1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

مهاجران ترک در جستجوی هویت

FF/MDM۱۳۸۹ اسفند ۳, سه‌شنبه

"به آلمان خوش آمدید"، فیلمی است که نمادهای دو فرهنگ ترکی و آلمانی را به سخره می‌‌گیرد و بر روی فردیت انسانی آدم‌‌ها تکیه می‌کند. تصاویری که یاسمین سمدرلی برای القای رویارویی این دو فرهنگ یافته‌است، بکر و گویاست.

پوستر فیلم "به آلمان خوش آمدید"عکس: Concorde Film

از زمانی‌ که چارلی چاپلین در سال ۱۹۱۷، فیلم "مهاجر" را درباره‌ی مسائل و دشواری‌های مهاجران در آمریکا تهیه کرد، این دستمایه‌ تا به امروز بارها از سوی کارگردانان برجسته‌ی جهان سینما به تصویر کشیده شده است. یکی از مشهورترین‌ فیلم‌های از این دست، "آمریکا، آمریکا" از الیا کازان، یکی از سرشناس‌ترین کارگردانان آمریکایی تاریخ سینماست. آخرین ساخته‌ی فیلم‌ساز پر‌آوازه‌ی فرانسوی ـ یونانی، گوستاو گاوراس نیز با عنوان "بهشت غرب" به همین مضمون پرداخته است.

سینماگران آلمانی، این دستمایه را اغلب در چارچوب روایت‌های فردی، درگیری‌های عشقی و تطبیق مهاجر با جامعه‌ی آلمان گنجانده‌اند. راینر ورنر فسبیندر (Rainer Werner Fassbinder)، از جمله کارگردانانی است که شخصیت اصلی فیلم خود را با عنوان "ترس، روح را می‌خورد"، در مرکز کشاکشِ‌های بین مهاجر و جامعه‌ی "میزبان" قرار می‌دهد. دستمایه‌ی اغلب فیلم‌های کارگردان ترک‌تبار این کشور، فاتح آکین با عنوان‌های "سولينو" (۲۰۰۲)، "رو در رو" (۲۰۰۴) و روح آشپزخانه (۲۰۰۹) نیز پیرامون همین موضوع دور می‌زند.

هویت سه نسل

تازه‌ترین محصول "مهاجرتی" سینمای آلمان، فیلم "به آلمان خوش‌آمدید"، از کارگردان جوان ترک‌تبار این کشور، یاسمین سمدرلی (Yasemin Samdereli) است. موضوع اصلی فیلم را قهرمان ۶ ساله‌ی آن، چنک (Cenk) این گونه مطرح می‌کند: "بالاخره ما ترکیم یا آلمانی‌؟"

چنک که در مدرسه به "پسر ترکه" معروف است، از آن‌جا به دانستن این موضوع علاقمند شده که نه هم‌کلاسی‌های آلمانی و نه هم‌کلاسی‌های ترکش در "یارکشی" برای مسابقه‌ی فوتبال، او را انتخاب نمی‌کنند. یاسمین سمدرلی، انجام این وظیفه‌ی مهم را به عهده‌ی دخترعمه‌ی پدری او، چنان (Canan) می‌گذارد. چنان به عنوان نسل سوم مهاجران، بیشتر پذیرای موازین اجتماعی کشوری است که پدربزرگ او را به نام "کارگر مهمان" به آن‌جا دعوت کرده است. او دختر آزادی است که روابط گسترده‌ای دارد و از دوست پسر آلمانی خود نیز حامله است.

"چنک" در خلال توصیف‌های "چنان" با زندگی پدربزرگش، حسین آشنا می‌شود که در سال‌های وقوع "معجزه‌ی اقتصادی" برای ساختن آلمان به این کشور دعوت شده است. یاسمین سمدرلی، این بخش از فیلم را به صورت "فیلم در فیلم"، با پیوند‌زدن رویدادهای زمان حال به گذشته و برعکس، به نمایش در می‌آورد...

گروه‌ بازیگران، کارگردان و تهیه‌کننده‌ی فیلم "به آلمان خوش آمدیدعکس: dapd

زمان حال

۴۵ سال بعد، حسین تصمیم می‌گیرد با خانواده‌‌‌‌ی بزرگ خود که اکنون از سه نسل تشکیل می‌شود، به روستای زادگاهش بازگردد و "خانه‌"ای را که در آن‌جا خریده، به آنان نشان دهد. این تصمیم هم‌‌زمان با پذیرش درخواست تابعیت آلمانی حسین و همسرش از سوی مقامات این کشور گرفته می‌شود . هیچ یک از افراد خانواده‌ی حسین از تصمیم او خشنود نیست اما مخالفت، ثمری نمی‌بخشد. سرانجام این خانواده‌ی پرجمعیت، در روز موعود با مینی‌بوسی که به همین منظور اجاره شده، سفر پرماجرای خود را آغاز می‌کند؛ سفری سرشار از خاطرات، بگومگوها، قهرها و آشتی‌ها که سرانجام، پس از ۹۷ دقیقه با پایانی دور از انتظار خاتمه می‌یابد...

