نشست برلین و پیوند هنر و سیاست در ایران
۱۳۹۲ خرداد ۱۷, جمعه چهل و نهمین دور از گفتوگوهای آکادمی هنرهای برلین روز پنج شنبه ۶ ژوئن، ۱۶ خرداد در محل این آکادمی در برلین برگزار شد. موضوع این میزگرد هنر و حقوق بشر در ایران بود.
شیرین عبادی، مرتضی کاظمیان و کلاوس اشتیک رئیس آکادمی هنر برلین شرکتکنندگان این میزگرد بودند و نایکا فروتن جامعه شناس ایرانی - آلمانی مجری آن بود.
این میزگرد به مناسبت گشایش نمایشگاه تابلوهای میرحسین موسوی در آکادمی هنرهای برلین برگزار شد. نمایشگاه از هفتم تا ۱۴ ژوئن برپا است.
میرحسین موسوی سیاستمدار هنرمند
در ابتدای برنامه، خانم فروتن به معرفی میرحسین موسوی پرداخت و او را به عنوان یک هنرمند سیاستمدار معرفی کرد که بعد از کنارهگیری از سیاست، بیشتر زمان خود را به انجام کارهای هنری اختصاص داده است.
بعد از آن فیلمی از موسوی نمایش داده شد که در آتلیه او قبل از حصرش برداشته شده بود. در این فیلم که توسط سایت کلمه در اختیار آکادمی هنر برلین گذاشته شده بود، میرحسین موسوی درباره کارهای هنریاش توضیح میدهد و برخی از این کارها نشان داده میشوند.
نایکا فروتن هدف از برگزاری این میز گرد را برقراری ارتباط بین سیاست و هنر در ایران عنوان کرد. او همچنین توضیح داد که اردشیر امیرارجمند مشاور میر حسین موسوی قرار بوده که در این میزگرد شرکت کند، اما به دلیل اینکه تاریخ گذرنامه ایرانی او گذشته و سفارت ایران در پاریس هم گذرنامه جدید او را صادر نکرده است، نتوانسته در این برنامه شرکت کند. همسر آقای امیرارجمند اما در این مراسم حاضر بود.
خانم فروتن تصریح کرد که نقاشیهای موسوی برای اولین بار است که در خارج ایران به نمایش گذاشته میشود. به گفته او برپایی این نمایشگاه پیشنهاد جنبش راه سبز امید بوده و آکادمی برلین از برگزاری آن بسیار خشنود است.
منتقدان چه میگویند؟
مجری مراسم خطاب به کلاوس اشتیک، نظر منتقدان برپایی این نمایشگاه را مطرح کرد که میگویند این یک حرکت سیاسی بوده و با انگیزه های سیاسی انجام شده است و آکادمی هنر نمی بایست حرکت سیاسی انجام دهد.
آقای اشتیک در پاسخ گفت: «ما به این آثار به دید کاملا هنری نگاه کردیم و به عنوان یک کار هنری آنها را ارزیابی کردیم. یک حرکت سیاسی مثلا برپایی تجمع یا اعتراض سیاسی نیازی به برپایی نمایشگاه ندارد».
رئیس آکادمی هنر برلین ادامه داد: «ما به عنوان آکادمی هنر معتقدیم وقتی آثار هنرمندی اجازه ندارد در کشورش به نمایش گذاشته شود، این مغایر اصل آزادی هنر و بیان است و ما وظیفه داریم با این هنرمندان همراهی کنیم».
وی تاکید کرد که این اولین بار نیست که آکادمی هنر برلین از هنرمندانی که مشکل سیاسی دارند برای عرضه کارهای هنریشان دعوت کرده است. روز ۱۰ ماه مه، شاهین نجفی خواننده رپ ایرانی که فتوای قتلش صادر شده در این آکادمی دعوت داشت و پیشتر نیز هنرمندی از چین آثار هنریاش را در این آکادمی به نمایش گذاشته بود.
