نامههای زندان: شرح حالی از درون یا بیانیهای از بیرون؟
۱۳۹۱ تیر ۸, پنجشنبه "دلنوشته"، "گلایه" یا "بیانیه سیاسی" عناوینی هستند که نوشتههای گوناگون بیرون آمده از داخل زندان بر حسب موضوع با آن نامیده میشوند. این رسمی است که بیشتر از زمان انتخابات سال ۱۳۸۸ و موج کمنظیر دستگیریهای پس از آن باب شد.
برخی از این نامهها تنها دردلی هستند با همسر بیرون از زندان، فرزندان و یا مادر و پدر. برخی دیگر توصیف شرایط داخل زندان هستند با ذکر دقیق جزئیات و تعدادی از آنها نیز شرح شکنجهها، بازجوییهای شبانه و بدون دلیل، انفرادیها و یا ممنوعیت تماس تلفنی و ملاقات با خانواده.
بعضی از نامههای بیرون آمده از زندان شرح دقیقی از آن چیزی هستند که بر زندانی رفته همانند نامههای ضیا نبوی دانشجوی زندانی عبدالله مومنی یا عبدالرضا تاجیک.
نامههای جمعی هم جزیی از این نامهها به شمار میروند، با موضوعات گوناگونی که بیشتر سیاسی هستند مثل تحریم انتخابات یا شهادتنامه ۶۴ زندانی سیاسی درباره چگونگی مرگ هدی صابر.
این نامهها صرفنظر از فرم و محتوا در یک چیز مشترکند و آن اینکه از داخل دیوارهای بتونی زندان به بیرون راه پیدا کردهاند و این اتفاقا همان چیزی است که بعضیها را به تعجب وا میدارد و برخی را به تکذیب.
رئیس سازمان زندانهای جمهوری اسلامی ایران، در حاشیه همایش سراسری قوه قضائیه گفته بیانیههایی که به نام برخی زندانیان امنیتی منتشر میشود، توسط خودشان نوشته نشده و از خارج از زندان و به نام آنها منتشر میشود.
غلامحسین اسماعیلی در پاسخ به این سوال که آیا کنترلی بر این نامهها صورت میگیرد یا نه گفته است: «بررسیهای ما نشان داده است که این بیانیهها توسط افراد دیگری نوشته شده و به نام این زندانیان منتشر میشود و به هیچ وجه توسط خود زندانیان نوشته نشده است.»
محمد نوریزاد مستندساز و زندانی سیاسی سابق یکی از کسانی بود که در زمان زندانی بودنش بیش از ۲۰ نامه خطاب به مسئولان مختلف جمهوری اسلامی نوشت. وی در پاسخ رئیس سازمان زندانها به دویچهوله گفت: «من خودم شخصاً نامهی چهارم، پنجم، هفتم، هشتم و بسیاری نامههای پراکنده مثلاً به رئیس قوه قضاییه را از داخل زندان نوشتم و منتشر کردم. زندانهای ما پر از مواد مخدر است، شما فکر میکنید این همه مواد مخدر چه جوری وارد زندان میشود که یک در ورودی دارد و کلی هم کنترل میشود. حالا بیرون دادن یک نامه که دیگر نباید حساسیتی در ما برانگیزد.»
بشنوید: گفت و گو با محمد نوریزاد
او به نامههایی اشاره میکند که شرح دقیق فضا و یا اتفاقاتی است که در داخل زندان افتاده مثل شهادتنامه ۶۴ زندانی درباره چگونگی مرگ هدا صابر و میپرسد چگونه ممکن است کسی از خارج زندان اینها را نوشته باشد و در جریان تمام جزئیات هم باشد؟
نامه نوشتن از زندان: پیدا کردن گوشی برای شنیدن
در اکثر موارد وقتی نامهای افشاگرانه از یک زندانی منتشر میشود، فشارها بر او چند برابر میشوند. فرستادن زندانی به انفرادی، تهدید به بازداشت سایرافراد خانواده، لغو ملاقات، ندادن مرخصی و....از جمله این فشارها هستند.
اما چرا با وجود این فشارها باز زندانیان رنج نوشتن نامه و فرستادن آن به بیرون زندان و پسلرزههای بعد از آن را به جان میخرند؟
محمد نوریزاد میگوید: «نامه نوشتن از داخل زندان یعنی این که زندانی دنبال یک مخاطب میگردد. کسی نیست به حرف او گوش کند. او خودش را به خطر میاندازد، اطرافیانش را به خطر میاندازد، حتی حبس مجدد و طولانیشدن دوران حبس خودش را به جان میخرد و نامهای را منتشر میکند و با صدای بیصدا فریاد میزند که من اینجا حرف دارم، صدای من را بشنوید.»
به عقیدهی نوریزاد اگر زندانی شرایط استاندارد داشته باشد یعنی دادگاهی عادلانه با حضور وکیل و هیأت منصفه برای او برگزار شده باشد و فضا برای دفاع او فراهم باشد و در زندان هم تحت فشارهای غیرقانونی و غیر انسانی قرار نگیرد، دلیلی ندارد که خودش را به مخاطره بیندازد و اقدام به نوشتن نامه کند.
به نظر نوریزاد، جلب توجه مسئولان به شرایط غیرانسانی حاکم بر زندانها، یکی از مهمترین دلایل زندانیان برای نگارش این نامههاست.
او میگوید: «کسی که نامه مینویسد، با به مخاطره انداختن خودش خواستار این است که توجه مسئولین جامعه را به اینسوی سرزمینش معطوف کند و بگوید آی شمایی که راحت میخوابید، اینجا شهروندانی که دارای حقوقاند و قانون باید این حقوق را رعایت کند، به تلخترین شکلی دارند روزگار میگذرانند.»