ژوئن سال ۲۰۱۰ هاوارد اشمیت دستیار رییس جمهور و مشاور او در موضوع امنیت سایبر، در نوشتهای که در وبلاگ کاخ سفید منتشر شد، با اشاره به نقش و تاثیر فزایندهی فضای سایبر و استفاده از شبکههای اجتماعی، از محاسن و امکانات این فضا نوشت و تاکید کرد که «همهی اجزای این تکنولوژی به یک سرعت رشد نکردهاند». اشمیت با اشاره به اینکه «تکنولوژیای که سود بسیاری برای جامعه داشته و به ما برای انجام این همه کار قدرت داده، همین قدرت را هم در اختیار همهی آنهایی نهاده که از آن سواستفاده میکنند»، نتیجه گرفت که حریم شخصی و امنیت دادهها توجه بیشتری را میطلبند. به این ترتیب نخستین پیشنویس «استراتژى ملى براى تشخیص هویتهاى معتبر در فضاى مجازى» تنظیم شد.
سال۲۰۱۰ اریک اشمیت مدیر عامل پیشین گوگل در یک پیام ویدیویی از «ناشناس بودن» در فضای سایبر به عنوان «یک خطر» یاد کرد. اریک اشمیت کمی پیشتر در توجیه استفاده از اسامی واقعی در برابر اسامی مستعار، گفته بود: «اگر شما چیزی دارید که نمیخواهید کسی بداند، شاید نباید آن را انجام دهید.» و خواستار بازبینی حریم شخصی و انتخاب نام در فضای آن لاین شد.
رندی زاکربرگ مدیر بازاریابی فیسبوک هم حالا معتقد است «در جهانی پر از تهدیدات ناهمگون خیلی خطرناک است که راهی برای شناسایی شما نباشد.» خواهر مارک زاکربرگ میگوید که باید جلوی فعالیت آنلاین کسانی را که از نام خودشان استفاده نمیکنند، گرفت. فیس بوک از تمام کاربران خواسته است که با نام حقیقی و آدرس ایمیل واقعی خود به شبکههای اجتماعی بپیوندند.
شبکهی اجتماعی نورسیده گوگل پلاس هم شمشیر را از رو بسته و از کاربران میخواهد که «با نامی که خانواده، دوستان یا همکاران، کاربر را به آن نام میشناسند»، وارد شوند. سیاستی که در ابتدا به حذف فلهای کاربرانی انجامید که با نامهای مستعار عضو این شبکه شده بودند.
اما تازهترین دشمن اسم مستعار در وب، وزیر کشور آلمان است که هفتهی گذشته از anonymity به عنوان تهدیدی برای دموکراسی یاد کرد.
همهی مدافعان اسامی واقعی، بر سر یک نکته توافق دارند و آن اینکه ممنوعیت استفاده از اسامی مستعار در وب میتواند به جنایاتی که در جهان واقعی رخ میدهند و برخاسته از «ناشناسی» در فضای مجازیاند، کمک کند.
مدافعان استفاده از اسامی مستعار
اما استفاده از اسم مستعار پدیدهای نوظهور و مختص عصر سایبر نیست. نوشتهها و سخنرانیها و کتابهای منتشر شده با اسم مستعار در طول تاریخ فراواناند. جرج الیوت و مارک تواین هم اسامی مستعار بودند.
اظهارنظر کردن درمورد بحثهای مهم و عمومی با استفاده از اسامی مستعار پدیدهای نیست که با اینترنت متولد شده باشد. اصلا اینترنت رسانهای است «ناشناس». «بینامی» در وب مشکل اصلی نیست. مخالفانِ حذف نامهای مستعار از وب هم کم نیستند. ماتیو اینگرام در سایت «گیگااوم» مینویسد: «بسیاری تصور میکنند که زیست آنلاین با نام واقعی، حلال بسیاری از مشکلات و ناهنجاری هاست. تصوری که اشتباه است. سیاست نام واقعی در پیش گرفتن میتواند نتایجی منفی به بار بیاورد. مثلا در رابطه با بحث بر سر مسائل مهم و کلیدی.»
یکی دیگر از مدافعان با اشاره به اقدامات کمپانیهای بزرگ برای محدود کردن اسمهای مستعار آمده است، «جلوگیری از اسامی مستعار برای کم کردن تهدیدات و جنایات آن لاین، یک دلیل ساده لوحانه است.» او معتقد است اسامی واقعی در دنیای مجازی، جهان آفلاین را امنتر نمیکنند.