آقای اشتیک در پاسخ به این پرسش که آیا هنر میتواند پیام سیاسی داشته باشد یا هنر تنها برای هنر است، گفت که به هردوی اینها معتقد است و بیش از همه قائل به داشتن یک نقش اجتماعی برای هنر است. اشتیک گفت سیاست هم میتواند یک زمینه برای هنر باشد.
«نماد صلح و آزادی در منطقه»
بعد از سخنان کلاوس اشتیک، ارتباط تلفنی با اردشیر امیرارجمند برقرار شد. وی در توضیح اینکه آثار موسوی را از چه طریقی از ایران خارج کردهاند گفت: «اینها آثاری هستند که قبل از زندانی شدن مهندس موسوی کار شده و با فداکاری دوستان جنبش سبز به تدریج و با مشکلات خیلی زیادی از ایران خارج شدهاند».
خانم فروتن از امیرارجمند پرسید که آیا تفاوت یا تناقضی بین موسوی به عنوان هنرمند و موسوی به عنوان سیاستمدار وجود ندارد؟
امیرارجمند در پاسخ گفت: «تاریخ زندگی مهندس موسوی نشان میدهد که او از جوانیش یک هنرمند سیاستورز بوده و یک سیاستمدار هنرمند. وی در دوران نخست وزیریاش هم هنر را کاملا کنار نگذاشت. اما بعد از نخست وزیری بیشتر به فعالیتهای هنری پرداخت تا سال ۲۰۰۹ که دوباره بیشتر سیاسی شد. الان هم چون در زندان است بیشتر به کارهای هنری میپردازد».
امیرارجمند ویژگی شخصیت موسوی را در این دانست که معنویت، سیاست، هنر و فرهنگ را باهم دارد و از این نظر میتواند الگویی برای کشورهای مسلمان باشد.
از امیرارجمند سئوال شد که آیا کار هنری این ظرفیت را داشته که موسوی را به مردم نزدیکتر کند؟ وی پاسخ مثبت داد و تصریح کرد که کنارهگیری موسوی از سیاست و پرداختن دوباره او به هنر، تاثیر زیادی در تغییر شخصیت او داشته است.
مشاور موسوی تاکید کرد که موسوی سال ۸۸ با موسوی دهه ۶۰ بسیار تفاوت دارد و کار هنری باعث شد که موسوی افکار جدیدتر و روشنتری به خصوص در مقوله آزادی اندیشه پیدا کند.
وی به بخشی از پیام موسوی در زمانی که خود را نامزد ریاست جمهوری انتخابات سال ۸۸ کرده بود، اشاره کرد که در آن موسوی گفته بود آمده است تا کرامت انسانها را پاس بدارد و از آزادی اندیشه دفاع کند و کاری کند که فرهنگ دیگر دولتی نباشد.
امیرارجمند همین پیام را نشان دهنده این دانست که سالهای کنارهگیری از سیاست، موسوی را به مردم نزدیکتر کرده است.
آقای امیر ارجمند اظهار داشت که موسوی میتواند با توجه به این ویژگیهایش به عنوان نماد صلح و آزادی در منطقهای باشد که بحرانهای آن نشان داده راه گذار به دموکراسی تنها با تعبیر و برداشتی مسالمتآمیز و سازگار با حقوق بشر از اسلام امکانپذیر است.
«دگراندیشی در تمام ابعادش در ایران ممنوع است»
مرتضی کاظمیان روزنامهنگار و فعال ملی مذهبی سخنران بعدی این نشست بود. وی در ابتدا با تشکر از آکادمی هنر برلین برای برگزاری نمایشگاه آثار موسوی و نشست هنر و حقوق بشر در ایران، تاکید کرد که برگزاری این برنامه برای حامیان جنبش سبز بسیار مهم است چرا که نشان میدهد چگونه رهبر یک جنبش مدنی ۲۸ ماه در حبس خانگی میماند و این جنبش به شدت سرکوب میشود، اما همچنان در متن جامعه ایران زنده میماند.
وی گفت این نمایشگاه حس احترام ما را نسبت به آلمان و جامعه هنری این کشور بر میانگیزد.
او در پاسخ به این پرسش که آیا در ایران هنرمندان بیشتر تحت فشار هستند یا ژورنالیستها به این نکته اشاره کرد که دولت ایران دو ویژگی رانتی بودن و ایدئولوژیک بودن را همراه با هم دارد.
