ناگفتههای پدر مهسا امینی و تداوم اعتراضات در شهرهای کردنشین
۱۴۰۱ شهریور ۲۷, یکشنبه
امجد امینی میگوید دختران همراه مهسا ضرب و شتم فرزندش را تایید کردهاند و از پزشکی قانونی خواسته دلیل کبودی پاهای مهسا را توضیح دهند. در سنندج و مهاباد ماموران امنیتی با شلیک اشکآور و ساچمه به مصاف مردم معترض رفتند.
تبلیغات
در حالی که همچنان نکات ابهام برانگیز بسیاری درباره چگونگی جان باختن مهسا امینی مطرح است، پدر این دختر ۲۲ ساله در گفتوگو با وبسایت "امتداد" ناگفتههایی را بیان کرده است.
مهسا (ژینا) امینی روز شنبه (۲۶ شهریور) در میان بهت و خشم افکار عمومی در سقز، شهر زادگاهش به خاک سپرده شد اما خاکسپاری او نیز برای خانوادهاش با دشواری همراه بود.
امجد امینی گفته است: «میخواستند شبانه دخترم را دفن کنند و هیچکس هم مطلع نشود. من اجازه ندادم و گفتم من هم خانواده و فامیل دارم. به هزار بدبختی قانعشان کردیم که تدفین در همان ساعت صبح برگزار شود.»
دومین شب اعتراضات در پی کشته شدن مهسا امینی
در مراسم خاکسپاری مهسا، جمعیت قابل توجهی در گورستان آیچی سقز به کردی و فارسی شعارهایی علیه گشت ارشاد و حکومت دادند و نیروهای امنیتی نیز با مردم درگیر شدند. گزارشهایی از دستگیری و مجروح شدن عدهای نیز منتشر شد.
تجمعات و اعتراضات یکشنبه ۲۷ شهریور نیز ادامه یافت و مردم سنندج و مهاباد باز هم به خیابانها آمده و شعارهای "مرگ بر دیکتاتور" و "مرگ بر خامنهای" سر دادند. این اجتماعات با خشونت ماموران امنیتی و شلیک اشک آور و ساچمه به مردم همراه شد.
یک روزنامهنگار از سنندج به دویچەوله گفت: «تجمع با حضور چشمگیر زنان به شکل مسالمتآمیز در حال برگزاری بود اما نیروهای امنیتی با شلیک ساچمە و گاز اشکآور به مردم حمله کردند.»
برخی از شاهدان عینی از زخمی شدن دست کم پنج نفر در ناآرامیهای یکشنبه خبر دادند.
"حداقل دو ساعت طول کشیده تا مهسا به بیمارستان منتقل شود"
پدر مهسا امینی به امتداد گفته که خانواده او هنوز هیچ پاسخی از پزشکی قانونی دریافت نکردهاند: «از پزشکی قانونی درخواست کردم که ببیند، آثار کبودی روی پاهای مهسا برای چیست؟ درخواست صریح من این است که ابعاد مختلف این مسئله باید هرچه زودتر روشن شود. دختر من الکی از بین رفت. من بعد از ۲۲ سال تلاش و بدبختی، زندگی خودم را فدای رشد مهسا کردم. دخترم هیچگونه مشکلی نداشت و او را از بین بردند. من به همه میگویم که درخواست رسیدگی دارم.»
یکی از نکات مبهم پس از پخش تصاویری از مهسا از سوی تلویزیون جمهوری اسلامی این بود که مشخص نبود از زمان روی زمین افتادن این دختر ۲۲ ساله که در تصاویر گشت ارشاد نشان داده شده بود، تا زمانی که ماموران اورژانس او را به بیمارستان منتقل کنند، چه مدت زمانی گذشته است.
پدر او گفته است: «تازه متوجه شدیم که از وقتی مهسا را داخل پاسگاه بردند، دو ساعت طول کشیده تا او را به بیمارستان منتقل کنند. شاید اگر زودتر او را به بیمارستان میبردند به این مرحله نمیرسید.»
در مصاحبههای مختلف مقامات دولتی پیوسته ادعا شده است: «مهسا امینی تنها چند دقیقه پس از "حمله قلبی" در بازداشتگاه ارشاد با رعایت همه "اصول" به بیمارستان منتقل شد.»
پدر مهسا گفته است، وقتی او را به بیمارستان میبردند، یک نفر هم همراه دخترش نبوده و مسئولان بیمارستان نمیدانستند خانواده این دختر ۲۲ ساله کیست یا چطور باید به آنها خبر بدهند.