کریستوفر پول موسس 4chan، یکی از اولین پرتالهایی که هکتیویستهای آنانیمس از آن برای تبادل اطلاعات بهره جستند هم معتقد است که ناشناس بودن دلایل و محاسن زیادی دارد. دلایل و منافعی که پیش از روی آوردن به سیاست «اسامی واقعی» باید در نظر گرفته شوند.
جولیان یورک در سایت «الکترونیک فرونتیر فاندیشن» اشاره میکند که دلایل زیادی وجود دارد که چرا آدمها نمیخواهند با نام واقعی خود شناخته شوند و برخی از آنها را برشمرده است: ترس از پیامدهای سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی اظهار نظر دربارهی موضوعی خاص، راهی برای فرار از تبعیض یا حتی یک دلیل ساده، استفاده از اسمی که تلفظ یا نوشتنش در فرهنگ و زبانی خاص آسانتر است. او با اینکه تعریف سیاستهای ویژه را حق کمپانیهایی چون گوگل و فیس بوک میداند، مینویسد: «کوتهبینی است که گمان کنیم با اجرای سیاست نام واقعی در وب، جهانمان امنتر و محترمانهتر خواهد بود».
چرا سراغ اسامی مستعار میرویم؟
ورق بزنید
استفاده از اسامی مستعار در سالهای گذشته به تغییرات مثبتی منجر شده است. در سایهی همین ناشناس ماندنها و انتقاد و پرسش، بدون ترس از تعقیب، محاکمهی خود یا بستگان بود که معترضان و وب اکتیویستها در مصر و تونس «بهار عربی» آفریدند. استفاده از اسم مستعار در کشورهای دموکراتیکی که در آنها به ظاهر بختک سانسور بر فضای وب سنگینی نمیکند، به شهروندان امکان آشنایی با موضوعات جدید و پیوستن به کومیونیتیهایی را میدهد که شاید کاربر به عنوان شهروندی در جهان واقعی به هزاران دلیل شهامت و جرات آزمودن آنها را نداشته باشد.
اسم مستعار انسان را از قید «قصهی خودش» که سنت، فرهنگ، تربیت و عادت برایش میسازد،رها میکند و به او امکان تجربهی تازهها را میدهد. انسانها تغییر کنند، وب این امکان را به انسان میدهد که اگر نمیخواهد با نام واقعی، با نام مستعار بیپروا از خود تازهاش بنویسد، به دنبال کتابهایی برای خود تازهاش بگردد، بدون اینکه بخواهد دگردیسیاش را برای شهروندانی که آن «من ِ دیگر» را از او میشناسند، توجیه کند. در فضای سایبر سدی در راه خلاقیت نیست.
در صفحهی my name is me بسیاری از کاربران نوشتهاند که چرا با اسامی مستعار در وب میگردند. همسر یک کارمند دولت نمیخواهد برای شوهرش با اظهارنظرهای او مشکلی پیش بیاید، یک همجنسگرا که در روستای کوچکی زندگی میکند، نمیخواهد خانوادهاش به دلیل همجنسگرا بودن او تحقیر شود، دیگری نظر دارد، نظری خلاف نظر آشنایان مذهبی و محافظه کارش، قربانیان سو استفادههای جنسی، فعالان سیاسی، زنان و کسانی که بیشتر از همه مورد تبعیض هستند. بسیاری از کارشناسان وب معتقدند، به کار بردن نام واقعی، این انسانها را قویتر نمیکنند، آنها را صدمهپذیرتر میکند. نویسندهی وبلاگ تورپروجکت از منظر دیگری به موضوع مینگرد و با اشاره به اینکه این قدرتمند است که در صدد محدود کردن ضعیفتر برخاسته، ربودن اسم مستعار از کاربر را سوءاستفاده از قدرت میداند.
دانا بوید، یکی از محققان مایکروسافت که مطالعات خود را روی شبکههای اجتماعی متمرکز کرده، معتقد است، ممنوعیت استفاد از اسم مستعار، زیان بزرگی برای فرهنگ شکل گرفته برپایهی آزادی موجود در شبکه خواهد داشت. او معتقد است سیاستمداران به دنبال امنیتاند و شرکتهای اقتصادی به دنبال سود کلانی که دانستن نام واقعی کاربر به جیبشان سرازیر میکند.