کاظمیان ادامه داد: «این دو ویژگی دولت ایران با رویکرد اقتدارگرایانه آن گره خورده است. در چنین فضایی دگراندیشی در ایران هدف سرکوب قرار میگیرد، اعم از اینکه این دگراندیشی در حوزه هنر باشد یا سیاست، تاتر یا سینما. هیچ تفاوتی نمیکند دگراندیشی در ایران ممنوع است.»
خانم فروتن از مرتضی کاظمیان پرسید که آیا این بدان معناست که کسانی که در ایران ماندهاند هیچ تلاش و فعالیتی نمیکنند؟
کاظمیان در پاسخ ابتدا تشریح کرد که حکومت ایران از دید او یک حکومت توتالیتر مانند حکومت هیتلر یا استالین نیست بلکه حکومتی اقتدارگراست که تلاش میکند حداکثر سرکوب را اعمال کند.
او ادامه داد: «در ایران شما با یک جامعه فعال و زنده روبرو هستید. اندیشمندان و هنرمندان ایرانی در طول سه دهه زندگی تحت یک حکومت اقتدارگرا یاد گرفتهاند که در این فضا کار کنند. برخی از کتابها امکان انتشار دارند، برخی از گروههای موسیقی به طور زیرزمینی فعالیت میکنند، جعفر پناهی حتی با استفاده از موبایل فیلمش را تولید میکند. هرچند این بسترها حداقلی است و دچار سرکوب میشود، اما به معنای مرگ اندیشه و هنر و روزنامهنگاری در ایران نیست و اندیشمندان ایرانی تلاش میکنند تا مانع تحقق یک دولت توتالیتر در ایران شوند».
«جای خالی آثار زهرا رهنورد»
شیرین عبادی برنده ایرانی جایزه صلح نوبل، سخنران بعدی این مراسم بود. وی ابتدا درباره شخصیت هنری زهرا رهنورد همسر میرحسین موسوی توضیح داد و گفت: «خانم رهنورد یک هنرمند مجسمه ساز، نقاش و همراه موسوی است و به نظر من نقش تعیینکننده زیادی هم در زندگی همسرش داشته. یکی از این نقشها این بود که تا قبل از انتخابات ۲۰۰۹ داوطلبین ریاستجمهوری در ایران به تنهایی در صحنه رقابتهای انتخاباتی حاضر میشدند و صحبت میکردند و تمامی صحبتهایشان هم راجع به سیاست و اقتصاد بود. خانم رهنورد اولین زنی بود که دست شوهرش را گرفت و با او به میان مردم آمد و به مردان سنتی و هیات حاکمه نشان داد که زن بودن افتخار است و نه ننگ».
وی رهنورد را در زمینه هنری از موسوی شناختهشدهتر دانست و اظهار داشت که هنر موسوی تحت الشعاع سیاست قرار گرفته بود، اما رهنورد یک هنرمند تمام عیار است.
خانم عبادی به ذکر خاطرهای از زهرا رهنورد پرداخت که به سال ۲۰۰۳ و زمانی برمیگشت که او برنده جایزه صلح نوبل شده بود.
در آن زمان که خاتمی رئیسجمهوری ایران بود، هیچیک از مقامات دولتی به خانم عبادی برای دریافت جایزه نوبل تبریک نگفتند. حتی مسئولان دانشگاهی که وی در آن تحصیل کرده بود، به دانشجویان اجازه ندادند تا مراسمی برای او برگزار کنند. زهرا رهنورد که رئیس وقت دانشگاه الزهرا بود تنها کسی بود که مراسمی را برای تقدیر از شیرین عبادی در این دانشگاه برپا کرد.
به گفته خانم عبادی در روز مراسم عدهای از مخالفان وی روی زمین ورودی دانشگاه الزهرا خوابیدند تا خودروی او نتواند وارد دانشگاه شود.