"دخترهایی که همراه مهسا بودند، گفتند که او را زدهاند"
پدر مهسا گفته است: «من قسم میخورم که دختر من را از بین بردند. چون خیلی از دخترهایی که همراه مهسا در داخل ون بودند با من تماس گرفتند و گفتند که او را زدهاند. من از این بابت مطمئنم.»ی
یک روز قبل از سخنان پدر مهسا احمد وحیدی، وزیر کشور جمهوری اسلامی گفته بود که از سوی دستگاه های نظارتی گزارشی از ضرب و شتم مهسا امینی به او ارائه نشده است.
وحیدی عنوان کرده که "روی این مسئله حساس هستیم" و افزوده بود: «البته ماموران وسیلهای هم برای ضرب و شتم همراه ندارند. آنها تعدادی خانم از پرسنل رسمی فراجا هستند.»
وحیدی اقدام گشت ارشاد در بازداشت مهسا امینی را "رویه قانونی" خوانده و گفته بود: «در حال بررسی هستیم که آیا تخلفی در این کار انجام شده است یا نه. باید منتظر تکمیل گزارشها باشیم.»
این اظهارات با واکنش تند کاربران شبکههای اجتماعی و انتشار فیلمها و عکسهای مختلفی که در ماهها و سالهای گذشته، ماموران گشت ارشاد را در حال ضرب و شتم نشان میداد، روبهرو شد.
موج تازه ای از اعتراضات نسبت به "حجاب اجباری"
مرگ مهسا امینی، موجی از همبستگی و اعتراض علیه حجاب اجباری در میان زنان ایجاد کرده است.
برخی از بازیگران مطرح سینمای ایران در روزهای گذشته با انتشار عکس یا فیلمهایی از خودشان در فضای مجازی، اعلام کردند که دیگر "حجاب اجباری" نخواهند داشت.
شماری هم در تجمعات و اعتراضات حجاب از سر برداشته و شعارهایی در مخالف با "حجاب اجباری" سر دادهاند. بعضی دیگر از کاربران شبکههای اجتماعی نیز با انتشار فیلمهایی از خود در فضای مجازی به نشانه خشم و همدردی موهای خود را از ته تراشیدهاند.
بر روی سنگ قبر موقت مهسا امینی که در خانه او را ژینا صدا میکردند، نوشته شده است: «ژینا جان تو نمیمیری، نامت نماد میشود.»
چگونه حجاب تجویزی به حجاب تحمیلی تبدیل شد؟
در جمهوری اسلامی، حجاب به تدریج و در مسیر قدرتنمایی ایدئولوژیک، اجباری و جرمانگاری شد. الزامی بودن حجاب برای اقلیتهای مذهبی یا زنان خارجی را هم قاعده کردند؛ قاعدهای که حتی عربستان سعودی از آن مستثنی میشود.
عکس: Hijab.ir
حجاب به صورتی خزنده دستور کار متولیان انقلاب اسلامی شد. ابتدا در ارتش و سپس در ادارات دولتی روسری و چادر را الزامی کردند. روحالله خمینی در تیر ۱۳۵۹ در یک سخنرانی با انتقاد از دولت بنیصدر، ده روز مهلت تعیین کرد تا نشانههای "طاغوت" از ادارات زدوده شوند. نخستین بخشنامه در ممنوعیت ورود زنان بیحجاب به وزارتخانهها، امضای اکبر هاشمی رفسنجانی و مهر شورای انقلاب را داشت.
عکس: MEHR
پس از این دستور، علی قدوسی، دادستان کل وقت ابلاغیه داد که حقوق و مزایای زنان کارمند بدون حجاب قطع میشود. از چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۳۵۹ جلوی حضور زنان و دختران فاقد روسری به ادارهها را گرفتند. آن زمان مانتو در کار نبود. لباس پوشیده و روسری کفایت میکرد. چادر به تدریج به عنوان "حجاب اصلح" و "ارزشی" معرفی شد تا آنجا که بسیاری دختران دانشجو برای بازنماندن از تحصیل، تظاهر کردند که چادری هستند.
عکس: Iranische Quelle ohne internationales Copyright
در سال ۱۳۶۰ و با اعلام مقررات مربوط به ماه رمضان از سوی نماینده دادستانی، اماکن عمومی موظف شدند تابلویی را در معرض دید قرار دهند که از پذیرش مهمان و مشتری بیتوجه به ظواهر اسلامی معذورند. اما این اقدام به ماه رمضان محدود نماند. تابلوی کذایی چند دهه است در فروشگاهها، رستورانها یا وسایل نقلیه عمومی خودنمایی میکند. تهدید به بستن "اماکن خاطی" دعوتی تلویحی شد از همگان برای همدستی با حجاب اجباری.
