نابرابری مذاهب گوناگون در فرهنگ آلمانی
۱۳۹۱ آبان ۱۰, چهارشنبه "موزهی اهل یهود" در برلین، هفتهی گذشته جلسهی بحث و گفتوگویی در بارهی ریشههای اختلاف در آیینهای مذهبی برپا کرد که در آن نمایندگان سه دین مسیحی، یهودی و اسلام شرکت داشتند.
اسلام یا مسلمان؟
موضوع اصلی بحث، جملهی تاریخی رییسجمهور پیشین آلمان، کریستیان وولف بود که گفت: «اسلام به آلمان تعلق دارد.» این جمله از یک سو مورد استقبال بسیاری از مراکز مذهبی و مسلمانان آلمان قرار گرفت و از سوی دیگر، اعتراض برخی از گروهها را برانگیخت.
رییس جمهور کنونی آلمان، یوآخیم گاوک که خود کشیشی پروتستان ست، جملهی وولف را اینگونه تغییر داد و گفت که به اعتقاد او، "مسلمانانی که در آلمان زندگی میکنند، به آلمان تعلق دارند".
بهنظر پترا باهر که "مسئول فرهنگی شورای کلیسای پروتستان" ست، تفاوتی میان این دو مفهوم وجود ندارد. او میگوید: «این تفاوتگذاریها از این تصور ناشی میشود که گویا مسلمان بدون اسلام هم میتواند وجود داشته باشد.»
آیمن ماتسیک، دبیر اول "مرکز شورای مسلمانان در آلمان" که در این نشست نیز حضور داشت، در این رابطه گفت: «اسلام و مسلمانان، هر دو به آلمان تعلق دارند.» او گفت: «هویت آلمانی، ترکیبی از سنتهای گوناگون است؛ سنتهای یهودی، اسلامی و البته که مسیحی هم از اجزای آنست.»
مذهب "بیگانه"
با این حال ۷۰ درصد آلمانیها، دین مسیح را پایهی اصلی فرهنگ خود میدانند و اغلب آنها، اسلام را به عنوان مذهبی "بیگانه" رد میکنند. به همین دلیل، دو سوم شهروندان آلمان با بنای مسجد در محله، شهر یا کشورشان موافق نیستند.
آمار نشان میدهد که تنها ۳۴ درصد از شهروندان ساکن غرب آلمان و ۲۵ تا ۲۶ درصد آلمانیهای ساکن شرق این کشور، نسبت به مسلمانان نظری مثبت دارند.
تنها ۵ درصد جمعیت آلمان را مسلمانان تشکیل میدهند. این رقم بیشتر از درصد مسلمانان در آمریکاست ( ۵, ۲ درصد). بیش از نیمی از جمعیت آلمان به کلیسای کاتولیک یا پروتستان معتقدند. یک سوم شهروندان آلمانی، بهطورکلی به دین مسیح اعتقادی ندارند.
یهودی ستیزی
اشتفان کرامر، از اعضای هیات اجرایی "شورای مرکزی یهودیها در آلمان"، در ابتدای بحث خود در "موزهی اهل یهود"، به نتیجهی نظرسنجی مجلس آلمان اشاره کرد که بر اساس آن، ۵۰ درصد آلمانیها ترجیح میدهند "در همسایگی یهودیها زندگی نکنند." او گفت، یک پنجم آلمانیها "یهودستیز هستند."
اشتفان کرامر، سرچشمهی این "برداشتهای نادرست" را پیشداوریهای تاریخی دانست و گفت: «برای از میان برداشتن پیشداوریها نسبت به مذاهب دیگر، باید امکانات آشنایی با معتقدان به این مذاهب با یکدیگر فراهم شود.»