رویارویی فرهنگ‌ها

"به آلمان خوش‌آمدید"، فیلمی "جاده‌ای" است که با آهنگی پرشتاب، لحنی خالی از تکلف و شوخ و چرخش‌های پیش‌بینی‌ نشده‌، نمادهای دو فرهنگ ترکی و آلمانی را به سخره می‌‌گیرد و بر روی فردیت انسانی آدم‌ها تکیه می‌کند. تصاویری که یاسمین سمدرلی و خواهرش نسرین به عنوان فیلم‌نامه‌نویس، برای القای رویارویی این دو فرهنگ یافته‌اند، بکر و گویاست: خودمرکزبینی اروپایی‌ها و تسامح آلمانی‌ها با "نقشه جهان" در نمای کلاس درس چنک به‌نمایش در می‌آید که تنها به مرزهای کشورهای اروپایی محدود می‌شود و بی‌خبری طرف مقابل که با تصور دور از ذهن خون‌آشام بودن مسیح در کابوس محمد ۸ ساله بازتاب می‌یابد.

یاسمین سمدرلی (راست) و خواهرش نسرین، کارگردان و فیلم‌نامه نویس آلمانی تُرک تبارعکس: AP

یاسمین و نسرین سمدرلی، پیش از فیلم "به آلمان خوش‌آمدید"، با همین تصاویر طنزآلود و رادیکال، با سینماروها و بینندگان تلویزیون آلمان ارتباط برقرار کرده‌اند: یک بار در سال ۲۰۰۳ با فیلم کمدی "همه‌چیز ترکی شده"، که با موفقیت شایان توجهی روبرو شد و یک بار دیگر، در سال ۲۰۰۶ که با الهام از موضوع این فیلم، سریال تلویزیونی "ترکی برای مبتدی‌ها" را تهیه کردند.

برای پی‌بردن به داستان و دیدن نماهای فیلم، روی نشانه‌ی زیر کلیک کنید:

حسین، (Farhi Yardim) جوان عاشقی از روستایی در آناتولی ترکیه است که به هر دری می‌زند تا کاری دست و پا کند و موفق نمی‌شود. ازدواج با "دختر محبوبش"، فاطمه در گرو داشتن درآمد و "همت ساختن آینده‌ی" او ست. روزی که حسین در قهوه‌خانه‌ی روستای خود، سر در گریبان نشسته، توجه‌اش به گفت‌وگوی مشتری‌های میز پهلویی جلب می‌شود: «آره، پسر کربلایی هم داره می‌ره آلمان! می‌گن اونجا زیاد به کارگر احتیاج دارن.»عکس: Concorde Film

چند ماه بعد، حسین پس از گذراندن مراحل اداری و ازدواج با فاطمه عازم آلمان می‌شود. افراد خانواده او را تا ایستگاه راه آهن بدرقه می‌کنند...عکس: Concorde Film

حسین در یک روز کم‌نور پائیزی، به بیلفلد، یکی از شهرهای آلمان وارد می‌شود... پیش از او ۹۹ هزار و ۹۹۹ کارگر دیگر از کشورهای مختلف وارد آلمان شده‌اند. او می‌تواند نفر یک میلیونم باشد، ولی از سر فروتنی جای خود را به کارگری وامی‌گذارد که پشت سر او منتظر نوبت است. مسئولان شهر به این کارگر، به همین مناسبت یک موتور سیکلت هدیه می‌‌دهند و عکس و تفصیلاتش را در رسانه‌ها منتشر می‌کنند.عکس: Concorde Film

حسین سال‌ها به تنهایی در آلمان زندگی می‌کند و هر از چند سالی، برای گذراندن تعطیلات در تابستان به روستای خود "سر می‌زند." حاصل این "سرزدن‌ها" یک دختر، لیلا، ۴ ساله، و دو پسر ۸ و ۱۰ ساله است. پس از ۱۱ سال، حسین خانواده‌ی خود را به آلمان منتقل می‌کند...عکس: Concorde Film

۴۵ سال بعد، حسین با نتیجه‌‌ی خود، "چنک" دوباره در سفر است. این بار از آلمان به ترکیه، به زادگاه خود، برای دیدن "خانه‌ای که باید ساخته و آباد شود."عکس: Concorde Film

علی (Denis Moschitto) و گابی (Petra Schmidt-Schaller )، پدر و مادر چنک هر یک می‌کوشند او را با فرهنگ "خود" آشنا کنند؛ هرچند علی، که ترک‌تبار است، دائم از مادرش به‌خاطر تهیه‌ی غذاهای "تند و تیز ترکی" انتقاد می‌کند...عکس: Concorde Film

حسین با نتیجه‌‌ی خود "چنک" در کنار اعضای دیگر خانواده در آخرین سفر او. حسین در این سفر، بدون آن که بتواند "خانه‌ی موعود" را به فرزندانش نشان دهد، دار فانی را وداع می‌گوید. وظیفه‌ی تعمیر و "ساختن" خانه، این بار با دانش و مصالح صادره از آلمان به دوش پسر دوم حسین، محمد می‌افتد...عکس: Concorde Film
پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه