مینهایی که جمع نمیشوند و همچنان قربانی میگیرند
۱۳۹۲ آذر ۱۲, سهشنبه مرکز حامیان حقوق بشر ایران به ریاست شیرین عبادی با همکاری انجمن حقوق بشر کردستان ایران در نروژ، گزارشی درباره وضعیت پاکسازی مناطق مینگذاریشده در ایران منتشر کرده است. بر اساس این گزارش بین سالهای ۱۳۶۷ تا ۸۳ در ایران ۸۰۰ نفر در اثر برخورد با مین کشته شدهاند.
در آخرین مورد، ۲۶ مهرماه امسال هفت كودك مريوانى هنگام بازی با توپ به مین برخورد کردند و کشته شدند.
در گزارش مرکز حامیان حقوق بشر آمده است که با گذشت ۲۵ سال از پایان جنگ ایران و عراق، همچنان ۳ میلیون هکتار از زمینهای مناطق مرزی ایران آلوده به مین هستند.
شیرین عبادی مدیر مرکز حامیان حقوق بشر همین امر را انگیزهی انتشار گزارش یادشده ذکر میکند و میگوید ما نباید تصور کنیم که چون سالها از کاشته شدن این مینها گذشته، دیگر باید آن را فراموش کنیم.
در گزارش مرکز حامیان حقوق بشر آمده است که ﮐﺎر ﭘﺎﮐﺴﺎزی ﻣﻨﺎطﻖ آﻟﻮده ﺑﮫ ﻣﯿﻦ از ﺳﺎل ١٣٧٧ تا ١٣٨٢ بر عهده وزارت ﮐﺸﻮر بود. از ﺳﺎل ١٣٨٣ اما این ﮐﺎر ﺑﺮ ﻋﮭﺪهی ﻣﺮﮐﺰ ﻣﯿﻦزداﯾﯽ ﮐﺸﻮر ﮐﮫ واﺑﺴﺘﮫ ﺑﮫ وزارت دﻓﺎع و ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ ﻧﯿﺮوھﺎی ﻣﺴﻠﺢ اﺳﺖ، ﮔﺬاﺷﺘﮫ ﺷﺪ.
این گزارش به نقل از اﻣﯿﺪ ﮐﺮﯾﻤﯿﺎن، ﻧﻤﺎﯾﻨﺪه ﻣﺮﯾﻮان و ﺳﺮوآﺑﺎد در ﻣﺠﻠﺲ ﻧﮭم، نوشته که ﻣﺮکز مینﻦزداﯾﯽ ﮐﺸﻮر، ﮐﺎر ﺧﻨﺜﯽﺳﺎزی را از طﺮﯾﻖ ﻣﻨﺎﻗﺼﮫ ﺑﮫ اﻓﺮاد و شرکتهاﯾﯽ واﮔﺬار ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﮫ اﻏﻠﺐ ﺗﺨﺼﺺ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﺪارند و ﻓﺎﻗﺪ اﻣﮑﺎﻧﺎت ﻓﻨﯽ ھﺴﺘﻨﺪ.
تاسیس کانون مشارکت در پاکسازی مین
در ﺳﺎل ١٣٨٣ ﮐﺎﻧﻮن "ﻣﺸﺎرﮐﺖ در ﭘﺎﮐﺴﺎزی ﻣﯿﻦ" ﮐﮫ ﻧﮭﺎدی ﻣﺮدﻣﯽ و ﻏﯿﺮاﻧﺘﻔﺎﻋﯽ ﺑﻮد، ﺗﻮﺳﻂ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻋﺒﺎدی ﺑﺮﻧﺪه ﺟﺎﯾﺰه ﺻﻠﺢ ﻧﻮﺑﻞ و ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ از ھﻤﮑﺎران او ﺗﺎﺳﯿﺲ شد.
خانم عبادی درباره هدف تاسیس این کانون به دویچهوله میگوید: «مهمترین فعالیت ما در کانون مشارکت برای پاکسازی مین، اطلاعرسانی بود. زیرا این مسئله در رسانههای ایران دنبال نمیشد و بسیاری از مردم ایران از وجود چنین خطری برای هموطنان بیخبر بودند».
وی تاکید میکند که بعد از تاسیس این کانون بود که توجه افکار عمومی، دیگر نهادهای مردمی و حتی برخی فیلمسازان و هنرمندان به مسئله پاکسازی مینها جلب شد. متاسفانه این نهاد در دی ماه ۱۳۸۷ توسط نیروهای امنیتی ایران تعطیل شد.
یکی دیگر از درخواستهای کانون مشارکت برای پاکسازی مین، پیوستن ایران به کنوانسیون اتاوا بود. این پیمان در سال ۱۹۹۷ با نام کامل کنوانسیون ممنوعیت استفاده، تولید، انبار و نقل وانتقال مینهای ضدنفر و نابودی آنها منعقد شد. تاکنون ۱۵۶ کشور این پیماننامه را امضا کردهاند.
خانم عبادی تصریح میکند که پیوستن جمهوری اسلامی به این کنوانسیون از این نظر حائز اهمیت است که ایران جزو کشورهای تولیدکننده مین است. او به دویچهوله میگوید: «دولت ایران در حال حاضر هم مین تولید میکند، هم مین استفاده میکند و هم مین صادر میکند و میفروشد. طبق گزارشهای بینالمللی مینهای ساخت ایران در تاجیکستان و افغانستان دیده شده است».
چرا مینها جمعآوری نمیشوند؟
بخش دیگری از گزارش مشترک مرکز حامیان حقوق بشر و انجمن حقوق بشر کردستان ایران در نروژ به علل جمع آوری نشدن مینها در طول این سالها اختصاص دارد. بر اساس این گزارش عدم تحویل نقشه مینهای کارگذاری شده توسط دولت عراق به ایران یکی از این دلایل است.
بدون داشتن نقشه کارگذاری مین، خنثی کردن آن تقریبا غیرممکن است. در مورد مینهایی که خود ایران کار گذاشته، این گزارش نوشته است: «ﭼﻮن در اواﯾﻞ ﺟﻨﮓ از ﻧﯿﺮوھﺎی داوطﻠﺐ ﻣﺮدﻣﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽﺷﺪ و آﻧﺎن ﻓﺮﺻﺖ آﻣﻮزشھﺎی طﻮﯾﻞ اﻟﻤﺪت ﻧﻈﺎﻣﯽ را ﻧﺪاﺷﺘﻨﺪ، ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺑﺪون ﻧﻘﺸﮫ ﻗﺴﻤﺘﯽ از ﻣﯿﻦھﺎ را ﮐﺎر ﮔﺬاﺷﺘﻨﺪ ﺑﺎ اﯾﻦ ﺗﺼﻮر ﮐﮫ ﭼﻨﺪ ﻣﺎه ﺑﻌﺪ، ﺧﻮد در ﻣﺤﻞ آﻧﮭﺎ را ﺧﻨﺜﯽ ﺧﻮاھﻨﺪ ﮐﺮد».
مینهایی هم که با نقشه کار کذاشته شدهاند با گذشت سالها و تغییرات آب وهوایی و در برخی مناطق، حرکت زمین، جابه جا شدهاند و بنابراین امکان پیدا کردن آنها وجود ندارد.
اعمال تحریمهای بینالمللی علیه ایران نیز مشکل دیگری بر سر راه مینروبی زمینهای مرزی ایران است. در گزارش مرکز حامیان حقوق بشر آمده است: «ﻣﺮﮐﺰ ﻣﯿﻦ زداﯾﯽ ایران یک ﺗﻔﺎھﻢ ﻧﺎﻣﮫ و ﺳﻨﺪ ھﻤﮑﺎری ﺑﺎ ﻣﺮﮐﺰ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﻣﯿﻦ زداﯾﯽ ﺑﺸﺮ دوﺳﺘﺎﻧﮫ ژﻧﻮ اﻣﻀﺎ ﮐﺮد ﮐﮫ ﺑﺮ اﺳﺎس آن ﻗﺮار ﺷﺪ ﻧﺮم اﻓﺰار ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ اطﻼﻋﺎت ﯾﮑﭙﺎرﭼﮫ ﺑﮫ ﻣﺮﮐﺰ ﻣﯿﻦزداﯾﯽ اﯾﺮان داده ﺷﻮد اﻣﺎ ﺑﮫ دﻟﯿﻞ ﺗﺤﺮﯾﻢھﺎ اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﺗﺎ ﮐﻨﻮن اﻧﺠﺎم ﻧﺸﺪه اﺳﺖ».
شیرین عبادی میگوید مرکز حامیان حقوق بشر در راستای فعالیت مرکز تعطیلشده مشارکت در مینزدایی، با نهادهای بینالمللی که در زمینه مبارزه با مین فعالیت میکنند همکاری کرده و عضو کمپین بینالمللی مبارزه با مین است.
جدال بر سر لفظ "شهید"
به گزارش مرز حامیان حقوق بشر، ﯾﮑﯽ از ﻣﻮاﻧﻊ ﺑﺮ ﺳﺮراه اﺣﻘﺎق ﺣﻖ ﻗﺮﺑﺎﻧﯿﺎن مین در ایران، اﺧﺘﻼف ﻧﻈﺮ درﻣﻮرد اطﻼق ﻟﻔﻆ ﺷﮭﯿﺪ به اﯾﻦ ﻗﺮﺑﺎﻧﯿﺎن اﺳﺖ. در ایران عدهای ﺑﺮ اﯾﻦ ﻋﻘﯿﺪهاﻧﺪ ﮐﮫ ﺷﮭﺎدت ﻋﻤﻠﯽ آﮔﺎھﺎﻧﮫ اﺳﺖ و ﻓﺮد ﺑﺎ ﻋﻠﻢ ﺑﮫ ﮐﺸﺘﮫ ﺷﺪن ﻋﺎزم ﺻﺤﻨﮫھﺎی ﻧﺒﺮد ﻣﯽﺷﻮد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺟﺎﯾﺰ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﮫ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﮫ در ﺑﯽﺧﺒﺮی ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺗﺒﻌﺎت ﺟﻨﮓ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، ﻟﻔﻆ ﺷﮭﯿﺪ اطﻼق ﺷﻮد.
به همین دلیل قربانیان مین، نمیتوانند از امکانات شهدا و جانبازان استفاده کنند و دولت نیز خسارتی به آنان پرداخت نمیکند.
به گفته شیرین عبادی یکی دیگر از فعالیتهای کانون مشارکت برای پاکسازی مین، کمک به قربانیان و خانوادههای آنان بود: «فعالیت دیگر کانون مشارکت برای پاکسازی مین حمایت از قربانیان و مصدومین مین بود که در حد بودجه اندکی که توسط اعضا تأمین میشد، ما به این خانوادهها کمک مالی میکردیم ولی متأسفانه این بخش قابل اجرا از خارج از ایران نیست زیرا ارسال پول به ایران در شرایط فعلی غیرممکن است».
استانهای ایلام، خوزستان و کرمانشاه به ترتیب سه استانی هستند که طی سالهای ۱۳۷۵ تا ۸۶ بالاترین آمار کشتهشدگان ناشی از ﻣﻮاد اﻧﻔﺠﺎری به جا ﻣﺎﻧﺪه از جنگ ایران و عراق را داشتهاند. آذربایجان غربی و کردستان در رتبههای چهارم و پنجم قرار دارند.