موضوع تقاضای ایران برای عضویت در پیمان شانگهای • مصاحبه
۱۳۸۷ فروردین ۷, چهارشنبهمنوچهر متکی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، روز دوشنبه در دیدار با رئیسجمهور تاجیکستان درخواست ایران را برای عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای ارائه داد.
سازمان همکاریهای شانگهای ۱۱ سال پیش با عضویت چین و روسیه و نیز کشورهای عضو اتحاد جماهیر شوروی سابق نظیر قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان تشکیل شد.
دکتر داود هرمیداس باوند استاد علوم سیاسی معتقد است که در شرایط فعلی و با توجه به موقعیت کنونی ایران، بعید است که چین و روسیه با عضویت ایران در پیمان شانگهای موافقت کنند.
دویچهوله: آقای دکتر باوند، پیمان شانگهای چه کارکردی دارد؟ آیا این پیمان یک همکاری نظامی است یا اقتصادی و یا هر دو؟
داود هرمیداس باوند: این پیمان چند جنبه دارد. یک جنبهاش ظاهرا یک همکاری منطقهای است که روی آن تاکید میکنند. یک اصولی است که تکرار اصول منشور است که این کشورها باید اختلافاتشان را از طریق مسالمتآمیز حل و فصل کنند. متعهدند دخالت در امور داخلی یکدیگر نکنند و از توسل به زور علیه تمامیت ارضی و استقلال یکدیگر خودداری بکنند. بعد در مورد مسایل اقتصادی، فرهنگی، تجدید همکاری است و بخصوص در اجلاسهای شانگهای، مسکو، آلماتی، بیشکک و دوشنبه بحث راجع به کاهش تسلیحات نظامی در مرزهاست. و فراتر از همه همکاری است برای مبارزه علیه تروریسم بینالمللی، مسئلهی ترانزیت مواد مخدر و مبارزه با آن و امثالهم. در هرحال بتدریج مقدماتش را فراهم میکنند برای یکنوع ، من فکر میکنم، یک قطب شبه نظامی در جهان.
آیا میشود این پیمان را یک نقطهی مقابل پیمان ناتو دانست؟
سعی میکنند که چنین باشد، بخصوص اینکه ورود اعضای جدید باید با تصویب اتفاق آرا باشد. اینطور که اعلام کرده اند، درها به روی اعضای جدید باز است ولی چون در مقدمهاش تاکید بر همبستگی فرهنگی و جغرافیایی میکنند، لازمهاش این است که کشورهایی که وارد میشوند باید تا حدودی این خصوصیات را داشته باشند. یعنی گذشته از چین و فدراسیون روسیه، قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان، کشورهای دیگر مثل هندوستان بعنوان عضو ناظر شرکت کرده است، ایران هم بعنوان عضو ناظر.
فکر میکنید که این دو عضو قدرتمند در پیمان شانگهای، یعنی روسیه و چین، با پیوستن ایران به این پیمان موافقت کنند ؟
احتمالش هست؛ البته من بعید میدانم، چون ایران با اینها وحدت استراتژیک ندارد. الان ایران منهای مسئلهی انرژی با چین، تجارتش یکطرفه است. یعنی آنچه از چین وارد ایران میشود، انواع و اقسام کالاهاست در صورتی که از ایران یک آیتم هم وارد چین نمیشود. یا با روسیه باز در همین محدوده است. برخورد روسیه یا چین با ما برخورد تاکتیکی و ابزاری است، ولی از لحاظ همبستگی استراتژیک با غرباند. همانطور که در تصویب قطعنامههای شورای امنیت هم دیدیم. و لذا تا مادامی که ایران یک قدرت معتبر به معنی جدی در منطقه نباشد و جایگاهی که امروز چین و هند دارند احراز میکنند و ایران از لحاظ امکانات و منابع طبیعی، جایگاه برتری دارد، درست است که جمعیت آنها بسیار بالاست، ولی ایران میتواند جایگاه معتبرتری از آنها داشته باشد، اگر چنین جایگاهی را ایران احراز بکند، بدون تردید هر تشکیلاتی خواهان آن است که ایران جزو آن تشکیلات باشد. ولی الان در این سیستم که ایران وحدت استراتژیک ندارد، از نظر سیاسی شاید با اهمیت باشد، ولی من فکر نمیکنم از لحاظ منافع ملی بتواند آنچنان نقشی داشته باشد. ضمن اینکه اینها روی تقلیل سیستم نظامی و تسلیحات پافشاری کردهاند، ولی من بعید میدانم که چون وحدت استراتژیک نیست، بخاطر ایران اگر ایران در معرض حملهی نظامی قرار بگیرد، چین و روسیه موضعی به نفع ایران اتخاذ بکنند.
ولی اگر ایران عضو این پیمان بشود، قاعدتا چین و روسیه در آن صورت مجبور خواهند بود که همپیمان ایران بمانند، درست است؟
اگر ایران عضو بشود و اگر در بعد نظامی تعهد برقرار بشود، خب ظاهرا. ولی من بعید میدانم چین و روسیه در شرایط روابط بینالمللی امروز با آگاهی بر پیشبینی احتمالات روابط خاورمیانه برآن شوند که بخاطر کشور ایران که از قبل هم احتمالش میرود، خودشان را وارد درگیری نظامی با آمریکا بکنند، بلکه ملاحظاتی را همواره رعایت کردهاند. همانطور که اشاره کردم، چین و روسیه در شرایط موجود که هنوز به آن اطمینان کامل از لحاظ نظامی، اقتصادی نرسیدهاند و نیاز به تعاملات تجاری با آمریکا دارند، بنابراین از لحاظ استراتژیک همسوی آمریکا هستند. از لحاظ تاکتیکی با ایران هستند و در عینحال ابزاری. من بعید میدانم در شرایط موجود خاورمیانه و احتمال رویدادها و اینکه آنها حاضر نیستند خودشان را وارد درگیری با آمریکا بکنند، از ایران در قبال تهدید خارجی حمایت نظامی کنند.