نشست همبستگی با دانشجویان بازداشتشده در ایران
۱۳۸۷ اسفند ۱۸, یکشنبهدر نشست همبستگی با دانشجویان که روز شنبه ۷ مارس (۱۷ اسفند) در منزل یکی از دانشجویان بازداشتشده برگزار شد، چهرههای سرشناسی چون حبیبالله پیمان، محمد توسلی، محمد ملکی،هاشم آقاجری، عبدالله نوری، سعید حجاریان، عیسی سحرخیز، عباس عبدی، سعید رضوی فقیه، بابک احمدی، مصطفی تاجزاده، رضا علیجانی، یوسف مولایی و نیز جمعی از دانشجویان و اساتید دانشگاه امیرکبیر شرکت داشتند.
کمیتهی پیگیری بازداشتهای خودسرانه که برگزارکنندهی این نشست بود، در نامهی سرگشادهای بههاشمی شاهرودی، رئیس قوه قضاییه ایران نسبت به بازداشت گستردهی دانشجویان اعتراض کرده است.
در یک ماه گذشته شمار زیادی از دانشجویان کشور در شهرهای تهران، شیراز و همدان به دلیل پارهای انتقادها به سیاستهای حاکم بازداشت شدهاند. در تهران در فاصلهی ۴۸ ساعت حدود ۱۵۰ دانشجو بازداشت و روانهی زندان شدند. هنوز شماری از این دانشجویان همچنان در بازداشت به سر میبرند بدون آنکه اتهام آنها اعلام شود.
علت بازداشت این دانشجویان اعتراض آنها به "پروژهی دفن شهید" در محوطه دانشگاه امیرکبیر بود. معترضان میگویند، طراحان این پروژه در صدد سوءاستفاده از قربانیان جنگ برای ایجاد جو ایدئولوژیک و امنیتی در دانشگاهها هستند.
به گزارش خبرنامهی امیرکبیر، مهدی عربشاهی، دبیر دفتر تحکیم وحدت از حضور فعالان فرهنگی و سیاسی در حمایت از دانشجویان بازداشت شده قدردانی کرد. عربشاهی خطاب به حاضران گفت: «از حضور دوستانی که امروز، در شرایطی که دانشگاه و دانشجویان سختترین شرایط را میگذرانند، ما را تنها نگذاشتهاند، تشکر میکنم.»
«همه ما درد مشترکی داریم»
دکتر محمد ملکی، نخستین رییس دانشگاه تهران پس از انقلاب خطاب به داشجویان گفت: «حضور این جمع پرشور در حمایت از دوستان دربند، و دلجویی از خانوادههای آنان، موجب سست شدن مقاومت حاکمیت در برابر شما میگردد.»
دکتر ملکی افزود: «در اعدامهای گستردهی سالهای گذشته و دستگیری خیل عظیمی از دانشجویان، کسی جرئت نمیکرد به دلجویی خانوادهی قربانیان آن سالها برود، اما امروز اگر همه ما اینجا در حمایت از دانشجویان دربند جمع شدهایم، فقط و فقط به خاطر مقاومت و ایستادگی تک تک شماست. همه ما درد مشترکی داریم که که تنها با اتحاد میتوانیم بر آن فائق آییم.»
اهداف خاص پروژهی دفن شهید
عیسی سحرخیز، روزنامهنگار در سخنان خود از جمله به هدفهای پروژهی دفن شهدا در محوطهی دانشگاهها اشاره کرد و گفت: «این پروژهها از برنامهریزی کلان کشور است، نه وزرا و نه حتی رییس دولت نقش چندانی در آن ندارند، بلکه از جایی مشخص که همگان میدانند کجاست، برای اهدافی خاص چون اثرگذاری بر صحنهی انتخابات و ایجاد فضای رعب و وحشت رهبری میشوند.»
بابک احمدی، استاد دانشگاه گفت: «امروز فرزندان ما در مقابل یک سفسطهی بزرگ تاریخی ایستادند، سوء استفاده از کشتگان جنگ! و در این راه آزادی خود را از دست دادهاند. تصور غلطی که وجود دارد این است که کشتگان جنگ برای ولایت او کشته شدهاند! اما دانشجویان در مقابل این تصور غلط ایستادند و به آن نه گفتند، سوال کردند و ایراد گرفتند.»
رضا علیجانی، روزنامهنگار و پژوهشگر، پروژهی دفن شهدا در پلیتکنیک همانند «قرآن بر سرنیزه کردن معاویه» توصیف کرد که «هدف آن ایجاد تقابل و رویایی میان شهدای استقلال و شهدای آزادی (دانشجویان دربند اوین) است.»
«دانشگاه مسالهای لاینحل برای نظام»
مصطفی تاجزاده، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت در سخنان خود گفت: «این روزها ایران عرصهی ظهور توتالیتاریسم است. نظامیگریای که خواستار ایجاد مناسبات پادگانی در تمام حوزههاست. تصمیم به پادگانی کردن دانشگاه در این راستاست.» تاجزاده تاکید کرد که «دانشگاه همواره مسئلهای لاینحل برای نظام بوده و هر پروژهای برای تصرف آن پیاده کردهاند.»
مادر عباس حکیم زاده، دانشجوی دربند پلی تکنیک و دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت گفت: «پدر عباس مبتلا به بیماری قلبی است و به تازگی عمل قلب باز انجام داده است و در این وضعیت ناگهان متوجه شدیم که عباس را بازداشت کردهاند. شبانه به خانه او حمله کردند، قفل در را شکستند و تمام وسایل او و برادرش را بهم ریختند و با خود بردند. مگر جرم عباس چه بود؟»
یاسر ترکمن، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی پلی تکنیک نیز در سخنان خود گفت: «پس از پروژهی شکست خوردهی جعل نشریات، و رسوایی حاکمیت، آنان به دنبال چینش پروژهای جدید برای سرکوب دانشجویان و تصرف پلی تکنیک بودند و پروژه دفن شهدا از سوی حاکمیت در پلی تکنیک کلید خورد. اهداف شوم این پروژه، پادگانی و قبرستانی کردن فضای دانشگاه و باز کردن راه ورود عناصر حاکمیت به دانشگاه بود. سهمیه ۴۰ درصدی بسیج برای آزمون ورودی دانشگاهها، تصفیه اساتید، ستاره دار کردن دانشجویان و… همه و همه حرکتهایی در راستای پروژه انقلاب فرهنگی دوم است.»