ناجی حیاتی با دو چهره <br> صدمین سالروز تولد اسکار شیندلر
۱۳۸۷ اردیبهشت ۹, دوشنبه
اداره پست آلمان تمبری یادگاری به نام او منتشر کرده است. اما درست در زادگاه اسکار شیندلر، در شهر سویتاوی در جمهوری چک، تصویری مخدوش از او در اذهان باقی است. برداشت نهضت مقاومت چکسلواکی از او به عنوان “نازی“ و “جاسوس“ بوده و تاثیر این برداشت هنوز پابرجاست. نمایشگاهی جدید در باره شیندلر در سویتاوی قصد دارد این برداشت را دگرگون سازد. فیلم «فهرست شیندلر» اثر استیون اسپیلبرگ برنده ۷ جایزه اسکار در سال ۱۹۹۴ را در سویتاوی هم میتوان دید.
در نمایشگاه جدیدی که در باره اسکار شیندلر در روز سه شنبه (۲۹ آوریل) در زادگاه او افتتاح میشود، میتوان فیلم “فهرست شیندلر“ را به زبان چکی تماشا کرد. سازماندهنده نمایشگاه رادووسلاو فیکژ، تاریخدان چک است. او میداند که اگر چه شیندلر مشهورترین چهره شهر سویتاوی است، اما ساکنان شهر تاریخچه زندگی او را به درستی نمیشناسند و بنابراین بایست اطلاعاتی در باره این تاریخچه در اختیارشان نهاد.
اسکار شیندلر در سال ۱۹۰۸ در سویتاوی به دنیا آمد. پدرش کارخانه تراکتورسازی داشت. در آن زمان نام شهر هنوز “تسویتا“ بود، نامی که هنوز در آلمان برای این شهر به کار میبرند. از هر ده نفری که در این شهر زندگی میکرد یک نفر آلمانی زبان بود و از گروه جمعیتی معروف به آلمانیهای زودت. ترکیبی از یهودیان و مسیحیان در شهر میزیستند. امروزه به این شهر سویتاوی میگویند.
از زمانی که آلمانیها را پس از جنگ جهانی دوم از این شهر بیرون راندند، دیگر آلمانیای در آن زندگی نمیکند. دیگر کسی هم که اسمش شیندلر باشد را نمیتوان در این شهر یافت. خانواده شیندلر را هم کسی به خاطر نمیآورد. به هر حال همه خاطرات آن دوره خاطرات خوبی نبودهاند.
به گفته تاریخدان چک، فیکژ، اسکار شیندلر در جوانی چندان خوشنام نبود. فیکژ عکسی از دوره جوانی شیندلر را نشان داده، میگوید: «در اینجا اسکار شیندلر را میبینیم که دانش آموز است. اولین اتوموبیلش را هم میبینیم. این عکس از دوره جوانی اوست که به او “شیندلر حقهباز اهل سویتاوی“ میگفتند. بخاطر اینکه در کارهایش تقلب میکرد.»
شیندلر پس از گذراندن شش سال دوره مدرسه ابتدایی در سال ۱۹۲۰ وارد مدرسه دولتی تسویتا شد، اما چهار سال بعد از آن باید به اجبار این مدرسه را ترک میکرد، چون در کارنامهاش دست برده بود. در آن زمان به هر حال موتورسواری و دخترها برای شیندلر مهمتر از تحصیل بودند.
در سالهای بعد هم شیندلر مدام با قانون درگیری داشت، چیزی که سرانجام موجب قطع رابطهاش با پدرش شد. شیندلر تسویتا را ترک کرد. او شرکتی را تاسیس کرد که ناموفق بود. در چکسلواکی به عنوان جاسوس رژیم هیتلر به فعالیت پرداخت و عضو حزب کارگران ناسیونال سوسیالیست آلمان شد. امروز این نظر در سویتاوی به گوش میرسد که برای چنین کسی که نمیشود نمایشگاه یادبود و گرامیداشت برگزار کرد.
فیکژ در این باره میگوید: «اقلیتی وجود دارد که میگوید: او نازی بود، جاسوس بود، آلمانی زودت بود، عضو حزب کارگران ناسیونال سوسیالیست آلمان بود که جمهوری را نابود کرد. او به عنوان جاسوس علیه چکسلواکی کار کرد، برای همین جنایتکار است.»
در سال ۱۹۹۴ مجسمهای را به یاد شیندلر در برابر خانه پدریاش در سویتاوی نصب کردند. پیش از آن بحث و جدلی طولانی درگرفته بود. به ویژه کمونیستها در شورای شهر با این عمل مخالف بودند. هنوز هم برای برخی از آنان سخت است که بپذیرند که یک آلمانی به بخشی از تاریخشان تعلق دارد.
تاریخدان چک در این باره میگوید: «طبیعتا به نظر من خوب است اگر مردم بگویند: بله، او یکی از ما بود، یکی از شهروندان اینجا بود. اما نسل قدیم درکی ساده از تاریخ دارد. البته از سوی دیگر، عمل اخلاقی شیندلر که بسیاری را از مرگ نجات داده بود، کم کم روی مردم تاثیر میگذارد و به مرور مردم به او به چشم ناجی یهودیان نگاه میکنند.»
قرار است که نمایشگاه جدیدی که در سویتاوی برگزار میشود هم به این درک کمک کند و همچنین حضور کسانی که شیندلر جانشان را نجات داده بود، در روز گشایش نمایشگاه. حتی اگر شیندلر را دوست نداشته باشند، دست کم بخاطر شهرتش به او احترام خواهند گذاشت، چنانچه فروشندهای در این مورد میگوید: «شیندلر شخصیتی دوگانه داشته، بخاطر گذشته نظامیاش. دوست داشتناش کار سادهای نیست. اما شهر ما شخصیتهای معروف زیادی ندارد، برای همین خوب است که ما دست کم شیندلر را داریم.»