شیرین عبادی میگوید: «من درتماس تلفنی با خانم رهنورد به ایشان گفتم این جایزه جایزه صلح است نه جنگ، ما با کسی جنگ نداریم اگر نمیخواهند من به دانشگاه بیایم خب نمیآیم. ولی ایشان گفتند چون این اتفاق افتاده باید بیایید و من را از در دیگری وارد سالن کردند و به همه نشان دادند که از هیچ چیزی نمیترسند و زیر بار حرف زور هم نمیروند».
وی ضمن سپاس از آکادمی هنر برلین برای برپایی این نمایشگاه گفت که آرزو میکرده وقتی وارد میشود کارهای هنری خانم رهنورد را هم ببیند.
به گفته حمید حمیدی هماهنگکننده این نمایشگاه، خروج کارهای خانم رهنورد از ایران به دلیل اینکه اکثرا مجسمه هستند بسیار سخت و تقریبا غیرممکن بوده و به همین دلیل شورای هماهنگی راه سبز امید توانسته تنها آثار آقای موسوی را از ایران خارج کند.
خانم عبادی در آخرین بخش سخنانش درباره مرز آزادی بیان و هنر بر اساس قوانین حقوق بشری گفت: «کنوانسیون بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی که پایه حقوق بشر است، آزادی بیان را برای همگان الزامی دانسته اما در دو مورد آن را محدود کرده است یکی تبلیغ برای جنگ و دوم ایجاد نفرت بر اساس مذهب و نژاد یا قوم. طبق ماده ۲۳ کنوانسیون ایجاد نفرت به خاطر عقیده ممنوع است».
«اختیار رفتن به جهنم را هم نداریم»
در بخش پرسش و پاسخ، مرتضی کاظمیان در جواب سوال یکی از حضار که استفاده از رنگ سبز برای جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران را دارای باری مذهبی میدانست گفت که این رنگ شاید در ابتدا نمادی مذهبی بوده اما در طول این چهارسال به رنگ جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران تبدیل شده است.
وی در پاسخ به این پرسش که هنرمندان زیادی در ایران تحت فشار و تعقیب هستند و چرا آثار موسوی باید در خارج ایران به نمایش گذاشته شود؟ ضمن تایید در فشار بودن هنرمندان در ایران گفت: «آن چیزی که موسوی و رهنورد را برجسته میکند، نقش این دو در جنبش اعتراضی مردم ایران است که ابتدا به عنوان همراه این جنبش و اکنون در مقام رهبران جنبش سبز که نزدیک دو سال است بدون محاکمه در حصر هستند، از سوی مردم پذیرفته شدهاند».
شیرین عبادی در توضیح برای شرکتکنندهای که حکومت سابق ایران را یک حکومت سکولار میدانست تاکید کرد که هر حکومت سکولاری الزاما دموکرات نیست.
او گفت: «البته حرف شما درست است و حکومت شاه سکولار دیکتاتوری بود اما ما لااقل در آن زمان آزادی رفتن به جهنم را داشتیم الان این آزادی را هم نداریم و این حکومت میخواهد همه را به زور به بهشت بفرستد».
خانم عبادی در پایان سخنانش برپایی این نمایشگاه را راهی برای معرفی چهره دیگری از ایران دانست، چهرهای که به گفته او تنها زنان خشمگینی نیستند که انرژی هستهای را حق مسلم خود میدانند.
وی از کشورهای غربی پرسید اگر ایران غنیسازی اورانیوم را متوقف کند آیا حاضرند با حکومتی که سنگسار میکند، کودکان زیر ۱۸ سال را اعدام میکند و بعد از ترکیه بیشترین تعداد روزنامه نگاران را در زندان دارد همکاری کند، آیا مشکل غرب فقط امنیت خودش است؟
شیرین عبادی خطاب به غرب گفت: «با ایران مذاکره کنید چون ما با جنگ مخالفیم، اما علاوه بر انرژی هستهای راجع به وضعیت حقوق بشر هم مذاکره کنید. همانطور که به فکر امنیت خودتان هستید به فکر امنیت مردم ایران هم باشید. دیکتاتورها را به کشورتان راه ندهید. لطفا دنیا را برای دیکتاتورها کوچک کنید».