عکس: FARS
اولین قانون حجاب، ماده ۱۰۲ قانون تعزیرات در سال ۱۳۶۲ بود که بعدا در سال ۱۳۷۵ به صورت تبصرهای به ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی الحاق شد. طبق این تبصره زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به ۱۰ تا ۶۰ روز حبس یا ۵ تا ۵۰هزار تومان جزای نقدی محکوم میشوند.
عکس: ISNA
تاکید روی حجاب شرعی، پاشنه آشیل این تبصره قانونی است. مطابق شرع، حجاب یعنی پوشاندن بدن به غیر از صورت و کفین. رنگی برای آن تعیین نشده و تعریفی از حجاب برتر و بدتر نیز در متون دینی وجود ندارد. مبنای اجباری شدن حجاب در ایران، سیاست و اقتدار ایدئولوژیک است تا آن جا که دامنه جبر را به اقلیتهای غیرمسلمان، توریستها و دیپلماتهای خارجی نیز کشاندهاند. چیزی که حتی در عربستان سعودی هم اعمال نمیشود.
عکس: ISNA
مثلا شرط صدور ویزای ایران برای توریستهای زن را رعایت حجاب گذاشتهاند. ادعا میشود که پروتکلی دیپلماتیک نیز به امضای ایران و سایر کشورهای جهان رسیده که همه زنان خارجی ولو دیپلماتها و سیاستمداران باید در سفر به ایران حجاب داشته باشند. تصویر: استقبال رئیس دفتر روحانی و همسرش از رئیس جمهور اندونزی و همسرش در تهران.
عکس: mehrnews
حجاب در اندونزی که بیشترین جمعیت مسلمان در کشورهای اسلامی را دارد، تحمیلی نیست. به تازگی در استان آچه حجاب برای کارمندان و مهمانداران زن الزامی شده اما طبق قوانین سراسری، حجاب مقولهای اختیاری است و بخش بزرگی از زنان اندونزیایی تنها هنگام نماز حجاب دارند. هیچ میهمان خارجی موظف نیست در این کشور روسری سرش کند.
عکس: Getty Images/U. Ifansasti
وقتی که اما بنینو وزیر خارجه وقت ایتالیا در ژانویه ۲۰۱۴ به ایران سفر کرد، هیچیک از روسریهای مرحمتی مسئول تشریفات فرودگاه را نپذیرفت و گفت اگر مقامات ایرانی به خاطر شراب، پروتکل ضیافتهای غربی را نقض میکنند، او هم حاضر نیست به چنین کاری تن دهد. او مسیر فرودگاه تا هتل را بدون روسری طی کرد اما سرانجام در ملاقات با محمدجواد ظریف، روسری گشادی بر سر گذاشت.
عکس: Mehr
به موازات حجاب الزامی، آداب معاشرتی التقاطی ابداع کردهاند. با زنان دست نمیدهند اما دست بر سینه میگذارند یا سر خم میکنند. تقلیدی از فرهنگهای چین، ژاپن و هند. عطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد اسبق ایران نقل میکند: «رئیس جمهور هند دیداری یک روزه از تهران داشت. رفتم فرودگاه استقبال. همسر ۷۵ سالهاش دید بایست محجبه شود. داخل هواپیما ماند و پیاده نشد.» تصویر: ملاقات وزیران خارجه ایران و هند.
عکس: Tabnak
دین رسمی مالزی با ۶۱درصد جمعیت مسلمان، اسلام است. توریستها در انتخاب لباس آزادند؛ البته در اماکن مذهبی و مساجد باید با لباس پوشیده و روسری وارد شوند. بیشتر زنان مالزی محجبهاند اما روسریها و مقنعههایی به رنگهای شاد به سر میکنند و چیزی به نام چادرمشکی نمیشناسند. بیحجابی زنان مسلمان جرم تلقی نمیشود و حجاب امری شخصی و اعتقادی به شمار میرود.
عکس: Getty Images/AFP/M. Vatsyayana
تنها در ایران، عربستان یا عراق حجاب با رنگ سیاه یا چادر مترادف است. در مصر، مراکش، تونس، فلسطین، اردن، پاکستان، افغانستان و هند، زنان بدن یا موی خودشان را با پارچههایی به رنگ روشن میپوشانند. حجاب در ترکیه، کشور همسایه، دوست و برادر ایران، اختیاری است. طرفه آن که سبک لباس پوشیدن امینه اردوغان، همسر رئیس جمهور و رئیس حزب حاکم و اسلامگرای "عدالت و توسعه"، مقلدان زیادی در ایران دارد.