امنیت به قیمت قربانی کردن آزادی بیان
فعالیت آنلاین با اسامی مستعار ایمنی است نه خطر. مگر در جهان واقعی آن پسر ۱۶ سالهای که تفنگ به دست میگیرد و هم کلاسیها را به رگبار میبندد با اسم مستعار دست به ماشه میبرد؟
حتی اگر ساده لوحانه بپذیریم چهرهی واقعی نشان دادن در وب به معنای امنیت در کره خاکی است باید پرسید، امنیت در جهان واقعی به چه قیمتی؟ به قیمت تنوع و آزادی بیان؟
در آلمان هم وزیر کشور مخالفان زیادی پیدا کرده، در کشوری که نوشتن کتاب، مقالهو تفسیر حتی در بحثهای کاملا دموکراتیک با نام مستعار سنتی دیرینه دارد. کم نیستند نوشتههایی که با Anonyma به عنوان اسم نویسنده امضا شدهاند.
فعالان وب در این کشور میپرسند، حالا چرا در اینترنت نباید امکان ناشناس بودن وجود داشته باشد؟ چون وزیر کشور معتقد است که نام مستعار در اینترنت غیردموکراتیک است؟ به اعتقاد آنان آنچه که وزیر کشور آلمان میگوید غیر دموکراتیک است نه ماهیت وب. کای بیرمان نویسندهی روزنامهی آلمانی تسایت، مجموعهای از پروسههای دموکراتیک را بر میشمرد که در آلمان به صورت ناشناس به اجرا درمیآیند. او مینویسد: «مثلاً روی برگه رأی اسممان را نمینویسیم، برای تظاهراتها و تجمعات با نشان دادن کارت شناسایی نام خود را ثبت نمیکنیم، میتوانیم به خیابان برویم و نظرمان را روی پلاکاردها بنویسیم بدون اینکه امضایی پای آن باشد.» او درخواست وزیر کشور را با مقررات منع پوشش صورت در تجمعات که ۲۵ سال پیش «فکر بکری بود که به سر سیاستمداران زد»، مقایسه میکند و معتقد است وضع این گونه محدودیتها منجر میشود به این که بسیاری شهروندان از ترس پیامد، از بیان نظرشان چشم پوشی کنند. شاید خواندن تفسیرهای «بینام» یا با نام مستعار خوشایند نباشد، اما میتوان آنها را تحمل کرد. نویسندهی این مقاله میگوید این تفسیرها و اظهارنظرها دو حسن دارند؛ اول اینکه آنهایی که از اظهار نظر ابا دارند، میتوانند زیر چتر ناشناس بودن نظرشان را بگویند و از طرف دیگر به یمن همین ایمنی که ناشناس بودن به شهروندان میدهد ما میتوانیم ببینیم که انسانها واقعا چه فکر میکنند. «ناشناس بودنِ انسانها را به یغما بردن، یک سلاح است. کسی که این سلاح را در دست بگیرد، بر انسانها سیطره دارد و اصلا دعوا هم بر سر همین قدرت است.» تکنولوژی برابر با قدرت نیست که تعبیر به مثبت یا منفی شود. به بهانهی امنیت بر دهان و قلم کاربر «بینام» خط بطلان کشیدن، برای تضمین همین قدرت است.
در قانون اساسی کشورها، قدرت در مرزهایی مشخص و به صورت تعریف شده و محدود به دولت داده شده است. این مرزها را گسترش دادن و به فضاهای ناشناس دست درازی کردن بیمعنی است. ما به این فضاها نیاز داریم تا «خودمان» باشیم، به فکرها و ایدههایمان جهت ببخشیم، تا بیمزاحم بدون اینکه تحت تاثیر کسی باشیم، به اطلاعات دسترسی پیدا کنیم و بدون ترس نظرمان را بیان کنیم.
از این واقعیت که در این جهان آزاد، کسی مانند اندرسون برایویک پیدا میشود که از این فضاها استفاده میکند تا نظرات پلید خود را منتشر کند، گریزی نیست. این اتفاق تنها در جهان آنلاین نمیافتد. در کشوری مثل آلمان در خیابان هم پلیس امنیت راستهای افراطی را تضمین میکند تا بتوانند حرفشان را بزنند و تظاهرات کنند. هر چند که نظرشان برای بسیاری دیگر از شهروندان ناآشنا، غریب و غیر قابل قبول باشد. این بهای آزادی بیان است.
یلدا کیانی
تحریریه: عباس کوشک جلالی