مناسبات ایران و آمریکا؛ از "شیطان بزرگ" تا "محور شرارت"
۱۳۹۲ مهر ۶, شنبه خبرگزاری فرانسه در تحلیلی به قلم "نیکلاس رویز" به دشواریهای مناسبات میان ایران و آمریکا پرداخته است. این تحلیلگر نخستین گفتوگوی تلفنی اوباما و روحانی و همچنین نخستین دیدار و گفتوگو میان جان کری و محمد جواد ظریف، وزیران خارجه دو کشور در نیویورک را نخستین گام مهم در راه نزدیکی میان این دو کشور ارزیابی میکند.
این تحلیل میافزاید که بیاعتمادی میان طرفین ژرف و میراث گذشته سنگین است. این مساله در ایران پیش از هر چیز نتیجه خاطره سرنگونی نخستین دولت دمکراتیک در ایران به نخست وزیری محمد مصدق در سال ۱۹۵۳ با کمک سرویس مخفی ایالات متحده آمریکاست.
تاثیر پایدار شوکهای تاریخی
مصدق که ناسیونالیستی محبوب بود با ملی کردن صنایع نفت در ایران، آمریکا را به دشمنی با خود برانگیخت. سقوط او محمدرضا شاه را به قدرت بازگرداند که تا انقلاب سال ۱۹۷۹ با مشت آهنین در ایران حکومت کرد.
بر عکس در آمریکا هنوز پیامدهای روانی شوک ۴ نوامبر ۱۹۷۹ تاثیرگذار است، زمانی که چند ماه پس از انقلاب، دانشجویان تندرو به سفارت آمریکا در تهران هجوم بردند، ۵۲ تن را گروگان گرفتند و به مدت بیش از یک سال در اسارت نگه داشتند.
به باور این تحلیلگر، آنان بیم داشتند که آمریکا یا "شیطان بزرگ" مانند سال ۱۹۵۳ بار دیگر در ایران مداخله کند و آیتالله خمینی را از قدرت به زیر کشد. گروگانهای آمریکایی در تاریخ ۲۰ ژانویه ۱۹۸۱ آزاد شدند، یعنی روز ادای سوگند ریاست جمهوری توسط رونالد ریگان که جانشین جیمی کارتر شد.
ایالات متحده آمریکا از زمان گروگانگیری جمهوری اسلامی ایران را کشوری دشمن میداند. مناسبات دیپلماتیک میان دو کشور از آن زمان تا کنون قطع شده است. ولی باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا در آخرین اجلاس عمومی سازمان ملل در نیویورک خود را آماده نزدیکی با ایران نشان داد.
اوباما گفت، اعتقاد راسخ دارد که "راه دیپلماتیک باید آزمایش شود"، حتی اگر دو کشور نتوانند بر مناسبات دشوار خود "یکشبه" غلبه کنند.
شامگاه پنجشنبه (۲۶ سپتامبر) جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا در حاشیه مذاکرات گروه ۱+۵ با ایران بر سر برنامه اتمی مناقشهبرانگیز ایران، برای نخستین بار شخصا با همتای ایرانی خود محمد جواد ظریف دیدار و گفتوگو کرد.
یک روز پس از آن شامگاه جمعه مدت کوتاهی پیش از پرواز روحانی از نیویورک به تهران، یک گفتوگوی تلفنی ۱۵ دقیقهای میان اوباما و او صورت گرفت. پس از آن هر دو رئیسجمهوری ابراز امیدواری کردند که مناقشه اتمی حل شود.
چشماندازی تازه
اوباما گفت: «صرف این واقعیت که این نخستین گفتوگو میان یک رئيسجمهوری آمریکا و ایران از سال ۱۹۷۹ تا کنون بود، تاکید میکند که چه بیاعتمادی عمیقی میان دو کشور وجود دارد». وی افزود: «ولی این امر همچنین چشماندازی را نشان میدهد که میتوان این تاریخ دشوار را پشت سر نهاد». اوباما یادآوری کرد که هنوز "موانع مهمی" برای مذاکرات در مناقشه اتمی وجود دارد، ولی او معتقد است که "میتوان راه حلی همهجانبه یافت".
تحلیلگر یادآور میشود که ابتکارات گذشته برای عادیسازی مناسبات میان دو کشور به دلیل بیاعتمادی طرف مقابل ناکام مانده بود. برای نمونه محمد خاتمی، رئيسجمهوری اصلاحطلب ایران پس از انتخاب خود در سال ۱۹۹۷ به ایالات متحده آمریکا پیشنهادی برای "گفتوگوی تمدنها" ارائه کرد. ولی در آمریکا گوش شنوایی برای این پیشنهاد وجود نداشت.
پس از واقعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ ایران این حمله را محکوم کرد. در مداخله نظامی آمریکا در افغانستان علیه رژیم طالبان و القاعده نیز تهران از خود همراهی نشان داد.
با این همه در ژانویه ۲۰۰۲ جرج دبلیو بوش، رئيسجمهوری آمریکا، ایران را بخشی از "محور شرارت" خواند. هنگامی که تهران در بهار سال ۲۰۰۳ پیشنهاد همهجانبهای برای مذاکرات ارائه داد، با مخالفت روبرو شد.
در مقابل ایران هم در سال ۲۰۰۶ پیشنهاد واشنگتن برای مذاکرات مستقیم را رد کرد.
این تحلیلگر در پایان خاطر نشان میسازد که به اعتقاد ناظران هنوز زود است از "تفاهمی بزرگ" میان واشنگتن و تهران سخن گفته شود. هر دو کشور بیشتر خواهان "دیپلماسی گامهای کوچک" هستند. ولی دستکم نخستین گامها برداشته شدهاند.