عکس: picture alliance/dpa/J. Büttner
ایران و عربستان سمبل حکومتهای دینی هستند اما ریاض دیپلماتهای زن و یا همسران روسای دولت را به داشتن حجاب ملزم نمیکند. مارگارت تاچر، نخست وزیر اسبق بریتانیا در سفر به ریاض در دهه ۸۰میلادی، یک ردای دراز به تن داشت که سراپایش را میپوشاند، اما ترزا می چنین نکرد. رسانههای اصولگرای ایرانی نوشتند که نخست وزیر انگلستان به قوانین عربستان سعودی بیاحترامی کرد: کاتولیکتر از پاپ...
عکس: Reuters/Saudi Royal Court/B. Algaloud
آنگلا مرکل صدراعظم آلمان هم حاضر نشد در سفر به عربستان سعودی شالی به سر بیندازد و با همان کت و شلوارهای همیشگی به ریاض رفت. او در سالهای گذشته حاضر نشده به خاطر حمایت جمهوری اسلامی از حزبالله لبنان، رژیم اسد و به رسمیت نشناختن اسرائیل، حسن روحانی را برای بازدید از کشورش دعوت کند. اینکه مرکل روزی نیز به تهران برود، دستکم تا وجود پروتکل حجاب اجباری برای زنان خارجی، تصوری محال به نظر میرسد.
عکس: picture-alliance/dpa/K. Nietfeld
در کشورهای مسلمان دیگر، موازین شرعی با درفش و تهدید و خشونت ترویج نمیشود. حتی در مصر، مهد جهان اسلام نیز که مردمی بسیار متشرع دارد، حجاب از سوی نهادهای قدرت اجباری نشده و سیاستمداران زن، زنان سیاستمداران و یا گردشگران زن خارجی در سفر به این کشور در انتخاب نوع پوشش آزادند. تصویر: انتصار عامر همسر عبدالفتاح سیسی رئیس جمهور مصر در نشست بریکس به همراه رئیس جمهور چین و همسرش.
عکس: entekhab.ir
زنان در مسند قدرت در اروپا یا آسیا پرشمارند و ارتباط و سفر امری ناگزیر. در بسیاری تصاویر میتوان دید که این زنان از پوشیدن روسری و قرار گرفتن در فضایی که آداب آن را نمیدانند، معذب و درماندهاند. تازه بر سر همین که چه پوشیدند و چه چیزی بر سر داشتند، جنجال میشود. یک نمونه حجاب ماریجه اسخاکه نماینده پارلمان هلند در دیدار با مقامات ایرانی که بحث برانگیز شد.
عکس: Fars
پروتکلهای دیپلماتیک ایران برای حجاب زنان سیاستمدار اکثرا فرمالیتهاند و بخصوص به خاطر مصلحتهای سیاسی در مناسبات با دوستان نزدیک با تسامح انجام میشوند. تصویر ورود "دلسی رودریگز" وزیر امور خارجه ونزوئلا را به وزارت خارجه ایران نشان میدهد.
عکس: fararu
رعایت پروتکلهای جمهوری اسلامی برای زنان خارجی، تنها مایه ملال شخصی نیست بلکه گاه چالشهای اجتماعی و سیاسی میآفریند. یک نمونه: بروشوری که اتاق بازرگانی آلمان از اعضای زن هیات اقتصادی این کشور در سفر به ایران منتشر کرد. این هشت زن برای بروشور مربوطه، عکسهایی محجبه انداخته بودند. متتقدان این کار را نه احترام به فرهنگ و سنت ایرانی بلکه سرخم کردن به قانون تبعیضآمیز جمهوری اسلامی خواندند.
عکس: emma.de
بیشتر زنان سوری محجبه هستند اما اسما اسد، همسر دوست و متحد استراتژیک جمهوری اسلامی، حجاب ندارد. حجاب در سوریه امری اختیاری است؛ در لبنان و اردن نیز اجباری نیست و همسران سعد حریری و ملک عبدالله بدون حجاب هستند. در اوج بحران سوریه، جمهوری اسلامی به اسد پیشنهاد داده بود که همسر و فرزندانش را به تهران بفرستد. آیا ممکن بود برای اسما اسد در پروتکل رعایت حجاب اجباری استثنا قائل شوند؟